همكاری علیس با خلفای سه گانه
علیسبا خلفای سه گانه به ویژه با شیخین (ابوبکر و عمر) همکاری میکرد، آری علی در دشوارترین موقعیتها رای درست را به آنها پیشنهاد مینمود، و آنان به دانش فراوان و فهم دقیق و نظر درست او اعتراف کردند و او را مورد ستایش قرار دادهاند. تاثراتی که علیسبه سبب وفات ابوبکر و شهادت عمر اظهار نمود بر این دلالت مینماید که رابطهی صمیمانه و مخلصانهای با آنها داشته است، و میتوانیم به دو خطبهای که او به مناسبت این دو واقعه بیان نموده است در کتابهای تاریخ به آن مراجعه کنیم که اسلوب شیوا و ویژگیهای بیانی و ادبی و بلاغتی در آن به وضوح متجلی میشود و اینجا به خاطر این که سخن به درازا نکشد آن خطبهها را نقل نمیکنیم [۲۸].
امیر علی مینویسد: «علی بن ابی طالب و اعضای خانواده پیامبرصبعد از وفات پیامبر صادقانه و با دلی باز بر خلافت ابوبکرستوافق نمودند».
اما ویلیام میور با وجود این که از وجود سوء تفاهم میان ابوبکر و علی در مورد ترکه وارث شخصی پیامبرصسخن گفته است، اما بازهم با تاکید تمام بیان داشته که علی به دیدار ابو بکر میرفت و نزد او حاضر میشد، همان طور که پیش دیگر اصحاب میرفت با این که قضاوت کل را انجام میداد. وویلیام میور نیز اعتراف کرده است که عموماّ علی نامههای ابوبکر را جواب میداد. و همچنین استاد عسکری جعفری در ترجمه انگلیسی کتاب نهج البلاغه که جمعیت جهانی شیعه آن را نشر و پخش نموده گفته است که عمر از علی مشوره میگرفت و نظرهایش را میپذیرفت و هنگامی که عمر از او در مورد جنگ علیه امپراتور روم نظر و مشوره خواست علی چنین مشوره داد که عمر آنجا بماند و فرمانده و افسر ماهر دیگری را برای فرماندهی لشکر بفرستد و نیز در جنگ سر نوشت ساز علیه نیروهای فارس علی با شرکت عمر در جنگ مخالفت کرد و اورا از حضور در میدان نبرد باز داشت. و برای این که برای این بخش مهم تاییدی بیابیم میتوانیم به نهج البلاغه، خطبههای شماره ۱۳٧ - ۱۴٩ علیسمراجعه کنیم.
وقتی مردم عثمان را محاصره کردند و از رسیدن آب به او جلوگیری به عمل آوردند، عثمان از بلندایی رو به مردم کرد و گفت: آیا علی در میان شما هست؟ گفتند نه، گفت: آیا سعد در میان شما است؟ گفتند: نه پس ساکت شد ، سپس فرمود آیا کسی نیست که علی را خبر کند تا به ما آب بدهد؟ این سخن به علی رسید و علی سه مشک پر از آب برای او فرستاد نزدیک بود آبها به عثمان نرسد و شماری از غلامان بنیهاشم. بنی امیه زخمی شدند تا این که آب به عثمان رسید، به علی خبر دادند که میخواهند عثمان را به قتل برسانند، او به فرزندانش حسن و حسین گفت: شمشیرهایتان را بردارید و بروید و در کنار دروازه خانه عثمان بایستید. کسی را نگذارید که دستش به او برسد [۲٩].
وقتی مردم خانه عثمانسرا محاصره کردند، علیسحسنسو غلامش قنبر را فرستاد و آنها را دستور داد تا از ورود مردم به خانه عثمانسجلوگیری نمایند، شورشیان به سوی عثمان تیراندازی کردند تا این که حسنسدم در عثمانسبا خونها رنگین شد و سر قنبر غلام علیسزخمی شد و مردم از آن در که حسنسنگهبانی آن بود نتوانستند وارد خانه عثمانسشوند و از پشت از دیوار بالا رفتند و وارد شدند و عثمانسرا در حالی به شهادت رساندند که قرآن تلاوت میکرد [۳۰].
[۲۸] مراجعه کنید، الرياض النضرة في فضائل العشرة محب الدین طبری ( م ۶٩۴ ﻫ). [۲٩] ن/ک تاريخ الخلفاء سیوطی ترجمه عثمانسص ۱۵٩ - ۱۶۰ و دیگر کتابهای تاریخ. [۳۰] ن/ک تاريخ الخلفاء سیوطی ترجمۀ عثمانسص: ۱۵٩ - ۱۶۰ و کتابهای دیگر تاریخ.