دو تصویر متضاد

فهرست کتاب

دو تصویر متضاد از اسلام و مسلمین در عهد نخستین اسلام

دو تصویر متضاد از اسلام و مسلمین در عهد نخستین اسلام

اولین دوران نمونه اسلام چگونه بود؟ نتیجه تعلیم و تربیت بزرگ‌ترین و آخرین پیامبرصچه هست؟ سیره مردانی که در آغوش محمدصو مکتب پیامبرصتربیت شده‌اند چگونه بوده است؟ آیا سیره و رفتار و عملکرد آن‌ها با سیره بنیان‌گذاران حکومت‌های شخصی و چشم دوختگان آزمند به قدرت فرق می‌کرده است یا نه؟ آنان با خویشاوندان خود چگونه رفتار می‌نمودند و این بستگان و خویشاوندان خودشان از شخصیت بزرگ و مقدسی که با آن نسبت داشتند چگونه استفاده می‌کردند، سیره وشیوه اهل بیت در دعوت دادنشان به دین و اعلام حقیقت و صداقت و عمل به عزیمت چگونه بوده است؟ سپس وضعیت روابط این گروه نخستین مسلمین و شاگردان مدرسه پیامبر با یکدیگر و با همه کسانی که افتخار همراهی و صحابی بودن را داشتند و با اعضای خانواده پیامبرصکه به اهل بیت ملقب هستند چگونه بوده است و کسانی که زمام خلافت و حکومت را در این دوران نمونه بدست گرفتند (که خلفای راشدین می‌باشند) زندگی ایشان در پرتو تاریخ موثق و معتبر چگونه بوده است و رفتار آن‌ها با بندگان خداوند در قلمرو گسترده فرمانروائی‌هایشان به چه صورت بوده است، سطح زندگی آن‌ها در خانه با وجود قدرت فراگیر و گسترده بودن امکانات و وسایل رفاه و آسایش و خوشگذرانی چگونه بوده است؟ حقیقت صحت کتاب آسمانی که تمام دین بر پایه آن استوار است چیست؟ و تا چه اندازه قرآن صحیح و درست است؟

در پرتو پاسخ به این پرسش‌ها دو تصویر متضاد در جلوی چشم‌ها شکل می‌گیرد که در صفحه‌های گذشته آن را بررسی نمودیم. اول تصویری است که در پرتو عقاید اهل سنت ارائه می‌شود و تصویر دوم از عقاید و تصریحات فرقه اثنا عشری و از تصور مخصوص آن در مورد اسلام و تصویر شیعه از تاریخ و شرح دین ترکیب یافته است و هر دو تصویر با یکدیگر متضاد و از هم گریزان‌اند.

و اینک قضاوت و داوری را به عهده عقل سالم می‌گذاریم سپس هر کس را که خداوند به او عقل سالم بخشیده و انصاف دارد و برای اطلاع یافتن از تاریخ انسانی فرصت نموده به راحتی و آسانی می‌تواند داوری نماید که کدام تصویر شایسته این دین است و با آن مطابقت می‌نماید، دینی که خداوند آن را برای همه جهانیان بعنوان رحمت و هدایت مردم فرستاده است، دینی که ادعا می‌شود که در هر زمان شایستگی دارد که به آن عمل شود و نتیجه‌های درخشانی برای زندگی انسان دارد، دینی که بر این باور هستیم که پیامبری که این دین را برای جهان آورده است نسبت به دیگران بیشترین موفقیت را در تلاش‌های خود بدست آورده است و دوران او در تاریخ این دین و دعوت شکوفا‌ترین و موفق‌ترین دوران بوده است و باید با توجه به عقل و نقل چنین باشد، کدام تصویر بهتر و مفیدتر و افتخاری بزرگ‌تر برای انسانیت است؟ انسانیتی که در بیشتر احوال تاریخ آن سر شار از چشم دوختن به خوردن و نوشیدن. ناز و نعمت و خوشگذرانی و جنگیدن در راه اهدافی شخصی و قومی و تلاش و دویدن بدنبال دست یافتن به قدرت و فرمانروایی و سپس استفاده از آن در خدمت منافع شخصی و سودمند کردن بستگان می‌باشد. در دوران نخستین اسلام نه تنها زندگی افراد بر پایه‌های مبادی ثابت و هدایت فراگ‌یر و سعادت انسانیت بر پا بود بلکه جامعه انسانی بطود کامل و مدنیت و نظام حکومت و شیوه زندگی همه بر این پایه‌ها استوار بودند وتاریخ اولین دوران اسلام مصداق سخنی است که خلیفه راشد حضرت عمر بن عبدالعزیز در یکی از مناسبت‌ها فرموده است: «محمدصبه عنوان راهنما و هدایت‌گر مبعوث شده بود و به عنوان تحصیلدار و مالیات بگیر مبعوث نشده بود [٩۸]».

بر عکس این تصویری از مسلمانان نخستین که در پرتو عقاید فرقه امامیه و تصریحات آنان در برابر چشم‌ها نماد پیدا می‌نماید پرسش‌های زیادی در وجود هر فرد فرهنگی و حق فهم به وجود می‌آورد و آن این است که دعوت اسلامی وقتی که در ایام شکوفایی‌اش به دست دعوت‌گربزرگش نتوانسته است تاثیر عمیقی در زندگی داشته باشد، وقتی که کسانی که به این دعوت ایمان آورده بودند نتوانستند راه را ادامه دهند و به دعوت پیامبرشان بعد از وفات و رحلتش از دنیا وفادار بمانند و پیروان پیامبرصبرراه راست باقی نماندند جز چهار نفر، پس چگونه ما می‌توانیم که بپذیریم که این دین برای تزکیه وجود انسانیت و تهذیب اخلاق شایستگی دارد و می‌تواند انسانیت را از وحشیگری و شقاوت نجات دهد و آن را به اوج انسانیت بالاببرد؟

فرض کنید اگر فردی به عنوان نماینده اسلام سخنرانی شیوا و جذابی در مورد صدق و حقیقت بودن اسلام در یکی از پایتخت‌های کشورهای غربی و یا کشوری غیر مسلمان ایراد می‌نماید در خلال سخنرانی مردی بلند می‌شود و سخن او را قطع می‌نماید و می‌گوید: تو ای مرد بهتر است نخست خودت و دینت را در پرتو تاریخ بررسی کنی، و وقتی که نتیجه تلاش‌های طاقت فرسای پیامبرتان در راه این دین که بیست و سه سال طول کشید این بوده است که فقط چهار یا پنج نفر به راه او رهنمون گشته‌اند که بعد از مرگ او به دین پایبند بوده‌اند پس چگونه شما می‌توانید غیر مسلمان‌ها را به اسلام دعوت دهید و وقتی که مسلمان شوند چه چیزی استقامت و پایداری آن‌ها را بر دین تضمین می‌نماید؟ آیا ما می‌توانیم پاسخ این سؤال رابدهیم؟

[٩۸] کتاب الخراج امام ابی یوسف ص ٧۵