نگرشی به احادیث حوض

فهرست کتاب

الف: قرآن کریم:

الف: قرآن کریم:

۱- خداوند متعال می‌فرماید: ﴿وَٱلسَّٰبِقُونَ ٱلۡأَوَّلُونَ مِنَ ٱلۡمُهَٰجِرِينَ وَٱلۡأَنصَارِ وَٱلَّذِينَ ٱتَّبَعُوهُم بِإِحۡسَٰنٖ رَّضِيَ ٱللَّهُ عَنۡهُمۡ وَرَضُواْ عَنۡهُ وَأَعَدَّ لَهُمۡ جَنَّٰتٖ تَجۡرِي تَحۡتَهَا ٱلۡأَنۡهَٰرُ خَٰلِدِينَ فِيهَآ أَبَدٗاۚ ذَٰلِكَ ٱلۡفَوۡزُ ٱلۡعَظِيمُ ١٠٠ [التوبة: ۱۰۰].

«پیشگامان نخستین از مهاجرین و انصار و کسانی که به نیکی از آنها پیروی کردند، خداوند ازآن‌ها خشنود گشت و آنها نیز از او خشنود شدند، و باغ‌هایی از بهشت برای آنان فراهم ساخته است که نهر‌ها از زیر درختانش جاری است، جاودانه در آن خواهند ماند و این است رستگاری بزرگ».

در این آیه با روحی مؤمن وآزاد همراه با من، بیندیش، می‌بینی که خداوند متعال چگونه آن انسان‌های سعادتمند را که رضایت خود را برایشان تثبیت کرده است، می‌ستاید، آری آنان اصحاب رسول الله ج و تا قیامت پیروان راستین ایشان، هستند [۱۶۴].

ببین که خداوند می‌فرماید: ﴿رَّضِيَ ٱللَّهُ عَنۡهُمۡ وَرَضُواْ عَنۡهُ آیا ممکن است که خداوند از گروهی راضی شود و برایشان بهشتی جاودانه که در آن ماندگار خواهند بود، فراهم کند و پس از آن فوز عظیم و رستگاری بزرگ، بر آنان خشم گیرد؟! گواهی شاهد عادل، در دنیا قابل رد نیست، کسی که گواهی خداوند متعال را درباره‌ی اصحاب رسول الله ج رد کند، چه حکمی دارد؟!

۲- خداوند متعال می‌فرماید:

﴿۞لَّقَدۡ رَضِيَ ٱللَّهُ عَنِ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ إِذۡ يُبَايِعُونَكَ تَحۡتَ ٱلشَّجَرَةِ فَعَلِمَ مَا فِي قُلُوبِهِمۡ فَأَنزَلَ ٱلسَّكِينَةَ عَلَيۡهِمۡ وَأَثَٰبَهُمۡ فَتۡحٗا قَرِيبٗا ١٨ وَمَغَانِمَ كَثِيرَةٗ يَأۡخُذُونَهَاۗ وَكَانَ ٱللَّهُ عَزِيزًا حَكِيمٗا ١٩ وَعَدَكُمُ ٱللَّهُ مَغَانِمَ كَثِيرَةٗ تَأۡخُذُونَهَا فَعَجَّلَ لَكُمۡ هَٰذِهِۦ وَكَفَّ أَيۡدِيَ ٱلنَّاسِ عَنكُمۡ وَلِتَكُونَ ءَايَةٗ لِّلۡمُؤۡمِنِينَ وَيَهۡدِيَكُمۡ صِرَٰطٗا مُّسۡتَقِيمٗا ٢٠ [الفتح: ۱۸-۲۰].

«قطعاً خداوند از مؤمنان راضی شد، آن‌گاه که زیر درخت با تو بیعت کردند، خدا آن ‌چه در درون دل‌هایشان (از ایمان و صداقت) نهفته بود، می‌دانست، از این‌رو آرامش را بر دل‌هایشان نازل کرد و پیروزی نزدیکی نصیب آنان فرمود و (هم‌چنین) غنایم بسیاری که آن‌را به دست می‌آورید و خداوند شکست ناپذیر و حکیم است، خداوند غنایم فراوانی به شما وعده داده که آن ها را به دست می‌آورید، ولی یکی را زودتر برای شما فراهم ساخت و دست تعدّی مردم را از شما باز داشت تا نشانه‌ای برای مؤمنان باشد و شما را به راه راست هدایت کند».

۳- ﴿مُّحَمَّدٞ رَّسُولُ ٱللَّهِۚ وَٱلَّذِينَ مَعَهُۥٓ أَشِدَّآءُ عَلَى ٱلۡكُفَّارِ رُحَمَآءُ بَيۡنَهُمۡۖ تَرَىٰهُمۡ رُكَّعٗا سُجَّدٗا يَبۡتَغُونَ فَضۡلٗا مِّنَ ٱللَّهِ وَرِضۡوَٰنٗاۖ سِيمَاهُمۡ فِي وُجُوهِهِم مِّنۡ أَثَرِ ٱلسُّجُودِۚ ذَٰلِكَ مَثَلُهُمۡ فِي ٱلتَّوۡرَىٰةِۚ وَمَثَلُهُمۡ فِي ٱلۡإِنجِيلِ كَزَرۡعٍ أَخۡرَجَ شَطۡ‍َٔهُۥ فَ‍َٔازَرَهُۥ فَٱسۡتَغۡلَظَ فَٱسۡتَوَىٰ عَلَىٰ سُوقِهِۦ يُعۡجِبُ ٱلزُّرَّاعَ لِيَغِيظَ بِهِمُ ٱلۡكُفَّارَۗ وَعَدَ ٱللَّهُ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ مِنۡهُم مَّغۡفِرَةٗ وَأَجۡرًا عَظِيمَۢا ٢٩ [التفح: ۲۹].

«محمد فرستاده‌ی خداست و کسانی که با او هستند در برابر کافران تند و سرسخت و نسبت به یکدیگر مهربان و دلسوزند. ایشان را در حال رکوع و سجده می‌بینی، آنان همواره فضل خدای را می‌جویند و رضای او را می‌طلبند. نشانه‌ی ایشان بر اثر سجده در پیشانی‌هایشان نمایان است، این، توصیف آنان در تورات است و اما توصیف ایشان در انجیل چنین است که همانند کشتزاری هستند که جوانه‌های (خوشه‌های) خود را بیرون زده، و آنها را نیرو داده و سخت نموده و بر ساقه‌های خویش راست ایستاده باشد، ‌به گونه‌ای که برزگران را شگفت آورد، تا کافران را به سبب آنان خشمگین کند. خداوند به کسانی از ایشان که ایمان آورده و کارهای شایسته کرده‌اند آمرزش و پاداش بزرگی را وعده می‌دهد».

بیا با هم درباره این کلمات بیندیشیم: ﴿رَّضِيَ ٱللَّهُ ﴿فَعَلِمَ مَا فِي قُلُوبِهِمۡ و ﴿فَأَنزَلَ ٱلسَّكِينَةَ عَلَيۡهِمۡ آن‌گاه به واقعیت آن نیک‌بختان پی خواهید برد، ابن قیم/ می‌گوید: «خدای سبحان از ایمان و خیر و محبت خدا و رسول که در قلب‌های آنان وجود داشت، آگاه بود و با انزال سکینه هنگام پریشانی و اضطراب، آن‌را تثبیت فرمود» [۱۶۵].

آیا معقول است که خداوند از گروهی راضی شود و برایشان بهشتی فراهم کند که در زیر آن نهر‌ها جاریست، و در تورات و انجیل برایشان مثالی بزند و آنها را به صراط مستقیم هدایت کند و سپس آنها را به جهنّم ببرد؟! راستی! یهود و نصاری در برابر این مثال‌های (دروغین)! العیاذ بالله، که در کتاب‌هایشان هست، چه موضعی خواهند گرفت، آیا این، معنایی غیر از دروغ بودن مثال‌های بیان شده برای اهل کتاب، دارد، آیا این به معنای پشیمانی از تزکیه الگوها، آن هم پس از اقتدای مردم به آنان، نیست؟! با ارتداد آن‌هایی که بهشت برایشان فراهم شده بود، بهشت از آن چه کسانی خواهد بود؟ آیا پس از آن‌که خداوند متعال از حال دل‌های آنان آگاه شد (إثابة) پاداش آن‌ها، بردن به جهنم است؟! و چرا خداوند مرتدان را پیروز می‌گرداند و با آن همه بدی و قبح از آنان راضی می‌گردد؟!

حقاً که این سخن منتهای گمراهی و نهایت بی‌ادبی است، خداوند متعال از آن چه ظالمان به او نسبت دهند، بسیار پاک است، ابن قتيبه/ می‌گوید: «چگونه جایز است که خداوند از گروهی راضی شود و آنان را بستاید و در تورات و انجیل برایشان مثال بزند و حال آن‌که می‌داند که پس از رسول الله ج مرتد می‌شوند؟ مگر اینکه معتقد باشند که: خداوند نمی‌دانسته است، و چنین شخصی قطعاً بدترینِ کافران است» [۱۶۶].

سید قطب/ در تفسیر آیه‌ی: ﴿لِيَغِيظَ بِهِمُ ٱلۡكُفَّارَ می‌گوید: «خشمگین کردن عمدی کافران بیانگر این است که این کشتزار کاشته‌ی خدا و یا کاشته‌ی رسول اوست و آن پرده قدرت و ابزار خشمگینی دشمنان خداست، این مثال امروزی نیست، بلکه در صفحه تقدیر موجود و ماندگار است، به این خاطر پیش از آن‌که محمد و همراهانش به دنیا پا بگذارند، از آن یاد و در انجیل ثبت شده است، آن‌جا که به آمدن محمد ج و همراهانش مژده داده است، این گونه خداوند در کتاب جاویدانش وصف این جماعت برگزیده و اصحاب رسول الله ج را ثبت می‌گرداند تا در پهنای هستی ماندگار شود و آن‌گاه که آن‌را از آفریدگار خود می‌شنود، تمام کرانه‌هایش با آن هم‌نوا گردد، و به عنوان نمونه برای تمام نسل‌ها بماند تا در عملی نمودن آن بکوشند تا بدین وسیله ایمان در بالاترین درجاتش تحقق یابد» [۱۶۷].

توجه:

اهل کتاب و دیگر دشمنان این دین، از بعثت رسول الله ج گرفته و برای همیشه، برای هدم دین و خاموش گردانیدن نور آن، کوشیده‌اند و خواهند کوشید، و اگر موردی برای ایرادگرفتن از دین، چه در شخص رسول الله ج و یا قرآن و یا صحابه که خداوند از آنان در کتاب‌هایشان یاد نموده بود، می‌یافتند، حتماً آن‌را ظاهر و بر ملا می‌کردند، حال آن‌که در این مدت طولانی و گذشت زمان چنین چیزی اتفاق نیافتاد، بنابر این هر عاقلی به این نتیجه می‌رسد که مثال و صفتی که در تورات و انجیل برای اصحاب محمدج بیان شده، بسیار دقیق و عین‌الیقین است و اگر آنان آن‌گونه که بدخواهان و طعنه زنندگان می‌گویند، تبدیل و تغییری ایجاد می‌کردند، این بزرگترین طعن و ایراد در دین اسلام می‌بود...!

۴- خداوند متعال می‌فرماید: ﴿لِلۡفُقَرَآءِ ٱلۡمُهَٰجِرِينَ ٱلَّذِينَ أُخۡرِجُواْ مِن دِيَٰرِهِمۡ وَأَمۡوَٰلِهِمۡ يَبۡتَغُونَ فَضۡلٗا مِّنَ ٱللَّهِ وَرِضۡوَٰنٗا وَيَنصُرُونَ ٱللَّهَ وَرَسُولَهُۥٓۚ أُوْلَٰٓئِكَ هُمُ ٱلصَّٰدِقُونَ ٨ وَٱلَّذِينَ تَبَوَّءُو ٱلدَّارَ وَٱلۡإِيمَٰنَ مِن قَبۡلِهِمۡ يُحِبُّونَ مَنۡ هَاجَرَ إِلَيۡهِمۡ وَلَا يَجِدُونَ فِي صُدُورِهِمۡ حَاجَةٗ مِّمَّآ أُوتُواْ وَيُؤۡثِرُونَ عَلَىٰٓ أَنفُسِهِمۡ وَلَوۡ كَانَ بِهِمۡ خَصَاصَةٞۚ وَمَن يُوقَ شُحَّ نَفۡسِهِۦ فَأُوْلَٰٓئِكَ هُمُ ٱلۡمُفۡلِحُونَ ٩ [الحشر: ۸-۹].

«همچنین غنایم از آن فقرای مهاجرینی است که از خانه و کاشانه‌ و اموال خود بیرون رانده شده‌اند. آن کسانی که فضل خدا و خشنودی او را می‌خواهند و خدا و پیغمبرش را یاری می‌دهند، اینان صادقانند آنانی که پیش از آمدن مهاجران خانه و کاشانه‌ی (آیین اسلام) را آماده کردند و ایمان را (در دل خود استوار داشتند) کسانی را دوست می‌دارند که به پیش ایشان مهاجرت کرده‌اند و در درون احساس و رغبت نیازی نمی‌کنند به چیزهایی که به مهاجران داده شده است و ایشان را بر خود ترجیح می‌دهند، هر چند که خود سخت نیازمند باشند، کسانی که از بخل نفس خود، نگاهداری و مصون و محفوظ گردند، ایشان قطعاً رستگارند».

آیا ﴿ٱلصَّٰدِقُونَ آنهایی که از وطن و دارائی‌هایشان رانده شدند، برای چه بود؟ زیرا در پی فضل و رضایت الهی بودند، و نه تنها این، بلکه خدا و رسولش را یاری ‌دادند و ﴿ٱلۡمُفۡلِحُونَ آنهایی که در مدینه مسکن داشتند و ایمان را برگزیدند، مگر می‌شود که آنها اهل رده و نفاق باشند؟! پس چرا بیرون رفتند؟! و چرا جنگیدند و از جان ومالشان مایه گذاشتند؟! از اسلام و پیامبر آن، که هر دو در حال ضعف آشکاری بودند، چه منفعت و مصلحتی انتظار داشتند، اما نه! آنها به راستی ﴿ٱلصَّٰدِقُونَ و ﴿ٱلۡمُفۡلِحُونَ بودند.

آیا در آیه ﴿تَبَوَّءُو ٱلدَّارَ وَٱلۡإِيمَٰنَ اندیشیده‌ای؟ سید قطب/ می‌گوید:«یعنی سرای هجرت... که انصار پیش از مهاجرین در آن قرار گرفتند، همان گونه که در ایمان جای گرفتند، گویا که ایمان منزل و سرای آنان است، و این تعبیر بسیار گسترده و پرمحتواست، و دقیق‌ترین تعبیری ‌است که موضع انصار را در برابر ایمان، بیان می‌کند، ایمان سرا و منزلگاه و وطن آنان بود، که قلب‌هایشان در آن می‌زیست و ارواحشان در آن مسکن داشت، و به آن پناه می‌بردند و اطمینان حاصل می‌کردند، همان‌گونه که مردم به سرای خود پناه می‌برند و اطمینان می‌یابند» [۱۶۸].

تو را به خدا! اگر همه‌ی این نمونه‌ها جز سه نفر [۱۶۹] همگی از اعتبار ساقط و مردود شده باشند، مسلمانان دیگر از چه کسانی پیروی کنند؟! و آیا مسلمانانی که نیاکانشان در عصر رسالت و نزول وحی ناکام مانده‌اند، امروزه کامیاب وپیروز می‌شوند؟! اینان درباره این آیه که بعد از آن می‌آید، چه می‌گویند: ﴿وَٱلَّذِينَ جَآءُو مِنۢ بَعۡدِهِمۡ يَقُولُونَ رَبَّنَا ٱغۡفِرۡ لَنَا وَلِإِخۡوَٰنِنَا ٱلَّذِينَ سَبَقُونَا بِٱلۡإِيمَٰنِ وَلَا تَجۡعَلۡ فِي قُلُوبِنَا غِلّٗا لِّلَّذِينَ ءَامَنُواْ رَبَّنَآ إِنَّكَ رَءُوفٞ رَّحِيمٌ ١٠ [الحشر: ۱۰].

«کسانی که پس از مهاجرین و انصار به دنیا می‌آیند، می‌گویند: پروردگارا! ما را و برادران ما را که در ایمان آوردن بر ما پیشی گرفته‌اند، بیامرز و کینه‌ای نسبت به مؤمنان در دل‌هایمان جای مده، پروردگارا! تو دارای رأفت و رحمت فراوانی هستی».

آیا از مؤمنان در دل خود کینه دارید؟! موضع آنان در برابر آیه‌ی ﴿ٱلَّذِينَ سَبَقُونَا بِٱلۡإِيمَٰنِ چیست؟ خدای عالم الغیب، ثابت کرده است که آنان با ایمان مرده‌اند،‌و آیا این آیه فقط به همان سه نفر اختصاص دارد؟

۵- خداوند می‌فرماید: ﴿وَٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَهَاجَرُواْ وَجَٰهَدُواْ فِي سَبِيلِ ٱللَّهِ وَٱلَّذِينَ ءَاوَواْ وَّنَصَرُوٓاْ أُوْلَٰٓئِكَ هُمُ ٱلۡمُؤۡمِنُونَ حَقّٗاۚ لَّهُم مَّغۡفِرَةٞ وَرِزۡقٞ كَرِيمٞ ٧٤ وَٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ مِنۢ بَعۡدُ وَهَاجَرُواْ وَجَٰهَدُواْ مَعَكُمۡ فَأُوْلَٰٓئِكَ مِنكُمۡۚ وَأُوْلُواْ ٱلۡأَرۡحَامِ بَعۡضُهُمۡ أَوۡلَىٰ بِبَعۡضٖ فِي كِتَٰبِ ٱللَّهِۚ إِنَّ ٱللَّهَ بِكُلِّ شَيۡءٍ عَلِيمُۢ ٧٥ [الأنفال: ۷۴-۷۵].

«و آنها که ایمان آوردند و هجرت نمودند و در راه خدا جهاد کردند و آنها که پناه دادند و یاری نمودند، آنان مؤمنان حقیقی‌اند، برای آنها آمرزش و روزی شایسته‌ای است و کسانی که بعداً ایمان آوردند و هجرت کردند و با شما جهاد نمودند، از شما هستند، و خویشاوندان نسبت به یکدیگر سزاوارترند، خداوند به همه چیز داناست».

بیایید با هم در این تعبیرات بیندیشیم: ﴿ وَٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَهَاجَرُواْ وَجَٰهَدُواْ فِي سَبِيلِ ٱللَّهِ وَٱلَّذِينَ ءَاوَواْ وَّنَصَرُوٓاْ أُوْلَٰٓئِكَ هُمُ ٱلۡمُؤۡمِنُونَ حَقّٗاۚ لَّهُم مَّغۡفِرَةٞ وَرِزۡقٞ كَرِيمٞ ٧٤ وَٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ مِنۢ بَعۡدُ... تمام این‌ها تعبیراتی صادق و حقیقی هستند که منظور از آن هم، حقیقت و واقعیت است، و همه این‌ها از کسی سرچشمه گرفته که به همه چیز داناست، به این فرموده خداوند متعال: ﴿فَأُوْلَٰٓئِكَ مِنكُمۡ بیندیش، یعنی: آنها در موالات ایمانی، دوستی و نصرت،‌از شمایند، چه شد که ﴿مِنكُمۡ در این آیه مورد توجه قرار نگرفته است و طعنه زنندگان از آن چشم پوشیده و قصداً اعراض کرده‌اند، در صورتی که در احادث حوض به خاطر آن ﴿مِنكُمۡ چه غوغایی که به پا نکردند و هزاران صحابه را مشمول آن گردانیدند؟! اما در سیاق این آیه قرآنی، برایش هیچ ارزشی قایل نشدند، این تحکمی است بر اساس همان منطق نه بر اساس حق و باطل!

۶- خداوند متعال می‌فرماید: ﴿وَمَا لَكُمۡ أَلَّا تُنفِقُواْ فِي سَبِيلِ ٱللَّهِ وَلِلَّهِ مِيرَٰثُ ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَٱلۡأَرۡضِۚ لَا يَسۡتَوِي مِنكُم مَّنۡ أَنفَقَ مِن قَبۡلِ ٱلۡفَتۡحِ وَقَٰتَلَۚ أُوْلَٰٓئِكَ أَعۡظَمُ دَرَجَةٗ مِّنَ ٱلَّذِينَ أَنفَقُواْ مِنۢ بَعۡدُ وَقَٰتَلُواْۚ وَكُلّٗا وَعَدَ ٱللَّهُ ٱلۡحُسۡنَىٰۚ وَٱللَّهُ بِمَا تَعۡمَلُونَ خَبِيرٞ ١٠ [الحدید: ۱۰]. «چرا در راه خدا انفاق نکنید در حالی‌که میراث آسمان‌ها و زمین همه از آن خداست، کسانی از شما که پیش از فتح انفاق کردند و جنگیدند یکسان نیستند، آنها درجه و مقامشان برتر از کسانی است که پس از فتح انفاق نمودند و جهاد کردند، و خداوند به همه‌، وعده‌ی پاداش نیک داده و خدا به آنچه انجام می‌دهید، آگاه است».

سید قطب/ می‌گوید: «آن کسی که در وضعی انفاق و جهاد کند که دین، مورد تهاجم است و چندان یاوری ندارد و چشم انتظار هیچ گونه منفعت، ‌قدرت و ثروتی نیست، تفاوت بسیار دارد با آن کسی که با امنیت و انبوه یاری کنندگان و در حالی که پیروزی و غلبه نزدیک است،‌ انفاق و جهاد می‌کند...» [۱۷۰].

قرطبی/ می‌گوید: ﴿وَكُلّٗا وَعَدَ ٱللَّهُ ٱلۡحُسۡنَىٰ خداوند متعال پیشتازان سبقت گرفته و همچنین متأخرین که با آنان پیوسته‌اند، همگی را با تفاوت درجاتی که دارند، به بهشت مژده داده است» [۱۷۱].

ابن کثیر/ می‌گوید: «مؤمنان تردیدی ندارند که ابوبکرس از این آیه سهم بزرگی دارد، او در میان تمام ملت‌های پیامبران، سرور آنهایی است که بر آن آیه عمل کرده‌اند، زیرا او تمام سرمایه‌اش را برای رضای خداوند صرف نمود، بی‌آن‌که شرمنده‌ی احسان کسی باشد و بخواهد آن را جبران کند (خالصانه برای خدا انفاق می‌کرد)» [۱۷۲].

آیا پس از آن که خداوند آنان را به بهشت ﴿ٱلۡحُسۡنَىٰ وعده داده است، خلف وعده می‌کند و آنان را می‌راند؟! خداوند متعال درباره خود می‌فرماید: ﴿وَٱللَّهُ بِمَا تَعۡمَلُونَ خَبِيرٞ آیا اعمال بندگان بر خدای خبیر و آگاه پوشیده است؟

تفاوتی ندارد که منظور از فتح، فتح مکه باشد یا حدیبیه، در این مورد با آنان اختلافی نیست، بلکه اختلاف در معنای وعده‌ی بالحسنی است که خداوند سابقین و لاحقین را به حسنی وعده داده‌است!

۷- خداوند متعال می‌فرماید: ﴿لَّقَد تَّابَ ٱللَّهُ عَلَى ٱلنَّبِيِّ وَٱلۡمُهَٰجِرِينَ وَٱلۡأَنصَارِ ٱلَّذِينَ ٱتَّبَعُوهُ فِي سَاعَةِ ٱلۡعُسۡرَةِ مِنۢ بَعۡدِ مَا كَادَ يَزِيغُ قُلُوبُ فَرِيقٖ مِّنۡهُمۡ ثُمَّ تَابَ عَلَيۡهِمۡۚ إِنَّهُۥ بِهِمۡ رَءُوفٞ رَّحِيمٞ ١١٧ [التوبة: ۱۱۷].

«مسلماً خداوند توبه پیغمبر و توبه مهاجرین و انصار را پذیرفت، مهاجرین و انصاری که در روزگار سختی (جنگ تبوک) از پیغمبر پیروی کردند، بعد از آن‌که نزدیک بود دلهای گروهی از آنها، از حق منحرف شود، سپس خدا توبه آنها را پذیرفت، چرا که او نسبت به آنان مهربان و رحیم است».

چند نكته:

۱- لازمه توبه این نیست که پیش از آن شخص مرتکب گناهی شده باشد، زیرا تمام بندگان نیازمند توبه و استغفار هستند [۱۷۳].

۲- خداوند متعال مهاجرین و انصار را مطلقاً نام برده است، سابقین و متأخرین را از هم تفکیک نکرده است و می‌دانیم که ﴿سَاعَةِ ٱلۡعُسۡرَةِ در سال نهم هجری بود.

۳- خداوند متعال از توبه رسول الله ج و مهاجرین و انصار را یک‌جا ذکر نموده است و این گویای اتصال روحی میان صحابه و رسول الله ج است.

۴- ابن قیم/ می‌گوید: «تکرار توبه در ابتدا و انتهای آیه توسط خداوند، جای تأمل دارد، اولاً به آنان توفیق توبه داد و ثانیاً توبه آنان را پذیرفت، خداوند آنان را موفق به توبه نمود و سپس به فضل خویش توبه را از آنان پذیرفت، پس خیر همه از جانب او و توسط او و مال او و در دست اوست، به فضل و احسان خویش به هرکس بخواهد، می‌بخشد، و با حکمت و عدل خویش، هرکس را بخواهد از آن محروم می‌دارد» [۱۷۴].

آیا با وجود ﴿لَّقَد تَّابَ ٱللَّهُ که پذیرنده‌ی توبه (خداوند) اعلام داشته است، باز هم کسی پیدا می‌شود که بگوید: توبه‌ی آنان پذیرفته نشده است؟ آیا با تأکید ﴿تَّابَ باز هم جایی برای طعنه زدن به صحابهش هست؟ آن هم پس از آن که خداوند متعال در آخرین غزوه‌ی رسول الله ج و صحابهش، رضایت و پذیرش توبه‌ی آنان را اعلام نموده است؟

آیا پس از ﴿إِنَّهُۥ بِهِمۡ رَءُوفٞ رَّحِيمٞ آنان را از حوض پیامبر ج باز می‌دارد و آنان را به جهنم می‌برد؟، آن‌گاه چرا آیه را با ﴿إِنَّهُۥ بِهِمۡ رَءُوفٞ رَّحِيمٞ ختم کرد، آیا گویای عنایت مضاعف خداوند به آنان نیست؟ آن جا که آنان را به توبه موفق گردانید، و قلب‌های آنان را از انحراف و کجی مصون داشت، این سنت الهی است که هنگام سختی با اولیای خود، این گونه رفتار می‌کند.

توجه:

علیس در «جيش العسرة» حضور نداشت، زیرا رسول الله ج وی را در مدینه گذاشته بود، این را گفتم تا کسی نگوید که: علی و همان سه یا چهار نفری که بعد از رسول الله ج مرتد نشده بودند، مخاطب آیه هستند و بقیه‌ی صحابهش را شامل نمی‌شود [۱۷۵]، امتی که بلافاصله پس از وفات پیامبرش، جز سه نفر همگی مرتد شوند در آن، چه خیری هست؟! آیا آن امت می‌تواند بهترین امت برگزیده برای مردم ﴿خَيۡرَ أُمَّةٍ أُخۡرِجَتۡ لِلنَّاسِ باشد؟! این دقیقاً سخنی است که شیعه می‌گوید: [۱۷۶]

۸- خداوند متعال می‌فرماید: ﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ مَن يَرۡتَدَّ مِنكُمۡ عَن دِينِهِۦ فَسَوۡفَ يَأۡتِي ٱللَّهُ بِقَوۡمٖ يُحِبُّهُمۡ وَيُحِبُّونَهُۥٓ أَذِلَّةٍ عَلَى ٱلۡمُؤۡمِنِينَ أَعِزَّةٍ عَلَى ٱلۡكَٰفِرِينَ يُجَٰهِدُونَ فِي سَبِيلِ ٱللَّهِ وَلَا يَخَافُونَ لَوۡمَةَ لَآئِمٖۚ ذَٰلِكَ فَضۡلُ ٱللَّهِ يُؤۡتِيهِ مَن يَشَآءُۚ وَٱللَّهُ وَٰسِعٌ عَلِيمٌ ٥٤ [المائدة: ۵۴].

«ای مؤمنان! هرکس از شما از آیین خود بازگردد، خداوند جمعیتی را خواهد آورد که خداوند آنان را دوست می‌دارد و آنان هم خدا را دوست می‌دارند، نسبت به مؤمنان نرم و متواضع و در برابر کافران سخت و نیرومند، در راه خدا جهاد می‌کنند و از سرزنش هیچ ملامتگری هراسی ندارند، این فضل خداست که به هرکس بخواهد می‌دهد، و (فضل) خدا وسیع و خداوند داناست».

ابن قیم/ می‌گوید: «خداوند آنان را با شش ویژگی ذکر نموده است:

الف: خدا را دوست دارند.

ب: خدا آنها را دوست دارد.

ج: در مقابل دوستان خدا، نرم و ملایم هستند.

د: در مقابل دشمنان خدا، تند و شدید هستند.

هـ : در راه خدا جهاد می‌کنند.

و: در این راه ملامت ملامت‌گران را تحمل می‌کنند» [۱۷۷].

محمد رشید رضا/ می‌گوید: «گروهی که خداوند آنها را دوست می‌دارد و آنان خدا را دوست می‌دارند، ابوبکر و یارانش هستند، آنان که با اهل رده جهاد کردند... اما رافضی‌های افراط‌گر می‌پندارند که ابوبکر و صحابه‌ای که همراه وی بودند که سواد اعظم هستند، مرتد شده‌اند، موضوع را کاملاًبرعکس کرده‌اند، و علی همراه ابوبکر بود نه علیه او و با او نجنگیدند...» [۱۷۸].

باید بپرسیم: آیا پس از رسول الله ج رده‌ای صورت گرفت؟

اگر بگویید: خیر، واقعیت را تکذیب کرده‌اید، و اگر بگوید: رده‌ای صورت گرفت، می‌پرسیم: چه کسانی مرتد شدند؟ اگر بگویید: صحابه [۱۷۹] می‌پرسیم: آیا علی و یارانش با آنان جنگیدند؟ اگر بگویید: آری، دروغ گفته‌اید و اگر بگویید: خیر، می‌پرسیم: که علی مشمول این آیه نیست، زیرا با مرتدین جهاد و قتال نکرده است! و اگر بگویید مرتدان غیر از صحابهش بودند، که واقعیت نیز همین است، پس ابوبکر صدیقس و همراهانش که علیس نیز جزو آنان است، مراد این آیه هستند.

خواننده‌ی گرامی...

به همین مقدار از آیات قرآن کریم، بسنده می‌کنیم، زیرا هدف، بیان تمام آیاتی که در فضل صحابهش نازل شده است، نیست، به آن امید که این آیات چراغی فرا روی پویندگان راه حقیقت باشد.

﴿إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَذِكۡرَىٰ لِمَن كَانَ لَهُۥ قَلۡبٌ أَوۡ أَلۡقَى ٱلسَّمۡعَ وَهُوَ شَهِيدٞ ٣٧ [ق: ۳۷].

«در این، تذکری است برای آن کسی که دلی (آگاه) دارد و یا با حضور قلب گوش فرا دهد».

[۱۶۴] بدائع التفسير ۲/۳۷۲. [۱۶۵] بدائع التفسير ۴/۱۷۰. [۱۶۶] تأويل مختلف الحديث ص: ۲۱۹ [۱۶۷] في ظلال القرآن ۳/۳۲۳۳ [۱۶۸] في ضلال القرآن ۶/۳۵۲۶ [۱۶۹] - ابو جعفرس گفت: مردم پس از پیامبر ج مرتد شدند، جز سه نفر، گفتم: آن سه نفر کیستند؟ گفت: مقداد بن اسود، ابوذر غفاری و سلمان فارسی. روضه کافی ص:۱۹۸. سؤال این است که علی و فاطمه و دیگر عترت کجایند؟! آیا آنان نیز اهل رده بوده‌اند؟! [۱۷۰] في ظلال القرآن ۶/۳۴۸۴. [۱۷۱] الجامع لأحكام القرآن ۱۷/۲۰۷. [۱۷۲] تفسیر ابن کثیر ۴/۳۹۴. [۱۷۳] فتح‌القدير ۲/۵۹۹. [۱۷۴] بدائع التفسير ۲/۳۸۱. [۱۷۵] در غزوه تبوک سی هزار نفر در رکاب رسول الله ج بودند، زادالمعاد ۳/۵۲۹. [۱۷۶] قمی از ابوعبدالله رواییت کرده است که نزد وی آیه‌ی: ﴿كُنتُمۡ خَيۡرَ أُمَّةٍ أُخۡرِجَتۡ لِلنَّاسِ تَأۡمُرُونَ بِٱلۡمَعۡرُوفِ وَتَنۡهَوۡنَ عَنِ ٱلۡمُنكَرِ وَتُؤۡمِنُونَ بِٱللَّهِ.... [آل‌عمران: ۱۱۰]. قرائت شد، ابوعبدالله گفت: بهترین امت!: که امیرالمؤمنین و حسن و حسنب را بکشند؟ قاری پرسید: فذایت شوم، پس آیه چگونه است؟ گفت: این گونه نازل شده است، ﴿كُنتُمۡ خَيۡرَ أُمَّةٍ أُخۡرِجَتۡ لِلنَّاسِ تَأۡمُرُونَ بِٱلۡمَعۡرُوفِ وَتَنۡهَوۡنَ عَنِ ٱلۡمُنكَرِ وَتُؤۡمِنُونَ بِٱللَّهِ.... (بهترین امامانی هستید که برای مردم برگزیده شده‌اید) تفسیر قمی ۱/۱۱۰. [۱۷۷] بدائع التفسير ۲/۱۱۴. [۱۷۸] تفسير الـمنار ۶/۳۶۱. [۱۷۹] درباره‌ی ارتداد صحابه در کتاب‌های شیعه تناقص عجیبی دیده می‌شود، و آن، این‌که ابوجعفر در روایتی می‌گوید: (هنگامی که مردم با ابوبکر بیعت کردند، تنها چیزی که امیرالمؤمنین را از ادعای خلافت بازداشت، مصلحت مردم بود و این که مبادا مرتد شوند و به عبادت بت‌ها روی آورند..) در روایت بعدی عبدالرحیم قیصر می‌گوید به ابوجعفرس گفتم: اگر بگوئیم، مردم مرتد شده‌اند، مردم سراسیمه می‌شوند، گفت: عبدالهیم! مردم پس از رسول‌الله ج به جاهلیت بازگشتند...)؟! روضه کافی ص:۲۳۴