گره های کور در مذهب شیعه

فهرست کتاب

سبب نزول آیه

سبب نزول آیه

اولا: آنچه که شما به عنوان یک دلیل خارج از نص می‌خواهید دلیل اصلی خود را با آن ثابت کنید یعنی شأن نزول آیه، این ادعا خودش یک ادعای نادرست است، شما چگونه در مهمترین اصلی دین تان به دلیلی تکیه می‌کنید که درست نیست؟!.

در باره شأن نزول این آیه سه سند آمده که هر سه تای آن ضعیف است.

در سند اول یکی از راویانش ایوب بن سوید است که در باره آن خیلی صحبت شده است، امام احمد/می‌فرماید: او ضعیف است، ابن معین/می‌فرماید: «لیس بشیئ، یسرق الأحادیث»«او هیچ چیزی نیست، احادیث را می‌دزدد» [۱۵].

در سند دوم یک از راویانش غالب بن عبیدالله العقیلی الجزری است، ابن معین می‌فرماید: لیس بثقه، او قابل اعتماد نیست، امام دار قطنی و دیگران می‌گویند: متروک، یعنی علماء احادیث او را ترک کرده‌اند [۱۶].

و در سند سوم یکی از راویانش محمد بن سلمه بن کهیل است. علامه جوزجانی در باره او او می‌فرماید: «ذاهب وهن الحدیث».

و ابن عدی/می‌فرماید:

آنگاه چند حدیث منکر و نادرست از او نقل کرده است [۱۷].

در این زمینه مطالب بیشتری هست که اینجا جایش نیست هدف ما در اینجا فقط یاد آوری آنهم با کوتاه‌ترین عبارات ممکن بود.

پس این سند روایتی است که مدعی هستند، بر اساس آن آیه کریمه: ﴿إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ ٱللَّهُدر باره علیسنازل شده است.

بیایید از باب مماشات با شما همگام می‌شویم، آیا شما می‌توانید صحت این حدیث را ثابت کنید؟!! حتی بر اساس منهج و روشی که برای تصحیح و تضعیف احادیث به تقلید از اهل سنت برای خود اختراع کرده‌اید؟!.

دوم: اینکه در شأن نزول آیه کریمه: ‌﴿إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ ٱللَّهُروایت دیگری نیز آمده است، اگرچه این روایت ضعیف است، اما از روایت اول بهتر و از لحاظ عقلی به دلالت آیه نزدیک‌تر است.

امام مفسرین علامه ابن جریر طبری آن را قبل از روایت قبلی آورده است، دقت کنید که ابن جریر این روایت را هنگامی آورده که آیه: ﴿إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ ٱللَّهُرا به «ولایت ایمانی» تفسیر کرده و نه «ولایت امامی»!.

ایشان می‌فرماید: سخن در تفسیر این فرموده خداوند متعال:

﴿إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ ٱللَّهُ وَرَسُولُهُۥ وَٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ ٱلَّذِينَ يُقِيمُونَ ٱلصَّلَوٰةَ وَيُؤۡتُونَ ٱلزَّكَوٰةَ وَهُمۡ رَٰكِعُونَ ٥٥[المائدة: ۵۵].

مقصود خداوند متعال در آیه کریمه این است که: «ای مؤمنان جز الله و رسولش و نیز مؤمنانی که صفت‌شان را الله متعال بیان فرمود، شما را ناصر و مددگاری نیست، و اما یهود و نصارا، که خداوند متعال به شما دستور داد که از ولایت و دوستی آنان اظهار بیزاری کنید و شما را نهی فرمود، که از آنان ولی و دوست انتخاب نکنید، آن‌ها برای شما دوست و ولی و یاور نیستند بلکه آن‌ها دوست و ولی یکدیگرند، پس از آنان دوست و ولی و مددگار انتخاب نکنید».

سپس می‌فرماید:

«وگفته شده که این آیه درباره عباده بن صامتسنازل شده است، هنگامی که او از دوستی یهود بنی قینقاع و پیمان آنان اظهار بیزاری نمود، و به جمع رسول خدا جو مؤمنان پیوست».

امام ابن جریر طبری/همچنین با سند خودش روایت می‌کند که:

«هنگامی که یهود بنی قینقاع با رسول خدا ججنگیدند، عباده بن صامت (که از بنی عوف بن خزرج بود) از آن‌ها برید و از پیمان آنان اظهار بیزاری کرد و به خدا و رسولش پیوست، و فرمود: (أتولی الله و رسوله والمؤمنین) من با خدا و رسولش و با مؤمنان دوستی می‌کنم، و از پیمان کفار و دوستی آنان بیزاری می‌جویم. در باره او نازل شد که ﴿إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ ٱللَّهُ وَرَسُولُهُۥ وَٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ ٱلَّذِينَ يُقِيمُونَ ٱلصَّلَوٰةَ وَيُؤۡتُونَ ٱلزَّكَوٰةَ وَهُمۡ رَٰكِعُونَ ٥٥[المائدة: ۵۵].‌ زیرا عباده فرموده بود«أتولی الله ورسوله والذین آمنوا»«من با خدا و رسولش و با مؤمنان دوستی می‌کنم، و از دوستی بنی قینقاع بیزاری جسته بود».

سپس علامه ابن جریر طبری:

«از ابوجعفر (امام) محمد باقر/روایت می‌کند که ایشان آیه کریمه مذکور را به ولایت و دوستی تمام مؤمنین تفسیر کرده‌اند».

امام بن جریر رحمه الله علیه همچنین با سند خودش و نیز ابن ابی حاتم و دیگران:

«از عبدالملک بن سلیمان شاگرد ابوجعفر(امام) محمد باقر/روایت می‌کنند که از حضرت باقر/پرسیدم در آیه: ﴿إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ ٱللَّهُ وَرَسُولُهُۥ وَٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ ٱلَّذِينَ يُقِيمُونَ ٱلصَّلَوٰةَ وَيُؤۡتُونَ ٱلزَّكَوٰةَ وَهُمۡ رَٰكِعُونَ ٥٥[المائدة: ۵۵]. مراد از ‌﴿وَٱلَّذِينَ ءَامَنُواْچه کسانی هستند؟ فرمودند: ﴿ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ«کسانی که ایمان آوردند»، گفتیم: «یعنی عبدالملک تنها نبود که سؤال می‌کرد کسانی دیگری هم با او بوده‌اند». به ما خبر رسیده است که این آیه در باره علی بن ابی طالب نازل شده است؟! فرمودند: علی نیز از جمله مؤمنان است».

خواننده گرامی! این تحقیق مختصری که در باره روایات و بیان اختلاف این روایات در باره شأن نزول آیه کریمه: ﴿إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ ٱللَّهُ وَرَسُولُهُۥ وَٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ ٱلَّذِينَ يُقِيمُونَ ٱلصَّلَوٰةَ وَيُؤۡتُونَ ٱلزَّكَوٰةَ وَهُمۡ رَٰكِعُونَ ٥٥[المائدة: ۵۵]. و اینکه هیچکدام از آن‌ها صحیح نیست همه این‌ها را ما فقط از باب یاد آوری عرض کردیم و نه برای استدلال.

و علت دیگر ذکر این مبحث این بود که به بعضی‌ها یک یادآوری کرده باشیم زیرا بعضی علمای شیعه آگاهانه یا نا آگاهانه مدعی می‌شوند که گویا اهل سنت نیز عقیده دارند که این آیه کریمه در باره علیسنازل شده!!.

و بعضی با کمال حیرت و شگفتی آنقدر ‌بی‌انصافی می‌کنند که بدون بیان ضعف این روایات، وانمود می‌کنند که گویا اهل سنت اتفاق نظر دارند که این آیه در باره علی نازل شده است!!.

پس ما کل این مبحث و نقدی که بر آن کردیم را از باب مماشات ذکر کردیم نه اینکه ما برای اثبات ارکان ایمان جز آیات صریح قرآن کریم استدلال به چیزی دیگری از جمله همین شأن نزول را جایز می‌دانیم! هرگز، ارکان ایمان فقط باید با نص صریح و قاطع قرآن کریم ثابت شود.

[۱۵] تهذیب التهذیب ۱/۳۵۴. [۱۶] میزان الاعتدال ۳/۳۳۱. [۱۷] میزان الاعتدال ۳/۵۶۸.