دو تصویر متضاد

فهرست کتاب

مقدمه

مقدمه

داوری عقل سالم و بررسی فطرت انسانی و مطالعه عمیق و گسترده وضعیت روانی ملت‌ها و افراد و تاریخ تحلیلی ادیان و همچنین بررسی بی‌پرده و آزاد، تلاش‌های تاریخ انسانی و حرکت‌های انقلابی و اصلاحی و نتیجه‌های آن که صفحات تاریخ ثبت کرده است همه این‌ها این حقیقت را ثابت می‌کنند که چنین دینی باید دارای چهار خصوصیت باشد دینی که تمام انسانیت را مخاطب قرار می‌دهد و آن را به پایبندی به عقیده سالم و عمل صالح و اخلاق درست و اصلاح فرا گیر و انقلاب ریشه‌ای فرا می‌خواند و ادعا می‌نماید که جامعه انسانی بر اساس ایمان و تقوا سامان یابد و تمدنی پیامبرانه و تازه‌ای ساخته شود. به راستی آن چه به همه این چیزها فرا می‌خواند آخرین دین خدا است که کامل شده است و آخرین پیام الهی است که تا قیامت خواهد بود و می‌تواند وظیفه تعلیم و تربیت و دعوت و ارشاد را در هر زمان و مکانی و با وجود تنوع محیط‌ها و طبقات انجام دهد.؟

شرط اول

الف -عرضه و ایجاد انسانی جدید و بدون تکیه بر راه‌های معروف حاکم بر جامعه و وسیله‌های معلوم و شایع. آنچه طبیعت رسالت‌های آسمانی و بررسی تاریخ حاملان آن اقتضا می‌نماید این است که معجزه ساختن انسان تحقق یابد و دعوت پیامبران و همراهی ایشان چنان تاثیری داشته باشد و چنان طبیعت چیزها را دگرگون نماید که اگر در مقابل آن کسی از افسانه کیمیا سخن بگوید به جهالت او نسبت به حقایق تاریخی دلالت نماید و چنین مقایسه‌ای توهین به نبوت و انبیا است. و نیز باید این نتیجه خارق العاده بدون تکیه بر روش‌ها و وسایل تربیتی و تبلیغاتی که حکام و فرهنگیان و معلمان اخلاق و ماهرین تعلیم و رهبران سیاسی استفاده می‌نمایند و بدون راه‌هایی که مؤسسه‌های تربیتی حکومتی کار می‌گیرند مانند عملیات تدوین علوم و فنون و تالیف کتاب‌های موثر و سخنرانی‌های جذاب و تأ سیس مدارس زیاد و استفاده از ادب و شعر و مجسم کردن حقیقت‌ها و مفاهیم برای کاشتن اندیشه و تلاش برای این که مردم آن را دوست بدارند و در وجودشان ریشه بدواند و دادن جایزه‌ها و منصب‌ها و شغل‌های بالا و دیگر وسایل موثر و روش‌های دانشمندانه انجام شود. سپس مقایسه کردن بین تربیت این پیامبرص که بی‌سواد محض و از تمام ادوات دانش به دور بود به اضافه این که در میان مشکلات و موانع تنها بود و وسایلی نداشت، که اغلب کسانی که مشغول تعلیم و تربیت ملت‌هایشان هستند با چنین مشکلاتی آزموده نمی‌شوند. و بین تربیت معلمان و رهبران عادی به وضوح دلالت می‌نماید که نوع هر دو تاثیر و هر دو انقلاب بسیار با یکدیگر فرق دارند و منبع هر یک جدا است تحول و دگرگونی که در عقاید و گرایش‌ها و سیرت و اخلاق بر اثر تعالیم پیامبرصو در آغوش او محقق می‌شود از عنایت الهی و تایید غیبی او سرچشمه می‌گیرد و از آن جز کلمه «نور نبوت» و برکت‌های همراهی، با کلمه‌ای دیگر نمی‌توان تعبیر کرد.

کسانی که سعادت تربیت پیامبرصو همراهی با او نصیب آنان شده است زندگی‌شان با ارتباط محکم با خدا و اخلاص و عبودیت، تواضع و ایثار و شکسته نفسی، ذوق عبادت و محاسبه دقیق و امانتدارانه نفس و استقامت به دین آراسته شده است و این قله ایمانی و اخلاقی است که آنان که به دست دانشمندان و فلاسفه و ماهرین تعلیم و معلمان اخلاق تربیت می‌شوند راهی به آن ندارند. قرآن کریم این تربیت پیامبرانه و تاثیر انقلابی و ریشه‌ای که به دست پیامبر انجام می‌شود را چنین به تصویر می‌کشد، در سوره جمعه آمده است:

﴿هُوَ ٱلَّذِي بَعَثَ فِي ٱلۡأُمِّيِّ‍ۧنَ رَسُولٗا مِّنۡهُمۡ يَتۡلُواْ عَلَيۡهِمۡ ءَايَٰتِهِۦ وَيُزَكِّيهِمۡ وَيُعَلِّمُهُمُ ٱلۡكِتَٰبَ وَٱلۡحِكۡمَةَ وَإِن كَانُواْ مِن قَبۡلُ لَفِي ضَلَٰلٖ مُّبِينٖ٢[الجمعة: ۲].

«خدا کسی است که از میان بی‌سوادان پیغمبری را بر انگیخته است و به سوی ایشان گسیل داشته است تا آیات خدا را برای ایشان بخواند و آنان را پاک بگرداند او بدی‌شان کتاب (قرآن) و شریعت را می‌آموزد، آنان پیش از آن تاریخ واقعاّ در گمراهی آشکار بودند».

و خداوند متعال می‌فرماید: ﴿وَلَٰكِنَّ ٱللَّهَ حَبَّبَ إِلَيۡكُمُ ٱلۡإِيمَٰنَ وَزَيَّنَهُۥ فِي قُلُوبِكُمۡ وَكَرَّهَ إِلَيۡكُمُ ٱلۡكُفۡرَ وَٱلۡفُسُوقَ وَٱلۡعِصۡيَانَۚ[الحجرات: ٧]. «اما خداوند ایمان را در نظرتان گرامی داشته است و آن را در دل‌هایتان آراسته است و کفر و نافرمانی و گناه را در نظرتان زشت و ناپسند جلوه داده‌است».

و نیز می‌گوید: ﴿فَأَنزَلَ ٱللَّهُ سَكِينَتَهُۥ عَلَىٰ رَسُولِهِۦ وَعَلَى ٱلۡمُؤۡمِنِينَ وَأَلۡزَمَهُمۡ كَلِمَةَ ٱلتَّقۡوَىٰ وَكَانُوٓاْ أَحَقَّ بِهَا وَأَهۡلَهَاۚ[الفتح: ۲۶]. «خدا اطمینان خاطری بهره پیغمبرش و بهره مؤمنان کرد همچنین خدا ایشان را بر روح ایمان ماندگارتر و سزاوارتر برای روح ایمان و برازنده آن بودند».

و می‌گوید: ﴿مُّحَمَّدٞ رَّسُولُ ٱللَّهِۚ وَٱلَّذِينَ مَعَهُۥٓ أَشِدَّآءُ عَلَى ٱلۡكُفَّارِ رُحَمَآءُ بَيۡنَهُمۡۖ تَرَىٰهُمۡ رُكَّعٗا سُجَّدٗا يَبۡتَغُونَ فَضۡلٗا مِّنَ ٱللَّهِ وَرِضۡوَٰنٗاۖ سِيمَاهُمۡ فِي وُجُوهِهِم مِّنۡ أَثَرِ ٱلسُّجُودِۚ ذَٰلِكَ مَثَلُهُمۡ فِي ٱلتَّوۡرَىٰةِۚ وَمَثَلُهُمۡ فِي ٱلۡإِنجِيلِ كَزَرۡعٍ أَخۡرَجَ شَطۡ‍َٔهُۥ فَ‍َٔازَرَهُۥ فَٱسۡتَغۡلَظَ فَٱسۡتَوَىٰ عَلَىٰ سُوقِهِۦ يُعۡجِبُ ٱلزُّرَّاعَ لِيَغِيظَ بِهِمُ ٱلۡكُفَّارَۗ وَعَدَ ٱللَّهُ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ مِنۡهُم مَّغۡفِرَةٗ وَأَجۡرًا عَظِيمَۢا٢٩[الفتح: ۲٩]. «محمد فرستاده خداست و کسانی که با او هستند در برابر کافران تند و سرسخت و نسبت به یکدیگر مهربان و دلسوزند، ایشان را در حال رکوع و سجود می‌بینی، آنان همواره فضل خدا را می‌جویند و رضای او را می‌طلبند و نشانه ایشان بر اثر سجده در پیشانی‌هایشان نمایان است، این توصیف آنان در تورات است، و اما توصیف ایشان در انجیل چنین است که همانند کشت زاری هستند که جوانه‌های خود را بیرون زده و آن‌ها را نیرو داده و سخت بر ساقه‌های خویش راست ایستاده باشد به گونه‌ای که برزگران را به شگفت می‌آورد تا کافران را به سبب آنان خشمگین کند، خداوند به کسانی از ایشان که ایمان بیاورند و کارهای شایسته بکنند آمرزش و پاداش بزرگی را وعده می‌دهد».

ب- دعوت باید در حیات خود پیامبر نتیجه بدهد، و نسلی جدید ارائه شود که مانند نسل‌های گذشته نیست و عقب نشینی و برگشتن را نمی‌پذیرد. ظهور معجزه تاثیر و هدایت در زندگی پیامبرصو پدید آمدن انقلاب در اخلاق و باورها و ظاهر شدن نمونه‌های انسانی - از زیبا‌ترین نمونه‌هایی که تاریخ به خود دیده است - راه را برای اسلام باز می‌نماید و به فضل آن و تاثیرش ملت‌ها و کشورهایی در آغوش اسلام انباشته می‌گردد و جامعه‌ای کامل و زنده که از هر جهت جامعه‌ای نمونه شمرده می‌شود شکل می‌گیرد و همه این‌ها باید در دوران حیات پیامبر و پس از مرگش محقق شود، زیرا دینی که نمی‌تواند در برابر جهان تعداد افرادی برجسته از نمونه‌های عمل موفق و سازنده و جامعه‌ای نمونه در ایام دعوتگر و پیام آور نخستین آن ارایه بدهد موفق شمرده نمی‌شود، چنان که درختی که در ایام جوانی و در بهار عمرش میوه‌های رسیده و شیرینی خودش را ندهد و گل‌های عطر آگین و زیبای آن شکوفه نکند درختی میوه دهنده و سالم شمرده نمی‌شود.

دعوتگران این دعوت و دین و نمایندگان آن که بعد از گذشت زمانی طولانی پدید آمده چگونه می‌توانند نسل معاصر و جهان کنونی را به ایمان و عمل و داخل شدن به اسلام به طور کامل و به تغییر کامل در حیات فرا بخوانند در حالی - طبق مذهب شیعه و گفته‌هایشان – آن‌ها نمی‌توانند برای کوشش‌هایی که در عهد اول و در فجر تاریخ اسلام در راه ارایه امتی جدید و پدید آوردن نسلی نمونه که صادقانه تعالیم پیامبر را به نمایش می‌گذارد و دلیلی بر تاثیر و موفقیت دعوت و تعالیم اوست نتیجه‌ای زنده و آشکار برای افکار که مورد قبول مورخین باشد ارایه دهند.

شرط دوم

فرق پیامبر با مؤسسین حکومت‌ها و رهبران مادی همچنین از بدی‌هیات لازم است که این دعوتگر اول و فردی که از جانب خدا فرستاده شده و حامل پیام اوست باید با مؤسسان حکومت‌ها و فاتحان و جنگجویان و رهبران سیاسی و مادی در طبیعت و علاقه‌ها و رفتار و عمل و اهدافش به وضوح فرق داشته باشد و بین پیامبر و این طبقه تضاد وجود داشته باشد. محور تلاش‌هایی که مؤسسان حکومت‌ها و کشور گشایان و رهبران جهان که چشم طمع به منافع دوخته‌اند و بزرگترین هدفشان - یا نتیجه قطعی و طبیعی آن به کمترین تخمین - تاسیس حکومتی است که پس از آن‌ها فرزندان‌شان وارث آن شوند.

این پدیده‌ای طبیعی وحقیقتی تاریخی است که درگذر قرن‌ها و نسل‌ها وجود داشته است و تاریخ شکوفایی خانواده‌های رومی و بیزانس و ساسانی و کیانی و دو خاندان (سورج بنسی) و (چندر بنسی) به آن گواهی می‌دهد.

اما اگر تاسیس دولتی قبیله‌ای یا جهانی به سببی غیر معمول محقق نمی‌شد کمترین چیزی که این موسسان حکومت و فاتحان و جنگجویان و رهبران سیاسی - کسانی که در حرکت‌هایی که انجام داده بودند موفق می‌شدند - به دست می‌آوردند، این بود که صاحب عزت و ثروت فراوان و اسباب خوشگذرانی بگردند، آنان در میان ناز و نعمت غلط می‌زدند و در میان انبوه طلا و نقره زندگی به سر می‌نمودند و مانند شیری بودند در جنگل که شکاری برای خودش پاره می‌کند و از باقیمانده شکارش صدها حیوان وحشی سیر می‌شود، حکایت خوشگذرانی و ناز و نعمتی که خانواده سلطنتی در روم و دولت کیانی درآن به سر می‌بردند مانند افسانه‌های خیالی و داستان‌های جنی می‌ماند و اگر تاریخ به آن گواهی نمی‌داد عقل آن را تصدیق می‌کرد [۱]. و خوشگذرانی آن‌ها را می‌توان از ابهت و شکوه در بار کسری و تفاصیل وحشتناکی که مورخین از «فرش بهار» [۲]. و خاندان سلطنتی روم و فارس و هند و از شیوه زندگی پیروانشان و از خوشگذرانی بی‌حد آن‌ها سخن می‌گویند اندازه کرد.

برعکس این پیامبری که از جانب خداوند مبعوث شده خاندانی سلطنتی را تاسیس نمی‌کند و فرصت‌ها و امکانات خوشگذرانی که تا مدت درازی ادامه می‌یابد برای خانواده‌اش فراهم نمی‌نماید و برای تامین منافع آن‌ها نمی‌کوشد تا به وسیله او بتوانند در رفاه و آسایش و به دور از رنج‌ها و خستگی‌های زندگی بر خلاف دیگر اقشار ملت زندگی به سر نماید، بلکه بر عکس افراد خانواده‌اش - در دوران زندگی او و پس از مرگش - با زهد و قناعت و از خود گذشتگی و جفا کشی زندگی به سر می‌نمایند و از بسیاری اسباب رفاه و آسایش محروم‌اند و در زندگی بر تلاش‌ها و در آمد‌های شخصی خود تکیه می‌نمایند بدون این که به حساب دیگران در رفاه و آسایش و خوشگذرانی زندگی کنند. مانند خانواده‌های برهمن‌ها و اکلیروس (مردان مذهبی مسیحیان) و هر جنس مقدس دیگری که بحساب و تلاش دیگران در رفاه به سر می‌برند.

شـرط سـوم

صحیفه آسمانی که بر پیامبر نازل می‌شود باید محفوظ باشد و در سطح فهم عموم باشد و در دسترس تمام توده‌ها باشد.

اما شرط سوم این است که خداوند حفاظت این صحیفه آسمانی را که بر پیامبران نازل شده به عهده بگیرد، کتابی که اساس دین و منبع دعوت و تعالیم پیامبر است و بزرگترین وسیله برای ارتباط مردم با او و محکم شدن رابطه آن‌ها با اوست و سببی قوی برای بوجود آوردن روحانیتی واقعی در وجود پیروانش می‌باشد و بیانگر عقاید - به خصوص عقیده توحید - تا روز قیامت و محافظ و نگهبان آن باشد و این کتاب باید به هدایت تمام انسانیت باشد و نشر و اشاعه آن در جهان و در توان فهم مردم بودن آن را خداوند به عهده گرفته باشد. و خداوند فضا و محیط مناسب را برای خواندن و کثرت تلاوت و حفظ و به خاطر آوردنش را به صورت بی‌نظیری آماده کرده باشد چون آخرین کتاب خدا و کشتی نجات برای انسانیت است و باید این کتاب از هر نوع دستبرد انسانی و از هر تغییر و حذف و اضافه کردن و از هر شائبه تحریف به دور باشد، چون به غیر از این نمی‌توان مردم را به ایمان آوردن به این کتاب فرا خواند و نمی‌توان آن را به عنوان گواه به جهانیان ارایه داشت، همان طور که استفاده کردن و بهره مند شدن از آن امکان پذیر نخواهد بود.

تاریخ کتاب‌های گذشته و دوران جدید (تورات و انجیل) و صحیفه‌های آسمانی بیان می‌دارد که چگونه این کتاب‌ها و صحیفه‌های آسمانی با دستبرد‌های دشمنان دین و حمله‌های مهاجمان ستمگر مواجه شده‌اند و چگونه در معرض تحریف‌های لفظی و معنوی که پیشوایان دنیا پرست و خدا نترس مذهبی انجام می‌دادند قرار گرفته‌اند و میدانی وسیع برای اهدافی بی‌ارزش و تغافل بشری شده بود و فرق کتاب‌هاو صحیفه‌های آسمانی با قرآن در این است که حفاظت از کتاب‌های مذکور به عهده پیروان و حاملان آن گذاشته شده است ﴿بِمَا ٱسۡتُحۡفِظُواْ مِن كِتَٰبِ ٱللَّهِ وَكَانُواْ عَلَيۡهِ شُهَدَآءَۚ[المائدة: ۴۴]. اما حفاظت از قرآن را خداوند خودش به عهده گرفته است پس فرمود: ﴿إِنَّا نَحۡنُ نَزَّلۡنَا ٱلذِّكۡرَ وَإِنَّا لَهُۥ لَحَٰفِظُونَ٩[الحجر: ٩].

شـرط چهارم

پیامبر باید خودش محور هدایت و قانون گذار و مورد اطاعت باشد.

شرط چهارم این است که پیامبر خودش مرکز هدایت و سر چشمه رهبری و محور دلبستگی امت باشد و همه به فرمان او گردن نهند و امت باید بر این عقیده و باور باشند که او آخرین پیامبر و روشن کننده راه و پیشوای همه است و به هیچ کس بعد از او اجازه ندهند که ادعای مشارکت با او در نبوت و تشریع مطلق را بنماید و به عصمت او هیچ کس دیگرغیر از او معتقد نباشند و فقط او را محل فرود آمدن وحی بدانند، وحدت این امت و جمع شدن آن و دور شدن آن از هم پاشیدگی عقیدتی و عملی و باقی ماندن نیروی درونی و قوت ایمانی‌اش همه این‌ها تا حد زیادی به عقیده «ختم نبوت» [۳]مرتبط است و عقیده مشارکت در نبوت با عقیده «ختم نبوت» [۴]متضاد است.

[۱] مراجعه کنید به کتاب «ایران در فی عهد الساسانیین» اثر پروفسور دانمارکی، آرتور کریستنسین، باب نهم و تاریخ ایران . شاهین مکاریوس ص ٩۰. [۲] فرشی بود که در روزهای پاییز پهن می‌شود و مجالس شراب و موسیقى برای زنده کردن خاطرات بهار بر آن منعقد می‌شد. [۳] نگاه کنید به کتاب «النبوة و الانبياء في ضوء القرآن». [۴] عقیده امامت و تعریف امام و ویژگی‌های آن نزد فرقه امامیه اثنا عشری با عقیده ختم نبوت متضاد است و با مشارکت در نبوت مرادف است و در صفحات آینده به صورت مشروح بیان خواهد شد.