حقوق و تکالیف زن در اسلام

فهرست کتاب

۳۵۵۶- یک ا نتقاد و رد آن

۳۵۵۶- یک ا نتقاد و رد آن

گاهی کسی به فریضه امر به معروف و نهی از منکر اعتراض وارد می‌کند و برای خودداری از امر به معروف و نهی از منکر دلیل می‌آورد و به این آیه قرآن استناد می‌جوید:

﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ عَلَيۡكُمۡ أَنفُسَكُمۡۖ لَا يَضُرُّكُم مَّن ضَلَّ إِذَا ٱهۡتَدَيۡتُمۡ[المائدة: ۱۰۵].

«اى کسانى که ایمان آورده‌اید، به خودتان بپردازید. هر گاه شما هدایت یافتید، آن کس که گمراه شده است به شما زیانى نمى‌رساند».

و گمان می‌برد که در صورتی که او هدایت یافته (مسلمان) است. این آیه دلیلی برای خودداری او از انجام این واجب است. امام ترمذی در جامع خود از قیس بن ابی حازم و او از ابوبکر صدیق روایت نموده است، که گفت: «ای مردم! شما این آیه را قرائت می‌کنید که می‌فرماید:

﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ عَلَيۡكُمۡ أَنفُسَكُمۡۖ لَا يَضُرُّكُم مَّن ضَلَّ إِذَا ٱهۡتَدَيۡتُمۡ.

«اى کسانى که ایمان آورده‌اید، به خودتان بپردازید. هر گاه شما هدایت یافتید، آن کس که گمراه شده است به شما زیانى نمى‌رساند».

حال آنکه من از رسول خدا جشنیدم که می‌فرمود: «هرگاه مردم، ستمگری را دیدند، اگر او را [از ظلم] منع ننمایند، نزدیک است خداوند با عذابی همه آنها را درگیر و گرفتار کند» [۳٧۴].

امام نووی در معنای آیه مذکور گفته است: «شما اگر کارهایی را که به آن مکلف شده‌اید، انجام دهید، کوتاهی دیگران به شما ضرری نمی‌رساند همان‌گونه که، خداوند متعال فرمود:

﴿وَلَا تَزِرُ وَازِرَةٞ وِزۡرَ أُخۡرَىٰ[الإسراء: ۱۵].

«و هیچ بردارنده‌اى بار گناه دیگرى را بر نمى‌دارد».

هرگاه کسی امر به معروف و نهی از منکر را انجام دهد و مخاطب فرمان‌برداری ننماید پس از آن بر او سرزنشی نخواهد بود. چون او وظیفه‌ای را که بر عهده داشته، انجام داده و کار او امر و نهی کردن بوده است، نه تحمیل آن» [۳٧۵].

شیخ‌الاسلام ابن تیمیه درباره این آیه گفته است: «هدایت با ادای واجب کامل و تمام می‌گردد و انسان مسلمان همان‌گونه که برای تکالیف دیگرش قیام می‌کند، باید برای انجام امر به معروف و نهی از منکری که بر او واجب است، اقدام نماید. و البته گمراهی، گمراهان زیانی به او نخواهد رساند» [۳٧۶].

[۳٧۴] تحفه‌الاحوذی به شرح جامع‌الترمذی، ج ۶، ص ۳۸٩-۳۸۸. [۳٧۵] صحیح مسلم بشرح النووی، ج ۲، ص ۲۳-۲۲. [۳٧۶] مجموع فتاوای شیخ‌الاسلام، ابن تیمیه، ج ۲۸، ص ۱۲٧.