گره های کور در مذهب شیعه

فهرست کتاب

مقدمه

مقدمه

این یک واقعیت مسلم است که شیعیان اثناعشری اصول اعتقادی برای خود‌شان برگزیده‌اند که جز خود آنان، در قاموس عقاید هیچکدام از مذاهب اسلامی دیگر، جای ندارد. و هرکس در این عقاید منحصر به فرد شیعیان با دقت و تأمل بنگرد به روشنی در میابد که تمام این عقاید با یکدیگر متناقض است.

بلکه موضع خود کسانی که از دیدگاه شیعیان، امامان مذهب شیعه هستند و گفتار و کرداری که از آنان نقل شده با این عقاید در تناقض آشکار است. که قطعا این دلیل واضح بر وجود نقص و خلل در این عقاید شیعه است که نیاز به بازنگری ریشه‌ای دارد.

این یک واقعیت مسلم است که عقاید باید قرین باور عمیق ویقین کامل باشد و چنین باور و یقینی هنگامی محقق می‌شود که این عقاید مؤید و پشتیبان و تصدیق کننده یکدیگر باشند، و گفتار و کردار امامان – برفرض امام بودن – تأیید کننده عقاید مذکور باشد و اصول و قواعد آن را تصحیح و اثبات کند. زیرا عقاید اساس و پایه دین است و هرگاه پایه و اساس متناقض و ضعیف باشد دلیل بر بطلان و نادرستی آن است. و خصوصیت دین الله این است که منبع و سرچشمه آن یکی است، و تمام اجزاء آن مؤید و پشتیبان و تصدیق کننده یکدیگر است.

بنابراین ناممکن است که این عقاید، عقاید ربانی و الهی و آسمانی باشد اما در عین حال با یکدیگر در تضاد و تناقض قرار داشته باشد. لذا خداوند متعال می‌فرماید: ﴿أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ ٱلۡقُرۡءَانَۚ وَلَوۡ كَانَ مِنۡ عِندِ غَيۡرِ ٱللَّهِ لَوَجَدُواْ فِيهِ ٱخۡتِلَٰفٗا كَثِيرٗا ٨٢[النساء: ۸۲].

«آیا در قرآن تدبر نمی‌کنند و اگر از جانب غیر خدا می‌بود حتما در آن اختلاف فراوان می‌یافتند».

در واقع تضاد و تناقض و وجود کورگره‌های زنگ زده در مذهب شیعه مخصوص عقاید نیست، در فروع نیز این تضاد و تناقض بگونه‌ای آشکار بچشم می‌خورد، تقریبا هیچ روایتی در کتب شیعیان اثناعشری پیرامون احکام شرعی نیست که در کنار آن روایتی مخالف و متناقض با آن وجود نداشته باشد، این خود دلیل روشن است بر اینکه منبع و سرچشمه این روایات یکی نیست.

طوسی عالم شیعی اثناعشری در مقدمه کتابش «تهذیب الأحكام» (که یکی از کتب اربعه است) می‌نویسد: «یکی از دوستان که حقش بر ما واجب شده - که خدایش تایید کند- پیرامون احادیث اصحاب ما - که خدای‌شان تایید کند و برگذشتگان‌شان رحم کند- و آنچه که از اختلاف و تفاوت و منافات و تضاد در این احادیث وجود دارد با ما صحبت و گفتگو کرد، تا جاییکه تقریبا هیچ روایتی نیست مگر اینکه در مقابل، ضد آن وجود دارد، وهیچ حدیثی نیست مگر اینکه در مقابل حدیث دیگری آن را نفی می‌کند، تا جاییکه مخالفان ما این امر را از بزرگترین ضعف‌های مذهب ما قرار داده‌اند،... او در بخش دیگری می‌نویسد: «تا اینکه برعده‌ای از کسانی که توان علمی و بصیرت و آگاهی در وجوه استدلال و معانی الفاظ ندارند شبهه وارد شده و بسیاری از آنان بدلیل اینکه توجیه شبهه برایشان مبهم بوده و از حل شبهه عاجز مانده‌اند از اعتقاد حق برگشته‌اند.» پایان سخنان طوسی.

پس چنانکه گفتیم این تناقض در اصول و فروع هر فرد شیعه‌ای را وادار می‌کند که در اعتقاداتش بازنگری و تجدید نظر کلی بنماید، تا اینکه شخصا به یقین و بارو کامل برسد، و این عینا همان چیزی است که علمای شیعه همواره به پیروان‌شان سفارش می‌کنند، و می‌گویند در عقیده نباید تقلید کرد، پس یک فرد شیعه وقتی به چنین تناقض آشکاری بر می‌خورد بر او واجب است که تلاش کند و بدنبال یافتن حق و حقیقت باشد، حقیقتی که خداوند آن را نازل فرموده تا اینکه در روز قیامت با عقیده غلط و نادرست به پیشگاه خداوند حاضر شود.

در این صفحات اندک سعی کرده‌ایم بدست کسانی که در تلاش حقیقت هستند کلید تلاش و جستجو را بدهیم تا با دقت و تأمل، به این تناقض خطرناک در اصول و فروع مذهب شیعه پی ببرند.

آیا امامت اصلی از اصول دین است؟ حدیث غدیر. آیا امامت مانند نبوت است؟ ادعای عصمت برای امامان. ادعای اینکه تقیه دین است. توان خارق العاده امامان. صحابهش.

امیدوارم خداوند به همگان توفیق هدایت و استقامت بر صراط مستقیم عنایت فرماید.