گامی واقعی به سوی وحدت اسلامی

فهرست کتاب

جمع بین نمازها به خاطر عذر

جمع بین نمازها به خاطر عذر

تاخیر نماز یا جمع آن به خاطر عذری مانند سفر و جنگ و ترس و بیماری و یا سختی امری است که از عمل پیامبر و ائمه ثابت است، و خداوند در سورۀ نساء آیه‌های ۱۰۱ و ۱۰۲ به آن اشاره کرده است، و اینک احادیثی که در این مورد آمده برایتان بیان می‌شود:

۱- ۹۶۵ از یزید بن خلیفه روایت است که گفت: به ابی عبدالله÷ گفتم: عمر بن حنظله از سوی شما وقتی برای ما آورده است. ابوعبدالله گفت: او بر ما دروغ نمی‌بندد، گفتم: او می‌گوید: وقت مغرب هنگامی است که قرص خورشید پنهان می‌شود، اما پیامبر وقتی شتاب داشت مغرب را تأخیر می‌کرد و با نماز عشاء جمع می‌نمود، گفت: راست گفته است. و گفت: وقت عشاء بعد از پنهان‌شدن سرخی غروب تا گذشت یک سوم شب است.

ملاحظه کنیم قول امام را که گفت: (إذا جدّ به السیر) یعنی در سفر بود. و علت تأخیر نماز مغرب و جمع آن با عشاء همین سفر بوده است.

۲- [۹۶۶] از جعفر صادق÷ روایت است که پیامبر ج در شب بارانی نماز مغرب را به تأخیر می‌انداخت و عشاء را زود می‌خواند و اینگونه هردو را باهم جمع می‌کرد و می‌گفت: هرکس رحم نکند بر او رحم نمی‌شود.

۳- [۹۶۷] از حسین بن علی بن یقطین روایت است که گفت: از او (جعفر صادق) در مورد مردی که نماز مغرب فرا می‌رسد و او در راه است پرسیدم که آیا نماز را تا پنهان‌شدن سرخی غروب به تأخیر بیندازد؟ گفت: در سفر اشکالی ندارد، اما در حضر نه) یعنی در حضر جمع یا تأخیر جایز نیست، مگر آنکه عذر یا علتی باشد.

۴- ۹۸۵ از ابوعبیده روایت است که گفت: (از ابا جعفر شنیدم که می‌گفت: پیامبر ج در شب‌های تاریک یا بارانی نماز مغرب را می‌خواند و سپس به اندازه‌ای که مردم نفل می‌خواندند مکث می‌کرد و سپس نماز عشاء را می‌خواند و می‌رفتند).

آنچه از این احادیث ثابت می‌شود که تاخیر مغرب و جمع آن با نماز عشاء یا تقدیم عشاء و جمع آن با مغرب جایز نیست، مگر آنکه عذری مانند سفر یا باران یا ترس یا بیماری یا جنگ و یا سختی باشد).

همه احادیث مذکور در این فصل تاکید می‌کنند که وقت نماز مغرب بعد از پنهان‌شدن قرص خورشید آغاز و با تاریک‌شدن هوا و از میان‌رفتن سرخی غروب وقت عشاء فرا می‌رسد.

این احادیث در لابلای کتاب‌ها پراکنده‌اند و از عامه‌ی مردم پنهان شده‌اند و مردم فکر می‌کنند آنچه در مساجد می‌بینند درست است.

و روز به روز این احادیث بیشتر به فراموشی سپرده می‌شود. تا کی؟

چرا این احادیث را بیرون نمی‌آوریم و غبار گذر زمان را از آن دور نمی‌کنیم؟ تا مسلمین بدانند که اختلافی که میان آن‌هاست ساخته شده و اصول‌شان یکی است، و آنچه برخلاف این اصول می‌باشد برای ایجاد تفرقه ساخته شده و به دین اضافه گردیده است، و روایت‌های باطلی به ائمه نسبت داده شده که این روایات را دشمنان اسلام از قبیل زندیق‌ها و نژادپرست‌ها به خصوص، اضافه کرده‌اند تا اذهان مسلمین را نسبت به حقائق مشوش نمایند. اما اگر شما این روایات را با مقیاس قرآن و سنت ارزیابی کنی خواهی دید که با قرآن و سنت مخالف‌اند و دلیل باطل‌بودن‌شان همین است. بلکه با روایت‌هایی که از ائمه نقل شده و موافق قرآن است مخالف هستند، و از جعفر صادق/ روایت است: (هر حدیثی که با کتاب خدا موافق نباشد مزخرف است. پس مخالفت از دو جهت است از جهتی با قرآن و سنت مخالف‌اند و از جهتی با احادیث ائمه نیز مخالف‌اند. پس چگونه ما دین را براساس این روایات مزخرف برپا می‌داریم؟!