عایشه رضی الله عنها همسر، همراه و همراز پیامبر

عایشه در عرصه شعر

عایشه در عرصه شعر

در زمینه شعر، او از همه مردم آگاه‌تر بود. هرچند او خود شاعری نبود که شعر بسراید، ولی شعر بسیار حفظ می‌کرد و نقل می‌نمود. هر حادثه‌ای که برایش رخ می‌داد به مناسبت آن شعری می‌گفت[۱۷۹] .

محمد بن عمر می‌گوید: گهگاه، عایشه یک چکامه را که از شصت یا صد بیت تشکیل می‌شد، می‌خواند[۱۸۰] .

مقداد بن اسود نیز می‌گوید: کسی از اصحاب رسول خداصرا که در زمینه شعر و احکام از عایشه داناتر باشد، نمی‌شناسم[۱۸۱] .

خودش می‌گفت: به فرزندانتان شعر بیاموزید، تا زبانشان شیرین شود[۱۸۲] .

فضایل عایشهببی‌نهایت فراوانند. شاید بزرگ‌ترین شهادت در مورد فضیلت او، این سخن پیامبر باشد: «از میان مردان، کسان زیادی کامل شدند، اما از زنان به جز مریم دختر عمران، خدیجه دختر خویلد و آسیه زن فرعون، کسی دیگر کمال نیافت. ولی فضل و برتری عایشه بر دیگر زنان، هم‌چون برتری غذای ترید بر دیگر خوراک‌ها است».[۱۸۳] ترید، غذایی است که از گوشت و نان تشکیل شده و در آن زمان فاخرترین خوراک عرب‌ها بود.

با همین حدیث، بسیاری از عالمان، بر فضیلت عایشه بر خدیجه و دیگر زنان استدلال نموده‌اند. به این مطلب باید علم و دانش فراوان او را ـ که از پیامبر خداصآموخته بود و در طول زندگی خویش به دیگران می‌آموخت ـ نیز افزود.

در حالی که گروهی دیگر از عالمان بر این باورند که خدیجه بر عایشه فضیلت دارد، چون امام احمد روایت نموده که عایشهبنسبت به خدیجهبدچار غیرت گردید، و به پیامبر خداصگفت: خداوند در عوض او کسی بهتر را به تو داده است. پیامبر خداصفرمود: خداوند در عوض او کسی بهتر را به من نداده است.

در هر صورت این دو زن (خدیجه و عایشه)، جایگاهی بزرگ و نقشی مهم در دعوت اسلامی داشته‌اند. آنان هر دو از زبان جبرئیل، مژده بهشت را دریافت نموده‌اند، ولی نمی‌توانیم به طور قطع بیان کنیم که یکی از دیگری برتر و بهتر است. چون هر یک از آنان دارای فضایل بی‌شماری می‌باشند و تنها خداوند در این مورد آگاه است.

اگر می‌بینیم که بانو عایشه در طول نسل‌ها به گسترش و روایت علومی پرداخته که خدیجه ننموده، برای آن است که عایشه پس از پیامبر خداصزندگی طولانی نموده، در حالی که بانو خدیجه در زمان حیات پیامبرصدرگذشته است. اما که می‌داند؟ شاید اگر خدیجه به اندازه عایشه می‌زیست، به اندازه او یا شاید بیشتر از او، حدیث روایت می‌نمود... .

[۱۷۹] الاصابه، ج ۴، ص ۳۶۰. [۱۸۰] اعلام النساء، ج ۳، ص ۱۰۶. [۱۸۱] همان. [۱۸۲] اعلام النساء، ج ۳، ص ۱۲۰. [۱۸۳] صحیح بخاری، ج ۲، ص ۳۰۸ ـ منتخب کنزالعمال ج ۵، ص ۱۱۷ ـ الاصابه، ج ۴، ص ۳۶۰.