چگونه به مقام عالی در بهشت برسیم

فهرست کتاب

اولین عمل: ایمان راسخ و جازم به خدا و پیامبرانش

اولین عمل: ایمان راسخ و جازم به خدا و پیامبرانش

بدرستی که بیشترین عملی که انسان را به درجات بلند بهشتی رهنمون می‌گردد بلکه انسان را به منزل و مراتب انبیاء می‌رساند، ایمان صادق و یقین راسخ به خداوند عزوجل و به وعده‌های او می‌باشد و همچنین پذیرفتن اوامر خداوند بدون تردید و شک، و این امری است که برای عموم مسلمانان حاصل نمی‌گردد بلکه از آن مؤمنین و صدیقین و خاصان است، آنان که غیب چنان برای قلوبشان آشکار گشته و تجلی نموده گویا مشاهده می‌نمایند همانند ایمان ابوبکر و عمرب.

ابوهریرهس از رسول خداص روایت می‌کند که فرمودند: «اهل بهشت به کسانی که در غرفه‌های بلند در بالای‌شان قرار دارد نگاه می‌کنند. همانگونه که به ستاره درخشان در افق شرق و یا مغرب نگاه می‌کنند، این به خاطر برتری و تفاضل درجات می‌باشد. عرض کردند ای رسول خدا آنان پیامبران هستند؟ فرمود: «خیر قسم به ذاتی که جانم در دست اوست آنان افرادی هستند که به خدا و پیامبرانش ایمان آوردند و پیامبرانش را تصدیق نمودند» [۴۲].

بنابراین بر حسب مقام و منزلت انسان، درجات وی در بهشت تفاوت دارد، آنان که در درجات بلند هستند کسانی که در پایین‌تر قرار دارند آنان را مانند ستارگان نظاره می‌کنند، یاران رسول اللهص فکر کردند که این درجات مخصوص پیامبران می‌باشد لذا رسول الله فرمود: بله از آن پیامبران هست، ولی همچنین از آن افرادی نیز می‌باشد که به خدا و پیامبرانش ایمان آورده‌اند و پیامبران را تصدیق نموده‌اند.

و شاید این درجات بلند از آن افرادی از امت محمدص باشد که ایمان‌شان به مرتبه‌ی احسان رسیده است و آنچه ابن حجر/ ذکرنموده این مطلب را تأیید می‌کند که ایمان به خدا و پیامبرش و تصدیق همه‌ی پیامبران تنها برای امت محمدص محقق است زیرا که آنان آخرین امت هستند، هرچند که امتهای سابق کسانی بودند که پیامبران آینده را تصدیق نمودند [۴۳].

اگر به سیرت و زندگی صحابه کرام نظر افکنیم هجرت، و جهادشان و پایداری آنان بر حق، نشانگر جایگزین شدن ایمان در دلهایشان می‌باشد که چگونه استجابت می‌کردند و به سوی فرمان رسول الله می‌شتافتند.

حضرت عمرس در صلح حدیبیه هنگامی که صلح منعقد گردید، چون فکر می‌کرد که در این صلح نامه به مسلمانان اجبار و ستم شده خشمگین شد و نزد ابوبکر صدیقس آمد و گفت: ای ابوبکر، آیا ایشان رسول خدا نیستند؟ فرمود: بله گفت: مگر ما مسلمان نیستیم؟ فرمود: بله، گفت: مگر آنان مشرک نیستند؟ فرمود: بله گفت: پس چرا ما در دینمان تن به خواری دهیم؟ ابوبکر فرمود: ای عمر، دامان او را رها نکن، من گواهی می‌دهم او رسول خداست [۴۴].

همین گونه بنگر و تفکرکن، در روز حادثه‌ی اسراء و معراج نیز این به یقین و تصدیق کامل که در قلب ابوبکر است. موقف اختیار نمود، هنگامی که خبر اسراء و معراج رسول خداص به مشرکان رسید، نزد ابوبکر آمدند و گفتند: محمد چنین گمان می‌کند در یک شب به بیت المقدس رفته و برگشته است، در حالی که ما یکماه به بیت المقدس می‌رسیم و یکماه بعد بر می‌گردیم، ابوبکر در حالی که هنوز از زبان خود رسول الله یا از شخصی از مسلمانان چیزی نشنیده بود، چنین جواب داد: سوگند به خدا، اگر رسول خدا فرمود، بدون شک راست فرموده است، جای تعجب کجاست؟ به خدا سوگند او به ما خبر می‌دهد که در هر لحظه از شبانه روز خبر آسمان برایش می‌آید و او را تصدیق می‌نماییم، از آن لحظه به بعد رسول خداص او را صدیق نامیدند [۴۵].

امام ابوبکربن عیاش می‌گوید: ابوبکر به خاطر روزه و نماز بسیار از شما سبقت نگرفته است لیکن بخاطر چیزی (ایمان و یقین )که در قلبش جای گرفته است [۴۶].

بنایراین جای تعجب نیست که رسولص هر کدام از ابوبکر و عمرب را به خاطر ایمان راسخ و کاملشان به این درجات عالی بهشت بشارت دهند.

پس ای برادر مسلمان شایسته است که کوشش نمایی تا ایمان خود را تقویت نموده و آنچه پیامبر در سنت‌اش بیان فرموده عمل نمایی تا اینکه به این مراتب عالی برسی. همیشه از خداوند بخواهید که ایمان شما را تجدید و تقویت نماید زیرا قلب انسان به یک حالت باقی نمی‌ماند. در حدیثی که عبدالله بن عمروب از رسول خدا روایت می‌کند آمده است: «همانا ایمان در سینه‌ها کهنه می‌گردد همانگونه که لباس کهنه می‌گردد، پس از خداوند بخواهید که ایمانتان را در دل‌هایتان تازه بگرداند» [۴۷].

[۴۲] تخریج آن گذشت در شماره (۱۵). [۴۳] فتح الباری (۶/۳۷۸). [۴۴] مسند احمد (۴/۳۲۵) و بخاری (۳۰۱۱) و مسلم (۱۷۸۵). [۴۵] مستدرک حاکم (۳/۶۵، ۸۱) و طبرانی (۱۰۵۷). [۴۶] مفتاح دارالسعادة، ابن قیم (۱/۸۲). [۴۷] طبرانی و حاکم در مستدرک (۱/۴) آلبانی آن را صحیح دانسته است (صحیح الجامع ۱۵۹۰).