تقیه و علم غیب
۸- پرسش دیگر اینکه در صورت پذیرش تقیه به عنوان بخشی از دین پس علم غیب کجاست؟! مگر نه این است که ادعا میکنند امام غیب میداند و برای آن دهها و صدها حدیث و روایت جعل کردهاند؟! پس وقتی امام از روی تقیه و از ترس اینکه مبادا سؤال کننده، جاسوس حکومت باشد برخلاف حقیقت و بر خلاف عقیده باطنیاش فتوا میدهد تا به او وانمود کند که او نه امام است ونه عالم! بلکه یک فرد عادی یا از اهل سنت است! پس غیب دانی امام کجا رفت؟! امامی که علم غیب دارد نباید بداند که شخص سؤال کننده از ارادتمندان امام است یا جاسوس و دشمن ایشان؟!.
شیعیان اثناعشری با توجه به دهها و صدها روایت جعلی و دورغینشان در این باب مدعی هستند که امام علم غیب میداند، آنچه در گذشته اتفاق افتاده! و آنچه در آینده اتفاق خواهد افتاد! و آنچه که اکنون دارد اتفاق میافتد! همه را میداند!! و هرگاه بخواهد چیزی را بداند میداند!! پس آیا امام با این همه علم و دانش فوق العاده نمیداند که این کسی که آمده، از ایشان سؤال یا مطلبی بپرسد از دوستان و ارادتمندان ایشان است یا خیر؟!.
کلینی مینویسد: «باب إذا شاء الأئمه‡أن یعلموا الغیب علموا» [۴۱].
«باب در باره اینکه ائمه‡هرگاه بخواهند غیب بدانند، میدانند».
«باب أن الأئمة‡یعلمون ما كان وما یكون وأنهم لا یخفی علیهم الشیء صلوات الله علیهم».
«باب در باره اینکه ائمه‡آنچه در گذشته بوده و آنچه در آینده خواهد بود همه را میدانند، و هیچ چیزی بر آنها پنهان نمیماند» [۴۲].
«باب أن الأئمه‡لو ستر علیهم لأخبروا كل امرئ بما له وما علیه».
«باب در باره اینکه اگر اسرار ائمه‡حفظ شود قطعا ضرر و فایده هرکس را به او خبر خواهند داد» [۴۳].
[۴۱] اصول کافی ۱/۲۵۸. [۴۲] اصول کافی۱/۲۶۰. [۴۳] اصول کافی۱/۲۶۴.