گامی واقعی به سوی وحدت اسلامی

فهرست کتاب

جمع‌کردن نمازها در منابع اهل سنت

جمع‌کردن نمازها در منابع اهل سنت

و آقای محمد یاسر نجفی ادامه می‌دهد و می‌گوید:

همه می‌دانند که خداوند متعال وقتی پیامبر را به معراج برد ابتدا برای‌شان پنجاه نماز فرض نمود، سپس پنجاه تا به پنج تا تقلیل یافت، و خداوند برای هر نماز وقت مشخص تعیین کرده که جایز نیست، مسلمان از آن وقت بیرون رود.

تشریع و مقررکردن اوقات نماز پنجگانه یک تشریع بزرگ و دقیق الهی است، و معجزه‌ی اسلام این است که اسلام قانونی است که برای تمام انسانیت در هر زمان و مکانی مناسب است، و بازی‌کردن با این قانون الهی به هیچ وجه جایز نیست، چون بازی با قانون الهی وسیله‌ای است برای از بین بردن معجزۀ اسلام و حکم‌کردن برخلاف آنچه خداوند نازل کرده است.

خداوند به توانایی‌های انسان از خود انسان آگاه‌تر است، از این رو خداوند انسان را به انجام چیزی بالاتر از توانایی‌هایش مکلف نمی‌کند، اما گاهی امری پیش می‌آید که توانایی انسان را در مضیقه و سختی قرار می‌دهد، آنگاه خداوند در قانون خود تغییری می‌آورد که با آن سختی متناسب است، بلکه به هنگام ضرورت‌ها امور ممنوع جایز خواهد بود، مانند خوردن حیوان خود مرده و خوک و نوشیدن شراب که در اصل حرام است، اما به هنگام ضرورت این امور حرام مباح و جایز خواهند بود.

و چون زمان حرج و ضرورت تمام گردید، ما به اصل تحریم باز می‌گردیم. این‌ها حدود خداوند متعال است. اما کسانی که از حدود تجاوز می‌کنند و به عنوان مثال بدون ضرورت به بهانه‌ی اینکه به هنگام ضرورت نوشیدن شراب‌ جایز است شراب می‌نوشند، این خلط کردن مسائل است بلکه اگر کسی آن را حلال بداند که می‌داند حرام است، این عمل کفر است و انسان را از دایره دین بیرون می‌کند. در مورد نمازهای پنجگانه که ستون دین است و ترک نماز گناهش از شراب‌خواری و زنا بیشتر است و خداوند برای نمازهای پنجگانه اوقاتی تعیین کرده، اما به هنگام ضرورت و سختی بر زبان پیامبر به ما اجازه داده که نماز ظهر و عصر را با هم و نماز مغرب و عشاء را با هم بخوانیم. اما اینکه همیشه نمازها را جمع بخوانیم، بدون از اینکه عذر و مشکلی باشد این قانون ناشناخته ایست که با اسلام مخالف و حرام است. دیوان‌های حدیث اهل سنت همه همین مطلب را تأکید کرده‌اند و فقط یک حدیث از ابن عباس روایت شده که بعضی به سبب آن دچار اشتباه شده و گمان برده‌اند که این حدیث جمع نمازها را بدون عذر جایز می‌داند، چون کسی که حدیث را روایت می‌کند فقط بر یک عبارت بسنده کرده، و با همه عبارت‌هایی که دارد روایت نمی‌کند و اگر با همه عبارت‌هایی که آمده روایت شود وهم دور می‌شود.

رسول خدا ج در بیست و سه سال بیش از سی هزار نماز فرض خوانده است، و فقط در مدینه نزدیک به بیست هزار نماز در اوقاتی که خداوند تعیین کرده خواندند، و نمازها را با یکدیگر جمع نکرده مگر وقتی که در سفر بوده یا در بیماری یا عذری از این قبیل عذرها داشته است، پس آیا شرعاً و عقلاً درست است که ما فقط یک حدیث را که در آن آمده که پیامبر فقط یک بار نمازها را جمع کرده – آن هم فرض کنیم بدون عذر – دلیل برای جمع همیشگی نمازها بدون عذر قرار دهیم. چگونه کل زندگی ایشان ج را در نظر نمی‌گیریم و فقط همان یک مورد را مستدل خود قرار می‌دهیم؟!

آیا در علتی که به خاطرش آن یکبار نمازها را بدون سفر و باران و ... جمع کرد فکر نمی‌کنیم؟!

تا بین این حدیث و احادیث دیگر همآهنگی ایجاد کنیم،

و حال آنکه قضیه مربوط به بزرگترین رکن دین است.