طريق دوم: سعيد بن جُبير از ابن عباس ب
خوارزمی در (المناقب [۱۳۰])، و حافظ ابن عساکر در (تاریخش) [۱۳۱] ـ لفظ از ابن عساکر است ـ از ابو عباس ابن عقده روایت کردهاند که گفته: محمد بن احمد بن حسن (یعنی قَطَوانی) برای ما روایت کرد و گفت: خزیمه بن ماهان مروزی برای ما روایت کرد و گفت: عیسی بن یونس از اعمش، از سعید بن جبیر، از ابن عباس برای ما روایت کرد که گفته: رسول خدا ج فرمودند: «يأتي على الناس يوم القيامة وقت ما فيه راكب إلا نحن أربعة»، فقال له العباس بن عبد الـمطلب عمه فداك أبي وأمي، ومن هؤلاء الأربعة؟ قال: «أنا على البراق، أخي صالح على ناقة الله التي عقرها قومه، وعمي حمزة أسد الله وأسد رسوله على ناقتي العضباء، وأخي علي بن أبي طالب على ناقة من نوق الجنة، مدبجة الجنبين، عليه حلتان خضراوان من كسوة الرحمن، على رأسه تاج من نور، لذلك التاج سبعون ركنا، على كل ركن ياقوتة حمراء تضيء للراكب مسيرة ثلاثة أيام، وبيده لواء الحمد ينادي: لا إله إلا الله محمد رسول الله، فيقول الخلائق من هذا، ملك مقرب، أو نبي مرسل، أو حامل عرش فينادي مناد من بطن العرش ليس بملك مقرب، ولا نبي مرسل، ولا حامل عرش، هذا علي بن أبي طالب وصي رسول رب العالمين، وأمير الـمؤمنين، وقائد الغر الـمحجلين في جنات النعيم». «در روز قیامت بر مردم زمانی میآید که در آن وقت هیچ سوارهای به جز ما چهار نفر نیست»، عمویش عباس بن عبدالمطلب به آن حضرت گفت: پدر و مادرم فدایت باد، آن چهار نفر کیستند؟ پیامبر فرمود: «من سوار بر براق هستم، و برادرم صالح سوار بر شتر الله است که قومش آن را پی کردند، و عمویم حمزه شیر خدا و شیر رسول خدا سوار بر شتر من، عضباء است، و برادرم علی بن ابی طالب سوار بر شتری از شترهای بهشت است، ـ علی ـ به نیکویی زینت شده است، و بر او دو حُله سبز رنگ از پوشش رحمن انداخته شده است، بر روی سرش یک تاج از نور قرار دارد، و آن تاج ۷۰ رکن دارد، و بر هر رکن یک یاقوت سرخ قرار دارد، که مسیر ۳ روزه راه را برای سواره روشن میکند، و در دستش پرچم حمد است و ندا میکند و میگوید: لا إله إلا الله محمد رسول الله؛ مخلوقات خدا میگویند: این کیست؟ فرشته مقرب است، یا پیامبر مرسل، و یا حامل عرش؟ پس ندا دهندهای از درون عرش فریاد میزند و میگوید: نه فرشته مقرب است، و نه پیامبر صاحب کتاب، و نه حامل عرش، این علی بن ابی طالب است، جانشین رسول مسلمانان، و امیرالمومنین، و پیشوای روسفیدان در بهشت جاوید و صاحب نعمت».
حافظ ابن عساکر میگوید: «در اسناد این حدیث به جز یک نفر بقیه همه شیعه هستند».
میگویم: در اسناد این حدیث سه علت وجود دارد:
علت اول: تدلیس أعمش.
علت دوم و سوم: خزیمه بن ماهان مروزی، و محمد بن احمد بن الحسن قطوانی است، حافظ ذهبی در شرح حال خزیمه بن ماهان مروزی میگوید: «وی خبری موضوعی آورده است، نمیدانم این آفت از سوی او است یا از کسیکه از او روایت مینماید» [۱۳۲]، یعنی: از سوی قَطَوانی؛ سپس خبر را ذکر مینماید، که همین حدیث است.
[۱۳۰] (ص: ۳۵۹) (شماره: ۳۷۲). [۱۳۱] (۴۲/۳۲۶). [۱۳۲] میزان الأعتدال: (۱/۶۵۲)، التوضیح المشتبه، لابن ناصرالدین الدمشقی: (۷/۲۳۵).