قضا و قدر و تأثیر آن در سلوک و رفتار انسان

فهرست کتاب

اصل هفتم: از آنچه خدا انجام می‌دهد سئوال نمی‌شود

اصل هفتم: از آنچه خدا انجام می‌دهد سئوال نمی‌شود

۲۸- اصل هفتم بر این قاعده دلالت دارد که خداوند متعال در مقابل آنچه که انجام می‌دهد و می‌آفریند و اراده و مشیتش به وجود آن تعلق می‌گیرد مورد سئوال و بازخواست واقع نمی‌شود و هیچ احدی نمی‌تواند او را محاکمه و محاسبه کند. بدلیل:

﴿لَا يُسۡ‍َٔلُ عَمَّا يَفۡعَلُ وَهُمۡ يُسۡ‍َٔلُونَ ٢٣[الأنبیاء: ۲۳].

«خداوند مسئول واقع نمی‌شود از آنچه انجام می‌دهد لیکن دیگران مورد سئوال و بازخواست واقع می‌شوند».

۲۹- اثبات این اصل در حقیقت واضح و روشن است چون کسی که غیر خود را مورد بازخواست و محاسبه قرار می‌دهد باید بر او اشراف داشته و بتواند بر او فرمان براند یا فرد مسئول در مقام موقعیتی باشد که سائل بتواند او را جاهل یا مقصر قلمداد کند یا او را بر انجام تصرفات غیرمسئولانه، محاکمه نماید. تمامی این اسباب و عوامل مبرر اعتراض و محاسبه، در حق خداوند منتفی می‌باشند. زیرا خداوند عالم و حکیمی است که نسبت دادن جهل و تقصیر به او محال است چون او به حکمت متعالیه خویش، تمامی مخلوقات را طوری اداره می‌کند که برای ما تا ابد محال است بتوانیم به کنه آن احاطه پیدا کنیم و تن‌ها بر جزئی بسیار محدود از آن اطلاع داریم حتی حکمت آفرینش انسان بر ملائکه مقرب نیز مخفی بود و نمی‌دانستند چرا خداوند مقام خلافت روی زمین [۱۲]را به او ارزانی داشته است:

﴿وَإِذۡ قَالَ رَبُّكَ لِلۡمَلَٰٓئِكَةِ إِنِّي جَاعِلٞ فِي ٱلۡأَرۡضِ خَلِيفَةٗۖ قَالُوٓاْ أَتَجۡعَلُ فِيهَا مَن يُفۡسِدُ فِيهَا وَيَسۡفِكُ ٱلدِّمَآءَ وَنَحۡنُ نُسَبِّحُ بِحَمۡدِكَ وَنُقَدِّسُ لَكَۖ قَالَ إِنِّيٓ أَعۡلَمُ مَا لَا تَعۡلَمُونَ ٣٠[البقرة: ۳۰].

«و (بیاد آور) آنگاه که پروردگار شما به ملائک گفت من قرار می‌دهم در روی زمین جانشینی (ملائک برای دانستن نه برای اعتراض) گفتند آیا قرار می‌دهی در روی زمین کسانی که در آن فساد برپا می‌کنند و خون می‌ریزند در حالی که ما (پیوسته) به حمد شما تسبیح‌گو هستیم و شما را تقدیس می‌نمائیم. فرمود من می‌دانم حقایقی را که شما نمی‌دانید».

خداوند پادشاه و مالک هر چیزی است و هرچه سوای اوست خاضع و تسلیم او است و امرش در آن نافذ می‌باشد. بنابراین امکان ندارد خداوند را تحت تأثیر یا اشراف کسی یا نیرویی بدانیم یا کسی به او امر کند یا بر او اعمال سلطنت نماید.

«تعالی الله عن ذالک علوا‌ کبيرا».

«خداوند بسی برتر از این است».

خداوند خالق و مالک هر چیزی است. هر تغییری که خداوند در عالم هستی بوجود می‌آورد یا تصرفی که انجام می‌دهد، در واقع تصرف مالک در محدوده‌ی ملک خودش است بنا بر این محال است که احدی بر او اشراف داشته یا او را مورد سئوال و مؤاخذه قرار دهد.

[۱۲] پیرامون این که: آیا منظور از «خلیفه» در قرآن چیست بین مفسرین قرآن دو نظریه وجود دارد: ۱) گروهی از مفسرین عقیده دارند که مقصود از خلیفه در قرآن تنها حضرت آدم÷است نه آدم و زریه‌اش. ۲) اما در مقابل گروه دیگری می‌گویند، مقصود از خلیفه، آدم و ذریه او هستند. و اینکه، آیا مقام خلافت که به آدم، یا آدم و ذریه‌اش از جانب خداوند ارزانی داشته شده، خلافت از خدا است یا خلافت از نسل دیگر، در این زمینه نیز بین آنها اختلاف وجود دارد. گروهی از مفسران می‌گویند مقام خلافت آدم و فرزندان او خلافت از خداست و منظور از آن این است که آدم و ذریه‌اش در اجرای احکام خدا و شریعت او در روی زمین خلیفه و جانشین خدا هستند. لیکن گروه دیگری از مفسران عقیده دارند مقام خلافت آدم و ذریه‌اش خلافت از نسل دیگری است که قبل از آدم در روی زمین زیسته‌اند و نسلشان منقرض گردیده است. به تفاسیر ابن کثیر، المراغي، روح المعاني، الميزان، صفوة التفاسير، الاساس في التفسير و ...مراجعه شود. «م.»