گره های کور در مذهب شیعه

فهرست کتاب

تقیه منصب امامت را لغو می‌کند

تقیه منصب امامت را لغو می‌کند

۱۲- اجازه دهید پرسش دیگری مطرح کنیم که اگر امام از طرف خداوند منصوب و تعیین شده تا اینکه از دین حفاظت کند و آن را به مردم ابلاغ نماید پس چرا تقیه می‌کند؟!.

اگر می‌گویند تقیه برای حمایت امام از زندان و شکنجه و شهادت است! باید گفت این استدلال درست نیست و امامی که مسئولیت خطیری چون تبلیغ دین را به عهده دارد مانند پیامبران÷باید آن را به مردم برساند، حتی اگر زندان و شکنجه و مرگ در انتظارش باشد، زیرا کسانی که مانند پیامبران÷از طرف خداوند مکلف به تبلیغ دین می‌شوند، هرگز مجاز نیستند که به خاطر ترس از مردم مأموریت‌شان را ترک کنند.

خداوند متعال در وصف پیامبران بزرگوارش می‌فرماید: ﴿ٱلَّذِينَ يُبَلِّغُونَ رِسَٰلَٰتِ ٱللَّهِ وَيَخۡشَوۡنَهُۥ وَلَا يَخۡشَوۡنَ أَحَدًا إِلَّا ٱللَّهَۗ وَكَفَىٰ بِٱللَّهِ حَسِيبٗا ٣٩[الأحزاب: ۳۹].

«کسانی که رسالت (پروردگارشان) الله را به مردم می‌رسانند و فقط از او می‌ترسند و جز خداوند از هیچ کس دیگری نمی‌ترسند و خداوند برای حسابرسی کافی است».

پس در کجای قرآن می‌توانید پیدا کنید که فلان پیامبر الهی از ترس مردم که تقریبا همه پیامبران÷هم با خطر مواجه بوده‌اند حق را به صراحت به مردم نگفته و از تقیه کار گرفته‌اند؟!.

و شما عقیده دارید که امامت مانند نبوت است یعنی اینکه امام هم در شجاعت و دریافت مسئولیت مانند پیامبر است پس در تبلیغ امامت و ادای مسئولیت هم باید مانند پیامبر÷ شجاع و ننترس باشد و تبلیغ دین و خوشنودی پروردگارش باید از جانش نیز برای او عزیزتر باشد جایی که دین خدا ضایع شود زندگی پیامبر و به ادعای شما وصی پیامبر چه ارزشی دارد؟!.

۱۳- هر کس می‌تواند بپرسد که وقتی امام مانند سایر پیروانش هیچگونه مسئولیتی درتبلیغ دینش تحمل نمی‌کند پس فایده امامتش چیست؟!.

۱۴- بازهم پرسشی مطرح می‌شود که به ادعای شما وقتی امام این همه قدرت فوق العاده و توانایی‌های خارق العاده دارد که حتی در تصور نمی‌گنجد و بلکه تمام این جهان هستی در تصرف امام قرار دارد پس چه نیازی به تقیه دارد؟!.

بیایید در پایان با کتاب «مدینه الـمعاجز» از آقای هاشم بحرانی آشنا شویم که به شدت شگفت زده خواهید شد، ایشان برای علی بن ابی طالبسبیش از پانصد(۵۰۰) معجزه بر شمرده است!!!.

پس ایشان که پانصد معجزه در اختیار داشت جرا از آن در راه نصرت دین و دفاع از حق و نشر عقیده‌اش استفاده نکرد؟!.

ما معتقدیم شخصیت‌هایی که منصب تخیلی امامت به آنان نسبت داده شده انسان‌های بزرگوار، وارسته و از دوستان و اولیای خداوند بوده‌اند و مانند سایر مؤمنان زندگی عادی داشته‌اند، البته آن‌ها بندگان عابد و نیکو کاری بوده و هیچ اطلاعی از امامت نداشته و هرگز مدعی آن نبوده‌اند.

امامت بعدها از سوی دیگران! به آنان نسبت داده شده، آن‌ها نه قدرت خارق العاده داشته و نه دارای معجزه بوده‌اند، اگر چنین ادعایی واقعیت می‌داشت وضعیت به گونه دیگری می‌بود و قطعا آنان با معجزات و توانایی‌های خارق العاده‌شان جلو دشمنان‌شان می‌ایستادند و هرکس باعث آزار و اذیت‌شان می‌شد حسابش را صاف می‌کردند، و با کسانی که به آن‌ها دروغ و تهمت و افتراء می‌بستند تصفیه حساب می‌کردند!.

لیکن ما عقیده و اطمینان و باور کامل داریم که خداوند روزی را وعده داده که همه انسان‌ها از قبرهایشان بلند خواهند شد و آنچه در سینه‌ها پنهان بوده آشکار شده و خداوند همه تهمت زنندگان و جعل کاران و دروغ فروشان را به سزای اعمال‌شان خواهد رساند.

۱۵- پرسش دیگر اینکه موضع علمای شیعه که به مردم فتوا می‌دهند در باره تقیه چیست؟! آیا مانند امامان‌شان تقیه می‌کنند یا خیر؟ اگر از تقیه کار می‌گیرند پس مردم چگونه به فتاوای آن‌ها اعتماد کنند؟! و اگر تقیه نمی‌کنند چرا؟ آیا این‌ها از امامان‌شان شجاعترند یا اینکه به تقیه ایمان ندارند؟.

و مشخص است که شیعیان در طول تاریخ جز مدت کوتاهی در حکومت آل بویه و صفوی و اینک نزدیک سه دهه، همیشه در حالت ترس و خوف زندگی می‌کرده‌اند و همیشه نیاز به تقیه داشته‌اند.

وانگهی بنابر روایات و اقوال علمای شیعه تقیه دین است، اگر علماء به آن عمل کنند از چشم مردم می‌افتند و فتاوای‌شان مشکوک و غیر قابل اعتماد می‌شود. و اگر به آن عمل نکنند کار کرد و جایگاه ائمه مشکوک و ضعیف خواهد شد و پیروان‌شان از آن‌ها شجاع‌تر معرفی خواهند شد که این‌ها به تقیه عمل نکرده‌اند اما ائمه برای حفظ جان و از ترس دشمنان‌شان به تقیه پناه برده‌اند!!.

۱۶- در پایان اجازه دهید این مطلب را روشن کنیم که کسانی که مسئولیت بیان و تبلیغ دین را به عهده داشته باشند، بیان نکردن و پنهان کردن حقایق دین، یا اصطلاحا کتمان حق از بزرگ‌ترین گناهان بشمار می‌رود.

خداوند متعال در این باره می‌فرماید:

﴿إِنَّ ٱلَّذِينَ يَكۡتُمُونَ مَآ أَنزَلۡنَا مِنَ ٱلۡبَيِّنَٰتِ وَٱلۡهُدَىٰ مِنۢ بَعۡدِ مَا بَيَّنَّٰهُ لِلنَّاسِ فِي ٱلۡكِتَٰبِ أُوْلَٰٓئِكَ يَلۡعَنُهُمُ ٱللَّهُ وَيَلۡعَنُهُمُ ٱللَّٰعِنُونَ ١٥٩ إِلَّا ٱلَّذِينَ تَابُواْ وَأَصۡلَحُواْ وَبَيَّنُواْ فَأُوْلَٰٓئِكَ أَتُوبُ عَلَيۡهِمۡ وَأَنَا ٱلتَّوَّابُ ٱلرَّحِيمُ ١٦٠[البقرة: ۱۵۹-۱۶۰].

«قطعا کسانى که نشانه‏هاى روشن و هدایتى را که نازل کرده‏ایم، پس از آنکه آن را براى مردم در کتاب [آسمانى‏] روشن ساخته‏ایم، پوشیده مى‏دارند، اینانند که الله آنان را لعنت مى‏کند و لعنت کنندگان [از مردم و فرشتگان نیز] آنان را لعنت مى‏کنند مگر کسانى که توبه کردند و [بدی‌هاى گذشته‏] را به صلاح آوردند و [حقیقت را براى مردم‏] روشن ساختند. پس اینانند که از آنان در مى‏گذرم و منم توبه پذیر مهربان».

پس چگونه میتوان تصور کرد که امامی که از طرف خداوند منصوب شده نعوذ بالله مرتکب چنین عمل زشتی بشود که در نتیجه آن دین ضایع شود؟! هرگز چنین تصوری را نمی‌توان وارد دانست و آن بزرگواران از این تهمت‌ها پاک و مبرا هستند. پس از خداوند متعال می‌خواهیم که حق را به رنگ حق به ما بنمایاند و توفیق پیروی عنایت فرماید. و باطل را به رنگ باطل به ما نشان دهد و توفیق گریز از آن را به ما عنایت فرماید. آمین.