آنگاه سؤالی جدی و مهم مطرح میشود:
آیا شایسته است خدایی که نهان و آشکار را میداند، اشرار را پارسا و مورد اطمینان معرفی کند؟ و در کتاب خود و با زبان پیامبرش آنانرا بستاید، تا مردم فریبشان را بخورند و به مشتی جنایتکار اقتدا کنند؟ آیا خدای قادر و توانا اجازه میدهد که آن اشرار، وزرای رسول الله ج باشند که با آنان معاشرت و روابط خانوادگی برقرار کند و از آنان مشورت بخواهد و فرماندهی سپاهیانش را به آنان واگذارد و آنان را مورد ستایش قرار دهد، و خداوند واقعیت را برای رسولش آشکار نسازد؟
آیا این ایرادی برخداوند نیست، آنگونه که بر رسول الله ج ایراد وارد میشود که ایشان یاران شایستهای برای خود برنگزیدند؟!
آیا این معنایی غیر از این دارد که، رسول الله ج در مدت ۲۳ سال نادانسته، جنایتکارانی تربیت نمودند! [۱۶۳] خداوند میفرماید: ﴿وَإِن يُرِيدُوٓاْ أَن يَخۡدَعُوكَ فَإِنَّ حَسۡبَكَ ٱللَّهُۚ هُوَ ٱلَّذِيٓ أَيَّدَكَ بِنَصۡرِهِۦ وَبِٱلۡمُؤۡمِنِينَ ٦٢﴾ [الأنفال: ۶۲].
«اگر بخواهند تو را فریب دهند، خدا برای تو کافی است، او همان کسی است که تو را با یاری خود و مؤمنان تقویت کرد».
آیا خداوند، با مرتدین ایشان را حمایت مینماید؟! آیا پیروزی با یکی یا دو نفر صحابی به دست آمد یا با مجموعه آنان؟!
اکنون برخی از نصوص قرآن و حدیث را که شاهد عدالت صحابه است، یادآوری میکنیم تا به آن بیندیشید:
[۱۶۳] شیعه میگوید: امامان غیب میدانند و چیزی بر آنان پوشیده نمیماند، و هر کاری که میکنند با عهد الهی است!! رسول الله ج منزلتی برتر از امامان دارند، پس لازماً باید از حال اصحاب آگاه باشند، و این کار با عهدی از جانب خداوند صورت گرفته باشد!! نگا: الكافي ۱/۳۱۶، ۳۳۵.