دو تصویر متضاد

فهرست کتاب

اقتباساتی كه عقاید فرقه امامیه را روشن می‌نماید

اقتباساتی كه عقاید فرقه امامیه را روشن می‌نماید

و اینک جادارد که بر عقاید و اصول فرقه اثنا عشری نظری بیافکنیم که این عقاید و اصول را از کتاب‌شان اصول کافی نقل می‌کنیم [۸۱]. این فرقه که معتقد است که خلیفه پیامبر، و خلیفه و امام نیز از جانب خداوند تعیین می‌شوند و آن‌ها مانند پیامبرصمعصوم می‌باشند و اطاعت آن‌ها واجب است و مقام‌شان با مقام پیامبرصبرابر است و از مقام دیگر پیامبران بالاتر است، و حجت الهی بر بندگانش بدون امام اقامه نمی‌شود و تا وقتی که امام دانسته نشود حجت کامل نمی‌گردد، دنیا بدون امام نمی‌تواند بر پا باشد، شناخت ائمه شرط ایمان است، اطاعت از ائمه مانند اطاعت از پیامبران واجب است،‌ائمه در حرام کردن و حلال کردن چیزها مختار هستند و آن‌ها مانند پیامبران معصومند، هر کس که به ائمه معصوم ایمان داشته باشد از اهل بهشت است گرچه ستمگر و فاسق و گناهکار باشد مقام ائمه مانند مقام پیامبرصاست، و از همه مردم و ار همه پیامبران مقام‌شان بالاتر است، ائمه از علم گذشته و آینده بر خوردار بوده‌اند و آن چه را که شده و آن چه را که در آ ینده پیش می‌آید را می‌دانسته‌اند، در شب و روز اعمال بندگان برای ائمه عرضه می‌شود، فرشتگان هر شب به نزد ائمه می‌آیند و در هر جمعه شب به معراج و آسمان‌ها برده می‌شوند و هر سال در شب قدر بر ائمه کتابی از جانب خداوند نازل می‌شود، مرگ در اختیار آن‌ها است و آن‌ها مالک و صاحب دنیا و آخرت می‌باشند پس هر کس را که خواسته‌اند، هر چه خواسته‌اند داده‌اند. محققان غیر مسلمان همین مفهوم را از تفکر مذکور امامت استنباط کرده‌اند.

پطریک هوگیس می‌گوید: شیعه ائمه را به صفات خداوند متعال متصف می‌نمایند. و محققی دیگر بنام «ایوانو» می‌گوید: استمرار پرتو و نور امامت برا‌ی همیشه در جهان به پیامبرصجایگاه جانبی می‌دهد و آن را در کناری می‌نهد. و محقق فیلیپ حتی. در مورد امامت شیعه می‌گوید: پیامبر اسلامصوحی - یعنی قرآن - را واسطه‌ای بین خدا و انسان قرار داده است اما شیعه این واسطه را به شکل انسان یعنی امام بر گردانده‌اند و شیعه در کلمه ایمان «به خدا ایمان آوردن و به قرآنی که مخلوق نیست ایمان آوردم» این را اضافه کرده‌اند که «من به امامی ایمان آورده‌ام که خداوند آن را انتخاب کرده است و او را دارای صفات الوهیت و خدایی است و منجی و رهای دهنده انسانیت است».

[۸۱] ن/ک أصول الكافي ص ۱۰۳ - ۲۵٩ و شرح اصول کافی.