ب- احادیث رسول اله ج:
۱- ابوسعید خدریس میگوید: رسول الله ج فرمودند: «يَأْتِى عَلَى النَّاسِ زَمَانٌ فَيَغْزُو فِئَامٌ مِنَ النَّاسِ، فَيَقُولُونَ فِيكُمْ مَنْ صَاحَبَ رَسُولَ اللَّهِج فَيَقُولُونَ نَعَمْ. فَيُفْتَحُ لَهُمْ. ثُمَّ يَأْتِى عَلَى النَّاسِ زَمَانٌ فَيَغْزُو فِئَامٌ مِنَ النَّاسِ، فَيُقَالُ هَلْ فِيكُمْ مَنْ صَاحَبَ أَصْحَابَ رَسُولِ اللَّهِ ج فَيَقُولُونَ نَعَمْ . فَيُفْتَحُ لَهُمْ، ثُمَّ يَأْتِى عَلَى النَّاسِ زَمَانٌ فَيَغْزُو فِئَامٌ مِنَ النَّاسِ، فَيُقَالُ هَلْ فِيكُمْ مَنْ صَاحَبَ مَنْ صَاحَبَ أَصْحَابَ رَسُولِ اللَّهِ ج فَيَقُولُونَ نَعَمْ. فَيُفْتَحُ لَهُمْ» [۱۸۰].
«بر مردم زمانی خواهد آمد که، گروههایی جهاد میکنند، میگویند: آیا با شما کسی هست که با رسول الله ج همراه بوده است؟ میگویند: آری، پس برایشان گشوده (فتح) میشود سپس زمانی بر مردم میآید، گروههایی جهاد میکنند، گفته میشود: آیا کسی از شما با اصحاب رسول الله ج همراه بوده است، میگویند: آری، پس برایشان گشوده میشود، سپس زمانی بر مردم میآید ) گروههایی از مردم جهاد میکنند، گفته میشود: آیا با شما کسی هست که با همراهان اصحاب رسول الله ج همراه بوده است؟ میگویند: آری، پس برایشان گشوده میشود». من از این طعنه زنندگان میپرسم: آیا سرزمینها برای مرتدانی که از دین برگشتهاند، فتح میشود؟! آیا اگر آنان منافق میبودند، پس از مرگشان به برکت دیدار آنان، فتح حاصل میشد؟! و قطعاً میدانیم که فتوحات بعد از رسول الله ج، فقط در زمان خلافت خلفای ثلاثه، ابوبکر، عمر و عثمانش بوده، آنها بودند که کشورها را گشودند و گروه، گروه مردم را در دین الهی وارد کردند، و هم اکنون نیز آثار فتوحاتشان برای همه نمایان است! در خلافت علیس فتحی نبود، بلکه هرج و مرج و جنگهای داخلی بود، تا آنجا که دشمن به مسلمانان چشم طمع دوخت، این را میگویم، تاکسی نپنداردکه: منظور این حدیث، علیس و پیروانش هستند که در رکاب او جنگیدند، و همه میدانیم که، دیگر امامان شیعه پس از علیس حکومت و سپاهی نداشتهاند، بلکه برخی از آنان سربازان خلفای ثلاثه بودهاند، این حدیث دربارهی امام غائب و معدوم هم نیست، زیرا نه او رسول الله را دیده است و نه آنها را که رسول الله ج را دیدهاند و نه آنهایی را که صحابه را دیدهاند، در این نکته بیندیش، حق و اهل حق را خواهی شناخت.
۲- عمران بن حصینب میگوید: رسول الله ج فرمودند: «خير القرون قرني ثم الذين يلونهم، ثم الذين يلونهم...» [۱۸۱].
«بهترین مردم، مردم هم قرن من هستند، سپس آنانی که پس از آنهایند، سپس آنهایی که پس از آنهایند...».
آیا بهترین مردم آنهایی هستند که از حوض رسول الله ج رانده میشوند؟!! آیا بهترین مردم، آنهایی هستند که پس از رسول الله ج مرتد شدند؟! آیا این، طعنی به خداوند متعال نیست که سرنوشت: ﴿كُنتُمۡ خَيۡرَ أُمَّةٍ أُخۡرِجَتۡ لِلنَّاسِ﴾ [آلعمران: ۱۱۰]. را به اینان سپرده است؟! آیا این طعنی در رسول الله ج نیست که قرنی را که این مرتدان در آن بودند، ستوده است؟! راستی! بهترین قرن، ناکام باشند، آنهایی کامیاب و رستگار و کامیاب میشوند که رسول الله ج دربارهشان فرمودهاند: «إِنَّ بَعْدَكُمْ قَوْمًا يَخُونُونَ وَلاَ يُؤْتَمَنُونَ، وَيَشْهَدُونَ، وَلاَ يُسْتَشْهَدُونَ وَيَنْذِرُونَ وَلاَ يَفُونَ، وَيَظْهَرُ فِيهِمُ السِّمَنُ» [۱۸۲].
«پس از شما مردمی خواهند آمد، خیانتکار نه امانتدار، بی آن که از آنان خواسته شود، گواهی میدهند، نذر میکنند، اما به آن وفا نمیکنند، و در میانشان پدیدهی چاقی، آشکار میگردد».
۳- ابوموسی اشعریس میگوید: رسول الله ج فرمودند: «النُّجُومُ أَمَنَةٌ لِلسَّمَاءِ فَإِذَا ذَهَبَتِ النُّجُومُ أَتَى السَّمَاءَ مَا تُوعَدُ وَأَنَا أَمَنَةٌ لأَصْحَابِى فَإِذَا ذَهَبْتُ أَتَى أَصْحَابِى مَا يُوعَدُونَ وَأَصْحَابِى أَمَنَةٌ لأُمَّتِى فَإِذَا ذَهَبَ أَصْحَابِى أَتَى أُمَّتِى مَا يُوعَدُونَ» [۱۸۳].
«ستارگان موجب امان آسمانند، هرگاه ستارگان نابود شوند، وعدهای که به آسمان داده شده است، تحقق مییابد، و من موجب امان اصحابم هستم، هرگاه من بروم، وعدهای که به اصحاب داده شده است، فرا میرسد، و اصحاب من موجب امن امتم هستند هرگاه اصحاب من بروند، وعدهای که به امتم داده شده است تحقق مییابد».
چگونه ممکن است، با خیانت، امنیت به وجود آید؟ آیا خلافت خلفای ثلاثهش غیر از امنیت، افتخار و فتوحات، چیزی دیگر بود؟ آیا مگر دوران صحابه با شهادت رسولالله ج خیرالقرون نبود؟ این حدیث شامل تمامی اصحابش است، زیرا این حدیث عام است و هیچ فردی را تخصیص نکرده است.
وجود فساد در برخی حکام و امرا پس از دوران خلفای راشدین، هیچ اشکالی بر این حدیث و حدیث قبلی، وارد نمیکند، زیرا معیار مجموع امت است نه چند فرد.
۴- ابوسعید خدریس میگوید: رسول الله ج فرمودند: «لاَ تَسُبُّوا أَصْحَابِى، فَلَوْ أَنَّ أَحَدَكُمْ أَنْفَقَ مِثْلَ أُحُدٍ ذَهَبًا مَا بَلَغَ مُدَّ أَحَدِهِمْ وَلاَ نَصِيفَهُ» [۱۸۴].
«اصحاب مرا بد نگویید، اگر کسی از شما هم سنگ کوه احد طلا صدقه دهد، به اندازه یک مشت و یا نصف آن، از صدقه اصحاب من نخواهد رسید».
رسول الله ج از بد گفتن صحابهش نهی فرمودند، چه رسد به لعن و نفرین آنان، مرتد و کافردانستن آنان که خیلی سنگینتر است، رسول اللهج با ذکر کمترین مورد (بد گفتن) که میتواند سبب لعن و تکفیر باشد، ما را هشدار دادند، این حدیث شامل تمام صحابه است هم آنهایی که زود ایمان آوردند و هم آنهایی که با تأخیر ایمان آوردند، و مخصوص سبب ورود حدیث نیست.
اگر آنان واقعاً پس از رسول الله ج مرتد میشدند، چرا رسول الله ج از بد گفتن و نفرین آنان، منع فرمودند؟ آیا در آن صورت آنان از برخی گناهکاران که در احادیث لعهن و نفرین شدهاند، به لعن و نفرین سزاوارتر نمیبودند؟!
۵- در حدیث ابن عباسب پیرامون داستان هرقل و ابوسفیان آمده که: «(هرقل) پرسید: اشراف از او (محمد) پیروی میکنند یا ضعیفان؟ گفتم: ضعیفان، پرسید: پیروانش افزون میگردند یا کم؟ گفتم: افزون، پرسید: آیا کسی از آنان پس از مسلمانان شدن، پشیمان شده و از این دین برگشته است؟ گفتم: نه...، آنگاه هرقل گفت: پرسیدم که اشراف از او پیروی میکنند یا ضعیفان؟ گفتی: ضعیفان، پیروان پیامبران (همیشه) ضعیفانند، پرسیدم: آنان کم میشوند یا زیاد؟ گفتی: زیاد، ایمان که کامل شود این گونه خواهد بود، پرسیدم: آیا کسی با ناراضگی از دینش برگشته است؟ گفتی: خیر، آنگاه که ایمان با قلب در آمیزد، دیگر (پشیمان و) ناراض نمیگردد...» [۱۸۵].
۶- در حدیث مسور بن مخرمه و مروان پیرامون داستان حدیبیه، گفتار عروة بن مسعود در وصف اصحاب محمد ج با قریش، چنین آمده است، «... عروه اصحاب محمد ج را میپایید، میگوید والله هرگاه رسول الله ج بلغمی میانداخت، حتماً در دست یکی از آنان میافتاد و با آن صورت و بدنش را میمالید و هرگاه به کاری دستور میداد، بلافاصله، انجام میدادند، و چون وضو میگرفت، نزدیک بود که بر آب وضویش با هم درگیر شوند، و هرگاه سخن میگفت، همگی سکوت میکردند، به تعظیم وی هیچگاه به وی خیره نمیشدند، عروه در بازگشت به قومش گفت: والله من نزد پادشاهان، قیصر و کسرا و نجاشی بار یافتهام، والله تاکنون ندیدهام که اطرافیان کسی، وی را آن گونه که اصحاب محمد، محمد را تعظیم میکنند، تعظیم کنند، هرگاه بلغمی میانداخت، حتماً در دست یکی میافتاد و با آن صورت و بدنش را میمالید، و همه تن آمادهی انجام دستور وی بودند و اگر وضو میگرفت، نزدیک بود بر آب وضویش با هم درگیر شوند و هرگاه سخن میگفت، سکوت میکردند و هرگز، به احترامش به او خیره نمیشدند...» [۱۸۶].
انصاف مخالف در دل، بسیار تأثیر گذارتر از انصاف موافق خواهد بود و گرنه کسی که عظمتش به ستارهی پروین رسیده است، نه ثنای کسی او را بلند میکند و نه مذمتش او را فرود میآورد!
آیا این طعنه زنندگان که پیش از این گواهی خدا و رسول را دربارهی اصحابش در و آن را بر محمل نادرستی حمل کردند، تا تاریخ را آن گونه که خود میپسندند، ترسیم کنند، این شهادت دشمنان را دربارهی عدالت صحابه و جایگاه بلند آنان و محال بودن ارتدادشان، میپذیرند؟
۷- اممبشر میگوید: از رسول الله ج شنیدم که فرمود: «لاَ يَدْخُلُ النَّارَ إِنْ شَاءَ اللَّهُ مِنْ أَصْحَابِ الشَّجَرَةِ أَحَدٌ. الَّذِينَ بَايَعُوا تَحْتَهَا...». [۱۸۷].
«ان شاءالله کسی از اصحاب شجره که زیر آن (درخت) بیعت کردند، به جهنم نمیرود...».
جابر بن عبداللهب میگوید: رسول الله ج روز حدیبیه به ما فرمودند: «أَنْتُمْ خَيْرُ أَهْلِ الأَرْضِ». «شما بهترین اهل زمین هستید». و ما ۱۴۰۰ نفر بودیم، اگر امروز چشمهایم میدید، جای درخت را به شما نشان میدادم» [۱۸۸].
نووی/ میگوید: «علما گفتهاند: معنایش این است که قطعاً کسی از آنان به جهنم نمیرود و گفتن انشاءالله برای تبرک است نه شک» [۱۸۹].
جابرس میگوید: «یکی از بردگان حاطب نزد رسول الله ج از حاطب شکایت کرد و گفت: یا رسول الله! حاطب به جهنم خواهد رفت، رسول اللهج فرمودند: «كَذَبْتَ لاَ يَدْخُلُهَا فَإِنَّهُ قَدْ شَهِدَ بَدْرًا وَالْحُدَيْبِيَةَ». [۱۹۰] «دروغ میگویی، او به جهنم نمیرود، زیرا در بدر و حدیبیه حضور داشته است». و نیز فرمودند: «...وَمَا يُدْرِيكَ لَعَلَّ اللَّهَ اطَّلَعَ عَلَى مَنْ شَهِدَ بَدْرًا قَالَ اعْمَلُوا مَا شِئْتُمْ فَقَدْ غَفَرْتُ لَكُمْ» [۱۹۱]. «تو چه میدانی! خداوند اهل بدر را میشناخت و باز هم فرمود: هر چه میخواهید، بکنید، من شما را بخشودهام» نووی/ میگوید: علما گفتهاند: معنایش، غفران و بخشودگی آخرت است» [۱۹۲].
۸- عقبهس میگوید: روزی رسول الله ج رفتند و بر شهدای احد نماز خواندند، سپس برگشتند و به منبر رفتند و فرمودند: «إِنِّى فَرَطٌ لَكُمْ، وَأَنَا شَهِيدٌ عَلَيْكُمْ، وَإِنِّى وَاللَّهِ لأَنْظُرُ إِلَى حَوْضِى الآنَ، وَإِنِّى أُعْطِيتُ مَفَاتِيحَ خَزَائِنِ الأَرْضِ - أَوْ مَفَاتِيحَ الأَرْضِ - وَإِنِّى وَاللَّهِ مَا أَخَافُ عَلَيْكُمْ أَنْ تُشْرِكُوا بَعْدِى، وَلَكِنْ أَخَافُ عَلَيْكُمْ أَنْ تَنَافَسُوا فِيهَا» [۱۹۳].
«من پیشواز و گواه شما هستم، والله اکنون من حوضم را مشاهده میکنم، کلید گنجینههای دنیا به من داده شده است، من بیم ندارم که پس از من شرک کنید، اما میترسم که برای کسب دنیا با هم به رقابت بپردازید».
نووی/ میگوید: «این حدیث از معجزات رسول الله ج است، زیرا خبر داده است که امتش مالک گنجینههای زمین خواهد شد، و این اتفاق، افتاد، و دیگر اینکه آنان جملگی مرتد نمیشوند و خداوند آنان را از این مورد مصون داشته است، البته در کسب دنیا با هم به رقابت میپردازند، که همه این پیشین گوییها تحقق یافته است» [۱۹۴].
عینی/ میگوید: «این حدیث گویای این است که بر امت رسول اللهج از شرک بیمی نیست، بلکه بیم رقابت در دنیا وجود دارد و آنان دچار حسد و بخل میشوند» [۱۹۵].
بنابراین، آن که طعنه زنندگان گفتهاند که، صحابه جملگی مرتد شدهاند، مردود است، این حدیث که در آن از حوض هم یاد شده است، آن را رد میکند، والله اعلم.
۹- بهز از طریق پدرش از جد خود روایت کرده است که میگوید: شنیدم که رسولالله ج فرمودند: «أَلاَ إِنَّكُمْ تُوفُونَ سَبْعِينَ أُمَّةً أَنْتُمْ خَيْرُهَا وَأَكْرَمُهَا عَلَى اللَّهِﻷ » [۱۹۶].
«بدانید که شما هفتادمین امت و بهترین آنها و عزیزترینشان نزد خداوند هستید».
ابن العربی/ میگوید: «از آن جا که پیامبر ما بهترین پیامبران است، امتش نیز بهترین امتها است، ما نیز با برتری پیامبرمان، برتر شدیم» [۱۹۷].
ترمذی آورده است که رسول الله ج پس از تلاوت آیه: ﴿كُنتُمۡ خَيۡرَ أُمَّةٍ أُخۡرِجَتۡ لِلنَّاسِ﴾ [آلعمران: ۱۱۰]. این را فرمودند.
آنچه ذکر شد، برخی از احادیثی است که بر فضل اصحاب رسول الله ج دلالت دارد، هدف ما جمع آوری تمام آن احادیث که بسیار هم زیادند، نیست، هدف ما فقط تذکری است به آنان که دشمنی صحابه را دین خود قرار دادهاند، تا شاید در آن اندیشه کنند و بدون تعصب در قرآن کریم تدبر کنند و این آیات و احادیث را با عقول خود بسنجند نه با عقول دیگران و با چشم خود بنگرند نه با چشم دیگران، آنگاه خواهند دید که ابرهای تیرهی شک و تردید و تهمت از دیدگانشان کنار میرود، و دلهایشان که یک عمر دچار اضطراب و شک بوده و ظلمی موهوم را تصور میکرده است، از شک و گمان و پندارهای نادرست رهایی مییابد و خواهند دانست که ادعای آنان وهم و گمانی بیش نبوده و با واقعیت هیچگونه هم خوانی، نداشته است، آنگاه با دلی آرام و مطمئن سیرهی عطر آگین صحابه را که با آثار موجود و مشاهد آن سیره، کاملاً هماهنگ است، درک میکنند و با دل و جان میپذیرند. خداوند متعال میفرماید: ﴿وَٱلَّذِينَ جَآءُو مِنۢ بَعۡدِهِمۡ يَقُولُونَ رَبَّنَا ٱغۡفِرۡ لَنَا وَلِإِخۡوَٰنِنَا ٱلَّذِينَ سَبَقُونَا بِٱلۡإِيمَٰنِ وَلَا تَجۡعَلۡ فِي قُلُوبِنَا غِلّٗا لِّلَّذِينَ ءَامَنُواْ رَبَّنَآ إِنَّكَ رَءُوفٞ رَّحِيمٌ ١٠﴾ [الحشر: ۱۰].
«کسانی که پس از مهاجرین و انصار به دنیا میآیند، میگویند: پروردگارا! ما را و برادران ما را که در ایمان آوردن بر ما پیشی گرفتهاند بیامرز و کینهای نسبت به مؤمنان در دلهایمان جای مده، پروردگارا! تو دارای رأفت و رحمت فراوان هستی».
[۱۸۰] بخاری، فضايل أصحاب النبي ج (۳۶۴۹)، مسلم، فضائل الصحابة (۲۵۳۲) گروههایی از مردم جهاد میکنند، گفته میشود: آیا با شما کسی هست که با همراهان اصحاب رسول الله ج همراه بوده است؟ میگویند: آری، پس برایشان گشوده میشود. [۱۸۱] بخاری، الشهادات: (۲۶۲۵)، مسلم، فضائل الصحابة: (۲۵۳۳). [۱۸۲] بخاری، الشهادات: (۲۶۵۱)، مسلم، فضائل الصحابة: (۲۵۳۵). [۱۸۳] مسلم، فضائل الصحابة: (۲۵۳۱). [۱۸۴] بخاری، فضائل أصحاب النبي ج: (۳۶۷۳)، مسلم فضائل الصحابة: (۲۵۴۰). [۱۸۵] بخاری، الجهاد و السير: (۲۹۴۱). [۱۸۶] بخاری، الشروط: (۲۷۳۲). [۱۸۷] مسلم، الفضائل: (۲۴۹۶). [۱۸۸] بخاری، المغازي: (۴۱۵۴)، مسلم، الإمارة: (۱۸۷۶). [۱۸۹] مسلم، شرح نووی ۱۶/۵۸. [۱۹۰] مسلم، الفضائل: (۲۴۹۵). [۱۹۱] بخاری، الجهاد و السير: (۳۰۰۷)، مسلم، فضائل الصحابة: (۲۴۹۴). [۱۹۲] مسلم، شرح نووی ۱۶/۵۶، نگا: فتح الباري ۸/۸۰۹ و الـمفهم ۶/۴۴۲. [۱۹۳] بخاری، الرقاق: (۶۵۹۰)، مسلم، الفضائل: (۲۲۹۶). [۱۹۴] مسلم، شرح نووی ۱۵/۵۹. [۱۹۵] عمدة القاري ۸/۲۳۱. [۱۹۶] مسند احمد ۳۳/۲۳۱، (۲۰۰۲۸)، ترمذی: (۳۰۰۱)، ابن ماجه (۴۲۸۸)، دارمی: (۲۸۰۲) و دیگران، حافظ ابن حجر در الإصابة و آلبانی و ارنووط آن را صحیح گفتهاند ۱/۱۶۵. [۱۹۷] عارضة الأحوذي ۱۱/۹۷.