۳۵٧۸- قاعده سوم
در امر به معروف و نهی از منکر تا جایی که امکان داشته باشد، باید با مدارا و نرمی رفتار شود، به دلایل زیر:
الف) خداوند متعال فرموده:
﴿وَلَوۡ كُنتَ فَظًّا غَلِيظَ ٱلۡقَلۡبِ لَٱنفَضُّواْ مِنۡ حَوۡلِكَ﴾[آل عمران: ۱۵٩].
«اگر درشتخوی و سنگدل بودی، از پیرامون تو پراکنده میشدند ...».
این آیه خطاب به پیامبر جاست و مفسران در معنای این آیه گفتهاند: «اگر تو با خشونت صحبت کنی و سنگدل، بداخلاق، بدرفتار و در معاشرت سختگیر باشی، [مردم از] اطراف تو پراکنده خواهند شد. یعنی از تو فاصله میگیرند و در کنار تو به سکونت و آرامش نمیرسند و در منجلاب نابودی فرو خواهند رفت و تو به هدفت، که همان تبلیغ رسالت و هدایت مردم است، نخواهی رسید [۳٩۴]. زیرا خشونت و تندخویی در سخن و رفتار سبب انزجار مردم شده و از دارنده این خلق و خو اگر چه دارای فضایل فراوانی باشد بیزاری جسته و او را رها مینماید و سود روی آوردن بر او و حلقه زدن در کنارش را نادیده میگیرند بنابراین هدایت و راهنمایی شما را از دست داده و دعوت شما به درون آنان راه نمییابد [۳٩۵].
هدف از بعثت حضرت محمد جاین است که شریعت خداوند را برای خلق خدا تبلیغ نماید تا هدایت شوند و این هدف تحقق پیدا نمیکند، تا زمانی که قلب مردم به آن تمایل پیدا کند و باز این مقصود کامل نمیگردد مگر اینکه مهربان و بخشنده بوده و از بدیهای آنها درگذرد؛ و آنان را با انواع نیکی، بزرگواری، مهربانی و دلسوزی مورد توجه و عنایت قرار دهد؛ به همین سبب واجب است که رسول خدا، از بداخلاقی و خشونت به دور باشد و میل به یاری ضعیفان داشته و از بدیها و لغزشهای آنان چشمپوشی کند، و به سبب تحقق این مفاهیم خداوند متعال فرموده است: ﴿وَلَوۡ كُنتَ فَظًّا غَلِيظَ ٱلۡقَلۡبِ لَٱنفَضُّواْ مِنۡ حَوۡلِكَ﴾.
زیرا اگر از اطراف پیامبر جپراکنده شوند، هدف از بعثت و رسالت از بین میرود [۳٩۶].
آیهای که آورده شد و سخنان مفسران درباره معنای آن بیان گردید، به صراحت دلالت دارد بر وجوب اینکه باید محتسب، مدارا کند و تندی و خشونت را تا جایی که امکان دارد، ترک نماید، تا بتواند، دلهای مردم را جذب کند که به سخنان او گوش فرا دهند و از او اطاعت نمایند و اگر محتسب این کار را انجام ندهد، امیدی به گرایش مردم به سوی او نیست. و از او حرفشنوی نخواهد داشت و محتسب حق ندارد، بگوید من سخن حق را گفتهام اما مردم از آن سود نبردهاند و بر آنها واجب است که، سخنان مرا بشنوند و از آن اطاعت نمایند و نباید با اخلاق، خ شونت و سنگدلی من کاری داشته باشند؛ زیرا رسول خدا ججز به حق سخن نمیگفت و جز سخن سودمند برای مردم به زبان نمیراند، و رسالت خداوند متعال را تبلیغ مینمود اما با وجود این همه، خداوند متعال او را با آیهای که آورده شد مخاطب قرار داده است!!! پس آیا جایز است که محتسب در رویارویی با مردم واژههای ناخوشایند و دلآزار را به کار ببرد و آیا آنها احتساب او را با وجود این همه خشونت، تندی و سنگدلی میپذیرند؟
طبیعت مردم و سرشت آنها به گونهای است که آنها را وا میدارد، تا از واژه ناخوشایند و دلآزار فرار کنند، هرچند چیزی که به آنها گفته میشود پند و اندرز باشد. این در واقع طبیعت و خوی حقیقی مردم است پس بر محتسب واجب است که این مسأله را رعایت کند و در نصیحتها و راهنماییهایش دوستانه و با مدارا رفتار نماید.
[۳٩۴] تفسیر ابن کثیر، ج ۱، ص ۴۲۰، تفسیر الآلوسی: ج ۴، ص ۱۰۶، فتحالبیان، صدیق خان، ج ۲، ص ۱۵۶. [۳٩۵] تفسیر المنار، شیخ محمد رشید رضا، ج ۴، ص ۱٩٩. [۳٩۶] تفسیر الرازی، ج ٩، ص ۶۴.