مفهوم عدالت صحابهش
در علم روایت، چون دلیل صحت وقبول روایات، اعتماد بر روایت راوی است، فقط به یک چیز ثابت میشود: «دوری از کذب بر رسول خداصبه طور عمد و دانسته» [۹]. در پرتو این تعریف، عدالت به راحتی و روشنی در حق همهی صحابهش ثابت میگردد. چون در این صورت، گناه به فرض وقوع هم منافی عدالت و مانع قبول روایت راویان نیست و به استقرای تام ثابث شده که صحابهش هیچ گاه کذب نمیگفتند، چه برسد به کذب بر رسول خداصو این برای عدالت عموم آنان کافی است، هر چند صحابهش در تمام جوانب مزین به تقوا و وارستگی بودند. بنابراین، عدالت صحابهش در اصل به تمام معانی است و از دلایلی که إن شاء الله ارایه میشود این عدالت همه جانبهی آنان ثابت میگردد.
ضرورت ثبوت عدالت راویان، به وجود آورندهی علمی ظریف و پر دامنه به نام «علم أسماء الرجال» و متمم آن «علم جرح و تعدیل» شده است.
دربارهی صحابهش این ضرورت وجود ندارد. «چون آنان همه عادل هستند و جرح و انتقاد بر آنان وارد نمیآید. زیرا خداوند متعال ورسول او آنان را تزکیه و تعدیل نموده است و این مشهور است» [۱۰]. ومورد اتفاق تمام اهل سنت.
«مقتضای قبول عدالت صحابهش این است که وقتی اسم صحابی بیاید، بدون بحث و جست وجوی اسباب عدالت و طلب تزکیه، روایتش با اطمینان خاطر پذیرفته است» [۱۱]، بر خلاف راویان دیگر که با معیارهای علم «جرح و تعدیل» شخصیتشان از هر نظر مورد ارزیابی قرار میگیرد و بعضاً ناموثق و روایاتشان ضعیف یا مردود اعلام میشود.
اساساً - آنجا که بحث از دلایل برای اثبات قرآن و حدیث باشد - باید گفت که قرآن کریم، با عقیده به عصمت و صداقت قطعی پیامبر ثبوت یافته و احادیث پیامبر، با عقیده به عدالت و صداقت قطعی اصحابش.
[۹] ذیل تدریب الراوی: ۲/۲۱۵ و ۲۱۶. [۱۰] ابن اثیر: اسد الغابة: ۱/۳. [۱۱] سخن ابن انباری است. ر. ک : ارشاد الفحول شوکانی: ۷.