۳۱۶۸- معنای حق از نظر لغوی [٧]
لفظ حق در لغت دارای معانی فراوانی است از جمله:
۱- نقطه مقابل باطل.
۲- ثبوت و وجوب؛ همانگونه که در قرآن آمده است:
﴿وَلَٰكِنۡ حَقَّتۡ كَلِمَةُ ٱلۡعَذَابِ عَلَى ٱلۡكَٰفِرِينَ﴾[الزمر: ٧۱].
«ولی فرمان عذاب الهی بر کافران واجب شده است».
در این آیه حق به معنای ثبوت و وجوب است، یعنی عذاب کافران لازم و واجب شده است.
نیز گفته میشود: «یحق علیك أن تفعل کذا»؛ یعنی بر تو واجب است که، این کار را انجام دهی.
نیز گفته میشود: «یحق لك أن تفعل کذا» بحق، در این جا به معنای «یسوغ» است.
یعنی برای تو جایز است که، چنین کاری را انجام دهی و همچنین، گفته میشود:
«أحق الله الحق» یعنی خداوند آن را برای مردم آشکار و اثبات کرده است.
خداوند متعال فرموده است:
﴿وَيُرِيدُ ٱللَّهُ أَن يُحِقَّ ٱلۡحَقَّ بِكَلِمَٰتِهِۦ وَيَقۡطَعَ دَابِرَ ٱلۡكَٰفِرِينَ﴾[الأنفال: ٧].
«و[لى] خدا مىخواست حق را با کلمات خود ثابت، و کافران را ریشهکن کند».
و «استحق الشیء یستحقه» یعنی مستوجب چیزی گردید.
همانگونه که در قرآن آمده:
﴿فَإِنۡ عُثِرَ عَلَىٰٓ أَنَّهُمَا ٱسۡتَحَقَّآ إِثۡمٗا﴾[المائدة: ۱۰٧].
«و اگر معلوم شد که آن دو دستخوش گناه شدهاند».
«استحقا إثمـاً»، یعنی آن دو نفر مستوجب گناه و بدی شدند. واژۀ «حق» در قرآن فراوان ذکر گردیده و واضح است که مراد دقیق از آن بسته به سیاق و محل ورود آیات، متفاوت است اما دلالت کلی از آن خالی از معانی ثبوت و مطابقت با واقع نیست.
[٧] لسانالعرب، ج ۱۱، ص ۳۳۳-۳۳۲، معجم الفاظ القرآن الکریم: مجمعاللغة العربیة، ج ۱، ص ۲۸٩-۲۸۸، المعجم الوسیط، ج ۱، ص ۱۸٧.