بحث چهارم: الفاظی كه مخالفان از آن استدلال میكنند
در احادیث حوض برخی از الفاظی را که بدخواهان و هواپرستان برای طعن اصحاب رسول الله ج، آن را دستاویز خود قرار دادهاند مشاهده کردید، آنان گاه با صراحت و گاه با کنایه به این کار پرداختهاند، اگر آنان براساس اصول علمی این کار را میکردند، زشتی کارشان قابل توجیه بود و ما میگفتیم: صاحب آن مجتهدی است که به حقیقت رسیده و یا به خطا رفته و معذور است! اما ناگاه با کاری ناجوانمردانه و دور از واقعیتهای تاریخی مواجه شدیم و دریافتیم که طعن آنان بر برخی گمانها و تخمینها بیاساس، استوار است.
آن الفاظ عبارتند از:
«منكم – أصحابي – أصيحابي – ممن صاحبني – عرفتهم – أعرفهم ويعرفوني – مني – أحدكم – فلا أراه يخلض منهم إلا مثل هَمَل النَّعم».
اینها الفاظی است که بدخواهان و طعنه زنندگان، به آن استدلال کردهاند و آن را شاخ و برگ دادهاند که بحمدالله هیچ دستاویزی برای آنان، ندارد، و برای شما منظور آن را بیان میکنیم و خواهید دید از آن چه طعنه زنندگان میگویند بسیار بعید است، و پس از آن از دو راه باید یکی را بپذیرند و راه سومی در کار نخواهد بود. یا به حق باز گردند و دلایل شرعی و عقلی را بپذیرند و واقعیت را آن گوه که هست دریابند و این عاقلانهترین کار است.
و یا این که باز هم در تضاد موجود میان میراث کاسدشان با نصوص قرآن و سنت و تاریخ سراسر افتخار و آثار جاویدان صحابهش که تا دنیا هست باقی خواهد ماند، بمانند، و اجتماع ضدین (مدح و ذم دربارهی آنان ممتنع لذاته است!! آن هم پس از تزکیه و تعریف خدا و رسول از آنان و اجماع امت بر آن.
ولاً، لفظ: (أصحابي – أصيحابي – ممن صاحبني).
صحبت: اسم جنسی است که از نظر شرعی و لغوی برای آن حد و مرز مشخصی تعیین نشده است و در این زمینه عرف متفاوت است.
درباره تعریف آن چندین نظریه وجود دارد، و تعریف مستند آن از این قرار است: صحابی کسی است که با ایمان رسول الله ج را ملاقات کرده باشد و با ایمان از دنیا برود، چه آن ملاقات کوتاه باشد و یا طولانی، این نظر جمهور علما است [۱۱۲].
رسول الله ج صحبت را به شرطی مقید نفرمودهاند و برای آن حدی مشخص نکردهاند بلکه آن را مطلق بیان فرمودهاند و مطلق آن همان رؤیت محض است، زیرا ایشان فرمودند: «طوبى لمن رآني وطوبى لمن رأى من رآني...» [۱۱۳].
«خوشا برای آن که مرا دیده و یا کسی که مرا دیده، ملاقات کرده است».
در این حدیث رسول الله ج صحبت را به رؤیت مطلق معلق فرمودهاند، و میدانیم که برخی از صحابه مدتی طولانی و برخی دیگر مدتی کوتاه، در خدمت ایشان بودهاند.
و گاه مراد از صحبت، معنای لغوی آن، یعنی: معاشرت و ملازمت و مرافقت است و طولانی و یا کوتاه بودن مدت، در آن نقشی ندارد [۱۱۴] و این نکته در قرآن و حدیث و کلام عرب شواهد بسیاری دارد.
مثلاً خداوند میفرماید: ﴿وَمَا صَاحِبُكُم بِمَجۡنُونٖ ٢٢﴾ [التکویر: ۲۲]. ﴿وَصَاحِبۡهُمَا فِي ٱلدُّنۡيَا مَعۡرُوفٗا﴾ [لقمان: ۱۵]. و بسیاری آیات دیگر و این شامل هر نوع مصاحبت میباشد، چه طولانی و یا کوتاه.
و آن گونه که میفرماید: ﴿كَمَا لَعَنَّآ أَصۡحَٰبَ ٱلسَّبۡتِ﴾ [النساء: ۴۷]. چون آنان در روز شنبه مرتکب آن کار ناشایسته شدند، خداوند آنان را اصحاب السبت نامید، و جایی دیگر میفرماید: ﴿فَأَنجَيۡنَٰهُ وَأَصۡحَٰبَ ٱلسَّفِينَةِ﴾ [العنکبوت: ۱۵]. در حالی که آنان فقط مدت سفر در کشتی بودند، اما باز هم آنان را اصحاب السفینه نامید.
و آشکارتر از همه آیهی: ﴿فَقَالَ لِصَٰحِبِهِۦ وَهُوَ يُحَاوِرُهُۥ﴾ [الکهف: ۳۴]. است که خداوند متعال با وجود متفاوت بودن دین که موجب عداوت است، او را صاحب نامیده است و هم چنین است آیهی: ﴿يَٰصَٰحِبَيِ ٱلسِّجۡنِ﴾ [یوسف ۳۹].
[۱۱۲] النكت ص: ۱۴۹، الباعث الحثيث ص: ۱۶۹، تدريب الراوي ۲/۶۶۷، منهاج السنة ۸/۳۸۳. [۱۱۳] حاکم: (۶۹۹۴) نگا: الصحيحه: (۱۲۵۴). [۱۱۴] لسان العرب ۷/۲۸۶، القاموس ص: ۹۶۴.