بحث دوم: احاديث ممانعت از حوض
قبلاً گفتیم که احادیث حوض به حد تواتر رسیده است و صحابهی زیادی آن را از رسول الله ج روایت کردهاند و حافظ بن حجر تعداد آنان را پنجاه صحابی میداند و گفته است که یکی از متأخرین تعداد راویان احادیث حوض را به هشتاد صحابی رسانیده است.
باید دانست که مسأله ممانعت از حوض در تمام آن احادیث نیامده است، بلکه احادیث حوض به چند گونه تقسیم میشوند:
اول: احادیث بیانگر ویژگیهای حوض.
دوم: احادیث بیانگر این مطلب که رسول الله ج پیش از همه بر حوض میرسند.
سوم: احادیثی که بیان میدارند که چه کسانی به حوض راه مییابند و چه کسانی از آن طرد میشوند و صفات آن افراد، ما قبلاً احادیث نوع اول و دوم را بیان کردیم و در این جا فقط به احادیث نوع سوم اشاره خواهیم نمود و تنها به احادیث صحیحین اکتفا میکنیم مگر در مواردی اندک که نیازی به دیگران باشد و گاه به خاطر اختصار فقط موضع استدلال حدیث را ذکر میکنیم.
۱- عبداللهس میگوید: رسول الله ج فرمودند: «أَنَا فَرَطُكُمْ على الحَوْض، و لَيُرفعنَّ رجال منكم ثم لَيُختَلَجُنَّ دوني، فأقول: يا ربّ أصحابي؟ فيقال: إنك لا تدري ما أحدثوا بعدك» [۸۳].
«من پیشاپیش شما بر حوض میرسم و مردانی از شما نمایان میشوند و ناگاه از میان ربوده میشوند، میگویم: پروردگارا! اصحاب مرا کجا بردند؟ گفته میشود نمیدانی که پس از تو چه کردهاند».
و در روایت مسلم آمده است که: «ولأنازعَنّ اقواماً ثم لأغلبن عليهم».
«از گروهی دفاع میکنم و سرانجام مغلوب میگردم».
۲- انسس میگوید: رسول الله ج فرمودند: «ليَرِدَنَّ عليّ ناس من أصحابي الحوض، حتي عرفتهم اختلجوا دوني، فأقول: أصحابي؟ فيقول: لا تدري ما احدثوا بعدك».
«مردمانی از اصحاب من بر حوض میآیند تا آن که آنان را میشناسم ناگاه از میان ربوده میشوند، میگویم: اصحاب مرا چی شد؟ میگوید: نمیدانی که پس از شما چه کردهاند».
در روایت مسلم آمده است: «رِجَالٌ مِمَّنْ صَاحَبَنِى حَتَّى إِذَا رَأَيْتُهُمْ وَرُفِعُوا إِلَىَّ». «مردانی از آنان که همراه من بودهاند تا اینکه آنان را میبینیم و بر من عرضه میشوند...». و در آن «أصيحابي أصيحابي» با تصغیر و تکرار وارد شده است [۸۴].
۳- سهل بن سعدس میگوید: رسول الله ج فرمودند: «إِنِّى فَرَطُكُمْ عَلَى الْحَوْضِ، مَنْ مَرَّ عَلَىَّ شَرِبَ، وَمَنْ شَرِبَ لَمْ يَظْمَأْ أَبَدًا، لَيَرِدَنَّ عَلَىَّ أَقْوَامٌ أَعْرِفُهُمْ وَيَعْرِفُونِى، ثُمَّ يُحَالُ بَيْنِى وَبَيْنَهُمْ» [۸۵]. «من پیشاپیش شما بر حوض میرسم، هرکس نزد من بیاید از آن مینوشد و هرکس از آب آن بنوشد تا ابد تشنه نمیشود، اقوامی که آنها را میشناسم و آنان نیز مرا میشناسد، نزد من میآیند که ناگاه میان من و آنان فاصله انداخته میشود».
۴- ابوحازم میگوید: نعمان بن ابی عیاش این (حدیث) را از من شنید و گفت آیا تو آن را از سهل شنیدهای؟ گفتم: آری، آنگاه گفت من گواهی میدهم که من آن حدیث را ابوسعید خدری با این زیادتی شنیدم که رسول الله ج فرمودند: «فَأَقُولُ إِنَّهُمْ مِنِّى. فَيُقَالُ إِنَّكَ لاَ تَدْرِى مَا أَحْدَثُوا بَعْدَكَ . فَأَقُولُ سُحْقًا سُحْقًا لِمَنْ غَيَّرَ بَعْدِى».
«میگویم که آنان از من هستند، گفته میشود: شما نمیدانید که پس از شما چه کردهاند، پس من میگویم: دور باد کسی که پس از من تغییر ایجاد کرده است».
ابن عباسس میگوید: سحقاً به معنای بُعداً (دور باد) است و سحيق یعنی بعید و أسحقه یعنی: او را دور گردانید.
۵- ابوهریرهس میگوید: رسول الله ج فرمودند: «يَرِدُ عَلَىَّ يَوْمَ الْقِيَامَةِ رَهْطٌ [۸۶] مِنْ أَصْحَابِى فَيُحَلَّئُونَ عَنِ الْحَوْضِ فَأَقُولُ يَا رَبِّ أَصْحَابِى . فَيَقُولُ إِنَّكَ لاَ عِلْمَ لَكَ بِمَا أَحْدَثُوا بَعْدَكَ، إِنَّهُمُ ارْتَدُّوا عَلَى أَدْبَارِهِمُ الْقَهْقَرَى» [۸۷].
«گروهی از اصحابم روز قیامت بر من وارد میشوند که ناگاه از حوض بازداشته میشوند، میگویم: پروردگارا! اینان اصحاب من هستند، میگوید: تو اطلاع نداری که پس از تو چه کردهاند، آنان به پشت سر خود بازگشتهاند».
۶- ابوهریرهس میگوید: رسول الله ج فرمودند: «بَيْنَا أَنَا قَائِمٌ إِذَا زُمْرَةٌ، حَتَّى إِذَا عَرَفْتُهُمْ خَرَجَ رَجُلٌ مِنْ بَيْنِى وَبَيْنِهِمْ فَقَالَ هَلُمَّ. فَقُلْتُ أَيْنَ قَالَ إِلَى النَّارِ وَاللَّهِ . قُلْتُ وَمَا شَأْنُهُمْ قَالَ إِنَّهُمُ ارْتَدُّوا بَعْدَكَ عَلَى أَدْبَارِهِمُ الْقَهْقَرَى. ثُمَّ إِذَا زُمْرَةٌ حَتَّى إِذَا عَرَفْتُهُمْ خَرَجَ رَجُلٌ مِنْ بَيْنِى وَبَيْنِهِمْ فَقَالَ هَلُمَّ . قُلْتُ أَيْنَ قَالَ إِلَى النَّارِ وَاللَّهِ . قُلْتُ مَا شَأْنُهُمْ قَالَ إِنَّهُمُ ارْتَدُّوا بَعْدَكَ عَلَى أَدْبَارِهِمُ الْقَهْقَرَى . فَلاَ أُرَاهُ يَخْلُصُ مِنْهُمْ إِلاَّ مِثْلُ هَمَلِ النَّعَمِ» [۸۸].
«درحالیکه ایستادهام گروهی به من نزدیک میشوند تا اینکه آنان را میشناسم مردی میان من و آنان بیرون میآید و میگوید: بروید، میگویم: کجا؟ میگوید: به خدا قسم به جهنم، میگویم: داستانشان چیست؟ میگوید: آنها پس از تو به پشت سر برگشتهاند، سپس گروهی دیگر نمایان میشود تا اینکه آنان را میشناسم مردی میان من و آنان خارج میشود و میگوید: بروید: میگویم: کجا؟ میگوید: به خدا سوگند، به جهنم، میگویم: داستانشان چیست؟ میگوید: آنان پس از تو به پشت سر خویش بازگشتهاند، از آن جز افراد معدودی (به ندرت شتر سر گشته) نجات پیدا نمییابد».
۷- اسماء بنت ابیبکرب میگوید: رسول الله ج فرمودند: «إِنِّى عَلَى الْحَوْضِ حَتَّى أَنْظُرُ مَنْ يَرِدُ عَلَىَّ مِنْكُمْ، وَسَيُؤْخَذُ نَاسٌ دُونِى فَأَقُولُ يَا رَبِّ مِنِّى وَمِنْ أُمَّتِى. فَيُقَالُ هَلْ شَعَرْتَ مَا عَمِلُوا بَعْدَكَ وَاللَّهِ مَا بَرِحُوا يَرْجِعُونَ عَلَى أَعْقَابِهِمْ» [۸۹].
«من سر حوض میایستم تا ببینم که چه کسی از شما نزد من میآید، مردمانی قبل از رسیدن به من ربوده میشوند، میگویم: پروردگارا! آنان از من و امت من هستند، گفته میشود: آیا میدانی پس از تو چه کردهاند؟! والله آنان پس از تو همواره به عقب بر میگشتند».
۸- عائشهل میگوید: شنیدم که رسول الله ج در جمع اصحاب خویش فرمودند: «إِنِّى عَلَى الْحَوْضِ أَنْتَظِرُ مَنْ يَرِدُ عَلَىَّ مِنْكُمْ فَوَاللَّهِ لَيُقْتَطَعَنَّ دُونِى رِجَالٌ فَلأَقُولَنَّ أَىْ رَبِّ مِنِّى وَمِنْ أُمَّتِى. فَيَقُولُ إِنَّكَ لاَ تَدْرِى مَا عَمِلُوا بَعْدَكَ مَا زَالُوا يَرْجِعُونَ عَلَى أَعْقَابِهِمْ» [۹۰].
«من سر حوض منتظرم تا ببینم که چه کسی از شما نزد من میآید، والله مردانی از رسیدن به من باز داشته خواهند شد و من خواهم گفت: پروردگارا! اینان از من و امت من هستند، میگوید: تو نمیدانی که پس از تو چه کردهاند، آنان هموراه به عقب باز میگشتند».
۹- امسلمهل میگوید: از رسول الله ج شنیدم که فرمودند: «إِنِّى لَكُمْ فَرَطٌ عَلَى الْحَوْضِ فَإِيَّاىَ لاَ يَأْتِيَنَّ أَحَدُكُمْ فَيُذَبُّ عَنِّى كَمَا يُذَبُّ الْبَعِيرُ الضَّالُّ فَأَقُولُ فِيمَ هَذَا فَيُقَالُ إِنَّكَ لاَ تَدْرِى مَا أَحْدَثُوا بَعْدَكَ. فَأَقُولُ سُحْقًا» [۹۱].
«من پیش از شما بر حوض میرسم، مبادا کسی از شما نزدم بیاید و مانند شتر گم شده، رانده شود و من بگویم: چرا او را میرانید؟ و بگویند: تو نمیدانی که پس از تو چه کردهاند، و من بگویم: دور باد».
۱۰- ابن عباسس میگوید: رسول الله ج فرمودند: «...وَإِنَّ نَاسًا مِنْ أَصْحَابِي يُؤْخَذُ بِهِمْ ذَاتَ الشِّمَالِ، فَأَقُولُ: أُصَيْحَابِي، أُصَيْحَابِي، فَيَقُولُ: إِنَّهُمْ لَمْ يَزَالُوا مُرْتَدِّينَ عَلَى أَعَقَابِهِمْ مُنْذُ فَارَقْتُهُمْ، فَأَقُولُ كَمَا قَالَ الْعَبْدُ الصَّالِحُ». ﴿وَكُنتُ عَلَيۡهِمۡ شَهِيدٗا مَّا دُمۡتُ فِيهِمۡۖ فَلَمَّا تَوَفَّيۡتَنِي كُنتَ أَنتَ ٱلرَّقِيبَ عَلَيۡهِمۡۚ وَأَنتَ عَلَىٰ كُلِّ شَيۡءٖ شَهِيدٌ ١١٧ إِن تُعَذِّبۡهُمۡ فَإِنَّهُمۡ عِبَادُكَۖ وَإِن تَغۡفِرۡ لَهُمۡ فَإِنَّكَ أَنتَ ٱلۡعَزِيزُ ٱلۡحَكِيمُ ١١٨﴾ [المائدة: ۱۱۸-۱۱۹].
«... مردمانی از اصحاب مرا به سمت چپ میبرند، میگویم: اصحاب من، اصحاب من، میگوید: پس از آن که از آنان جدا شدی، همواره به عقب برمیگشتند، من همانند بندهی نیکوکار خدا (عیسی÷) میگویم: «تا زمانی که میان آنها بودم، مراقب و گواهشان بودم، ولی هنگامی که مرا از میانشان برگرفتی، تو خود مراقب آنها بودی، و تو بر هر چیز گواهی، اگر آنها را مجازات کنی، بندگان تواند و اگر آنان را ببخشی، توانا و حکیمی».
و در روایتی دیگر آمده است: «... ثُمَّ يُؤْخَذُ بِرِجَالٍ مِنْ أَصْحَابِى ذَاتَ الْيَمِينِ وَذَاتَ الشِّمَالِ فَأَقُولُ أَصْحَابِى ...».
«سپس مردانی از اصحاب مرا راست و چپ میبرند، پس میگویم: اصحاب من...».
محمد بن یوسف میگوید: از ابوعبدالله از قبیصه نقل شده است که گفت: آنان کسانی هستند که در دوران ابوبکرس مرتد شدند و ابوبکرس با آنان جنگید.
در روایتی دیگر آمده است: «... بِرِجَالٍ مِنْ أُمَّتِى فَيُؤْخَذُ بِهِمْ ذَاتَ الشِّمَالِ، فَأَقُولُ يَا رَبِّ أُصَيْحَابِى...» [۹۲].
«... مردانی از امت مرا سمت چپ میبرند، پس من میگویم: پروردگارا! اصحاب من هستند...».
[۸۳] بخاری، الرقاق: (۶۵۷۶)، مسلم، الفضائل: (۲۲۹۷). [۸۴] بخاری، الرقاق: (۶۵۸۲)، مسلم، الفضائل: (۲۳۰۴). [۸۵] بخاری، ارقاق: (۶۵۸۳، ۶۵۸۴). مسلم، الفضائل: (۲۲۹۱). [۸۶] رهط: گروهی از مردان کمتر از ده نفر و نیز گفته شده است: سه یا هفت نفر تا ده نفر و تا چهل نفر که در میان آنان زن نباشد، نیز گفته شده است. النهاية: ص ۲۲۴، ۷۸۰. [۸۷] بخاری، الرقائق: (۶۵۸۵، ۶۵۸۶) [۸۸] بخاری، الرقائق: (۶۵۸۷). [۸۹] بخاری، الرقائق: (۶۵۹۳)، مسلم الفضائل: (۲۲۹۳). [۹۰] مسلم، الفضائل: (۲۲۹۴) [۹۱] مسلم، الفضائل: (۲۲۹۵). [۹۲] بخاری، أحاديث الأنبياء: (۳۳۴۹) و (۳۴۴۷، ۴۶۲۵).