قضا و قدر و تأثیر آن در سلوک و رفتار انسان

فهرست کتاب

۳- استعانه از خداوند

۳- استعانه از خداوند

۴۲- کسی که ایمان صحیح به قضا و قدر داشته باشند به یقین می‌داند که سرانجام و عاقبت تمامی امور - از نظر مشیت و آفرینش، خلق و تدبیر - بدست خداست و برای دسترسی و حصول هر امری باید تن‌ها از او استعانت جست از همین جاست که سوره‌ی فاتحه - که از تعبد و استعانه از خدا خبر می‌دهد - به تعداد رکعات نماز تکرار می‌گردد در حدیث شریف آمده است:

«لا صلاة لمن لم يقرأ بفاتحة الکتاب»«حدیث».

«نماز کسی که سوره‌ی فاتحه‌الکتاب را قرائت نکند مقبول واقع نمی‌شود».

در این سوره‌ی مبارکه آیه‌ی شریفه‌ی:

﴿إِيَّاكَ نَعۡبُدُ وَإِيَّاكَ نَسۡتَعِينُ ٥.

«تن‌ها تو (خدا) را می‌پرستیم و تن‌ها از تو استعانت می‌جوئیم».

وجود دارد که محسور بودن عبادت برای خداوند و انحصار استعانه از او را می‌رساند. اگر کسی از خداوند استعانه بجوید و به اسباب ظاهری نیز متوسل گردد در نتیجه مقصودش حاصل شود حصول مطلب از فضل و برکت خدا است و اگر مقصودش حاصل نشد فرد مسلمان باز هم مأیوس نمی‌گردد چون یقین دارد که تأخیر در حصول مطلب فوایدی دربر دارد که خداوند بر آن مطلع است اما او از آن خبر ندارد زیرا مقدار علم و آگاهی ما از حکمت خدا در مقابل آنچه بر ما مجهول است بسیار ناچیز و بی‌مقدار است لذا بر مسلمان لازم است بعد از شکست و عدم نیل به مقصد مأیوس نگردد و مجددا به تلاش و تکاپو رو آورد و با استعانه از خداوند مطلب را دنبال کند و هرگز از باب عجز و ناتوانی نگوید اگر چنان می‌کردم چنین می‌شد چون بر زبان جاری کردن این سخن علاوه بر اینکه هیچ سودی دربر ندارد دری بر روی شیطان می‌گشاید تا وسوسه خود را به قلب القاء کند و آن را بازیچه‌ی دست خود قرار دهد. در حدیث شریف آمده:

«الْمُؤْمِنُ الْقَوِىُّ خَيْرٌ وَأَحَبُّ إِلَى اللَّهِ مِنَ الْمُؤْمِنِ الضَّعِيفِ وَفِى كُلٍّ خَيْرٌ، احْرِصْ عَلَى مَا يَنْفَعُكَ وَاسْتَعِنْ بِاللَّهِ وَلاَ تَعْجِزْ وَإِنْ أَصَابَكَ شَىْءٌ فَلاَ تَقُلْ لَوْ أَنِّى فَعَلْتُ كَانَ كَذَا وَكَذَا. وَلَكِنْ قُلْ قَدَرُ اللَّهِ وَمَا شَاءَ فَعَلَ فَإِنَّ لَوْ تَفْتَحُ عَمَلَ الشَّيْطَانِ»«صحیح مسلم».

«مسلمان قوی در نزد خداوند بهتر از مسلمان ضعیف است و در هر دو خیر وجود دارد بر چیزی که به تو نفع می‌رساند حریص باش و از خداوند استعانت بجو و اظهار عجز و ناتوانی نکن، و اگر چیزی (بلایی) بر تو اصابت کرد مگو اگر چنین می‌کردم چنان می‌شد بلکه بگو: قدر خدا چنین بوده و هرچه بخواهد می‌کند، زیرا کلمه‌ی «اگر» (لو) راه نفوذ شیطان را باز می‌کند».