۱– نبوت:
چنان که گفته شد تنها وسیلهی بازگردانیدن انسان از ظلم بزرگ شرک در امر ابتلائی – و نیز در امر تسخیری و غیر آن – و حرکت بر خلاف رضای خدا، وحی ربانی است، لذا خداوند رحمانی را که از نعمتهای مادی مورد نیاز انسان، کوچکترین نعمت را فروگذار نشده است، نشاید که در زمینهی هدایت (بزرگترین نعمت در عالم آفریدگان با اراده، نعمتی که تنها در سایهی آن، سایر نعمتها نعمتاند) انسان را به فقر خود واگذارد. از آن جاییکه همهی افراد بشر را انبیاء گردانیدن مناقض اصل ابتلاء (= آزمایش فرساینده) امت به وحی منزل بر یکی از خود ایشان و ابتلاء آن یک به تبلیغ و صبر بر عواقب آن بوده، – جز در حالات استثنائی – در تحقق بخشیدن به مراد، یک فرد کافی است، مسئوولیت دریافت هدایت ربانی از حامل نخستین بر گردن انسانی با خصوصیاتی به شرح زیر افتاده است:
از آن جهت که دریافت وحی به تواناییهایی روحی و جسمی در زمینههای ارتباط با عالم غیب و ادراک و حفظ و تحمل نیاز دارد، در عین اشتراک همهی افراد بشر، در اصل این تواناییها، اختلاف درجات در آراسته بودن بدانها از قریب به صفر تا صددرصد است، با وجود بالاترین درجه، برگزیدن درجات پایین خلاف حکمت خداوندی است، فرد برگزیده شایستهترین انسان در حمل این مسئوولیت میباشد. از آن جهت که این فرد تنها دریچهایست که از آن، نور هدایت ربانی بر ظلمتکدهی عالم بشری میتابد و کمترین رخنه در دریافت این هدایت و حفظ آن منافی با رحمت و ملک خدای ذی الجلال و الاکرام بوده، اطمینان بدان را از قلوب جویندگان حیات سلب، پایهی اقامهی حجت بر کوردلان را لرزان میگرداند، فرد برگزیده در «نبوت» [۸۰]معصوم بوده: وسوسهی نفس و شیطان را به جای وحی خداوندی دریافت نمیکند؛ به همین شیوه در امر حفظ دریافت شدهاش نیز، رخنهای پدید نمیآید. چنان که میفرماید: ﴿وَٱلنَّجۡمِ إِذَا هَوَىٰ١ مَا ضَلَّ صَاحِبُكُمۡ وَمَا غَوَىٰ٢﴾[النجم: ۱-۲] [۸۱]. ﴿وَمَا هُوَ بِقَوۡلِ شَيۡطَٰنٖ رَّجِيمٖ٢٥﴾[التكوير: ۲۵] [۸۲]. ﴿إِنَّا نَحۡنُ نَزَّلۡنَا ٱلذِّكۡرَ وَإِنَّا لَهُۥ لَحَٰفِظُونَ٩﴾[الحجر: ٩] [۸۳].
[۸۰] «نبوّت و نبی از ریشهی نبأ به معنی گزارشی که عظیم الفائده و موجب پدید آمدن یقین یا ظن غالب به امر گزارش شده باشد گرفته شده است. لفظ نبی که در اصل نبئ بر وزن فعیل به معنی مفعول است، برای دلالت بر کسی که از جانب خداوند گزارشهای عظیم الفائدهی یقین بخش را دریافت میدارد به کار برده شده، نبوت نام این منزلت است». [۸۱] «سوگند به ستاره چون فرود افتد، * (که) یار شما (= محمد ج ) گمراه نشده و راه را گم نکرده است». [۸۲] «و این (قرآن) گفتۀ شیطان رانده شده نیست». [۸۳] «همانا ما قرآن را نازل کردیم و قطعاً ما نگهبان آن هستیم».