رابعا: خواندن نافلههای بسیار
از اعمالی که درجات انسان را در بهشت بالا میبرد، کثرت نوافل میباشد. عباده بن صامتس روایت میکند که از رسول خداص شنیده که میفرماید: «هر بندهای که برای خدا سجدهای بجای آورد، خداوند بوسیله آن یک نیکی برایش مینویسد و یک بدی از وی میزداید و یک درجهای او را بالا میبرد، بنابراین بسیار سجده کنید» [۹۱].
مقصود از بسیار سجدهکردن، خواندن نافله میباشد. ما مشاهده میکنیم که بعضی از مردم هنگام آمدن به مسجد برای نماز فریضه آخرین فرد است و هنگام خارج شدن اولین کسی است که از مسجد خارج میشود، گویا بر اخگر نشسته است، نه سنت قبلیه را میخوانند و نه سنت بعدیه و نمیدانند که هر سجدهای که برای خداوند بجای میآورند سبب رفع درجاتشان میگردد و نمیدانند که نمازهای نافله جبران کننده کم و کاستهای فرایض است، و کسی که نمازهای نافله ندارد و نمازها و فراضاش ناقص است، در آتش عذاب میشود.
کسی که دوست داردکه با پیامبرص همراه باشد، باید نمازهای سنت و نافله را بسیار بخواند. چنانکه ابو فراس ربیعه بن کعب سلمی که خدمتگزار رسول خدا و از اهل صفه بود میگوید: شب نزد رسول خداص میماندم و برایشان آب وضو حاضر میکردم، فرمودند: «از من بخواه» من عرض کردم: من همراهی شما را در بهشت میخواهم، فرمودند: «آیا غیر از این؟» عرض کردم: فقط همین، فرمود: «پس با کثرت سجود مرا بر خویش یاری بده» [۹۲].
بنابراین، کسانی که بسیار نوافل ادا میکنند به این مقام نائل میگردند. رسول خداص ما را به ادای حداقل ۲۴ سجده (دوازده رکعت) در شبانه روز ترغیب و تشویق نموده است، چنانکه در حدیث ام حبیبه آمده است، رسول خداص فرمودند: «کسی که در شبانه روز دوازده رکعت نماز (نافله) بخواند، خانهای در بهشت برایش ساخته میشود» [۹۳].
و در روایت ترمذی آمده: «چهار رکعت قبل از نماز ظهر و دو رکعت بعد از نماز ظهر و دو رکعت بعد از مغرب و دو رکعت بعد از عشاء و دو رکعت قبل از صبح» ام حبیبه فرمود: از زمانی که از رسول خدا شنیدم آنها را رها نکردم، همچنین سایر روایان حدیث چنین گفتند، ای عزیزم آیا شما هم همانند آنها انجام میدهی؟!
[۷۷] مسند احمد (۱/۳۰۷) و مسلم (۲۵۱) و مالک در موطا (۱/۱۶۱). [۷۸] مسند احمد (۱۷/۲۲۳) و ترمذی (۳۲۳۳) با تصحیح آلبانی (۲۵۸۲). [۷۹] صحیح مسلم (۶۵۴). [۸۰] فتح الباری (۲/۱۶۵). [۸۱] صحیح مسلم (۶۶۳). [۸۲] مسند احمد (۶/۵۱) و ابوداود(۳۴۵) و ترمذی (۴۹۶) و نسایی(۱۳۸۰). [۸۳] طبرانی در معجم و تصحیح آلبانی در صحیح الترغیب (۵۰۵). [۸۴] ابوداود (۵۴۳) و ابن خزیمه و تصحیح آلبانی در صحیح الترغیب (۵۰۷). [۸۵] طبرانی در اوسط و آلبانی آن را در صحیح الجامع (۲۵۷۳) صحیح دانسته است. [۸۶] مسند احمد (۲/۲۰۳) و ابوداود (۲۵۲۴). [۸۷] مسند احمد (۱/۳۰۱) و آلبانی در صحیح الجامع (۲۷۲۴) صحیح دانسته است. [۸۸] مسند بزار و صحیح ابن خزیمه (۲۲۱۲) و آلبانی در صحیح الترغیب (۷۴۹) صحیح دانسته است. [۸۹] روایت ابوالقاسم اصفهانی و آلبانی آن را حسن دانسته است در صحیح الترغیب (۵۲۹). [۹۰] مسند احمد (۳/۲۶۸) و ابن خزیمه (۶۶۳) و حاکم (۱/۳۵۳) و آلبانی در صحیح الترغیب (۵۲۵) صحیح دانسته است. [۹۱] مسند احمد (۲/۲۱۸) و ترمذی (۳۸۹) و سنایی (۱۱۳۸) صحیح الجامع (۵۷۴۲). [۹۲] مسند احمد (۲/۲۱۹) و مسلم (۴۸۹). [۹۳] صحیح مسلم (۷۲۸) و ابو داوود(۱۲۳۷) و ترمذی (۴۱۵).