پاسخ یک اعتراض دیگر
۳۶- اگر از درِ اعتراض گفته شود، اگر خداوند از انسانی معصیت بخواهد چرا او را بر آن محاسبه میکند؟ و چرا از او (همانند سایر انسانها) اطاعت نخواسته است؟.
۳۷- در جواب این اعتراض میگوییم، قبلا توضیح دادیم که هدایت و گمراهی اطاعت و معصیت همگی به مشیت و ارادهی خدا میباشند و این اصلی قطعی و مسلم است و توضیح دادیم که انسان در مقابل اعمالش مسئول است و این هم اصل مسلم و قطعی دیگری بود. و امور قطعی به ذات خود با هم تناقض نخواهند داشت هرچند به ظاهر متناقض جلوه کنند [چون اراده و مشیت خدا سبب خلق و ایجاد میشود، در حالی که مسئول بودن انسان در مقابل اعمالش از باب کسب آنها توسط او است نه از سر خلق]. پس برای ما کافی است بر این امور قطعی اکتفا ورزیم و به همهی آنها ایمان داشته باشیم و هیچیک از آنها را مردود نیانگاریم. و کافی است در جواب این اعتراض بگوییم مسئلهی قضا و قدر به علم و حکمت آفرینش و ارادهی خدا تعلق دارد و از آنجا که توان احاطه به صفات او را نداریم توان احاطه به قدر او را نیز نداریم و سر قدر در این جا است که هدایت و گمراهی سعادت و شقاوت مرگ و زندگی همگی بدست (قدرت) خدا هستند با وجود این انسان در مقابل اعمالی که انجام میدهد (مادام بصورت ارادی و انتخابی از او صادر شده باشند) مسئول است. و اگر گفته شود ناتوانی انسان از احاطه به سر قضا و قدر، به او زیان میرساند و از او سلب اختیار مینماید؟ میگوییم چون مسئلهی قضا و قدر به صفات خدا برمیگردد ناتوانی انسان در برابر آن عجز محسوب نمیشود و زیانی به او نمیرساند مگر در صورتی که این ناتوانی منجر به رد بعضی از اصول قطعی قضا و قدر شود در همچون صورتی بر انسان لازم است به اصول و مضامین آنها ملتزم بوده و از آنها تجاوز نکند و در جهان آخرت پردهی جهل از جلو دیدگان انسان برداشته خواهد شد و هر آنچه را که اکنون دربارهی سر قضا و قدر نمیداند خواهد فهمید.
***