چرا صحابه را عادل می دانیم؟

۲- دلایل قدسی: (آیه‌های قرآن کریم)

۲- دلایل قدسی: (آیه‌های قرآن کریم)

شرط اول، اعتقاد است و یقین!

به طور کلی آن چه در قرآن کریم و احادیث نبوی درباره‌ی این دسته از مسلمانان ثابت است، فقط تمجید و توصیف و اکرام و بیان درجات بزرگ اخروی و امر به پیروی از آنان است.

قبل از خواندن آیه‌ها، این ماده‌ی عقیدتی درباره‌ی وحی الهی را در ذهن داشته باشید:

آن چه خوانده می‌شود، کلام خالق آسمان‌ها و زمین و تمام کائنات است، ذاتی که در فعل و کلام و تدبیر او عبث و خطا راه ندارد و آن چه می‌کند، بر مبنای حکمت و علم، و آن چه می‌فرماید، عین حقیقت و قطعی و بلاریب است:

﴿ذَٰلِكَ ٱلۡكِتَٰبُ لَا رَيۡبَۛ فِيهِۛ...[البقرة: ۲]. بنابراین، قضاوت و پیش گویی‌های خداوند متعال ذره‌ای انحراف نمی‌پذیرد و خلاف آن محال است. بر عکس سخن بندگان که به خودی خود هیچگاه دارای چنین قطعیتی نیست مگر اینکه ناشی از وحی خداوند متعال باشد، مانند اقوال رسولص. پس وقتی او تعالی کسی را به تعیین بهشتی گفت حتماً بهشتی است و محال است به دوزخ رود. چون اولاً مقتضای کلام محکم و قطعی او چنین است و ثانیاً او تعالی بر علم به گذشته که چگونه بود و به حال او که چگونه است و به آینده او که چگونه خواهد شد، این کلام را اظهار می‌فرماید. علم کامل و حکمت بالغه و احاطه‌ی خداوند متعال بر احوال ظاهری و باطنی وگذشته وحال و آینده‌ی بندگان، کلام او تعالی را از دیگران امتیاز می‌دهد.

خداوند متعال در قرآن کریم اصحاب رسول خویش را که گروهی معین بودند ستوده، و وعده‌های نیک داده، بهشتی گفته و رضایت خویش از آنان را اظهار نموده و باز این موارد را نه به صورت مطلق و ساده، بلکه با قیودات محکمی مانند ﴿خَٰلِدِينَ فِيهَا﴿أَبَدٗا﴿حَقًّا﴿إِنَّ﴿إِنَّمَاو سایر قواعد لغوی و بلاغی که در تثبیت و تحکیم مطلب مؤثر است، محکم نموده تا این قضاوت از هر نظر قطعی و بلانقص ثابت شود، همانطور که برای معرفی و اثبات فرجام بد منافقان که در میان صحابهش بودند، با چنین قیوداتی آیه نازل فرموده و آنان را نمایانده است. بنابراین، اصحاب رسول خداصبه دلیل این فرموده‌های خداوند متعال همه بهشتی هستند و محال است که بر خلاف آن، دوزخی باشند یا مرتکب گناهانی گردند که آنان را فاسق گرداند و حتماً به دوزخ ببرد. از منظر عقل هم باید این طور باشد. فکرش را بکنید خداوند متعال در کتاب جاوید خویش اعلام رضایت از کسانی فرموده و آنان را با صفات نیک ستوده و جزماً بهشتی گفته است، اما به مرور زمان آن افراد تبدیل به شخصیت‌هایی منفی و لایق قهر و عذاب شدند، در حالی که کلام الهی باقی است و کماکان در حق آنان خوانده می‌شود و تدریس می‌گردد! آیا این پدیده - اگر فرضاً تصور شود - مستلزم نقص در دین خداوند متعال و ضعف در کلام او نیست؟ از این تصور به خدا پناه می‌بریم! فراموش نشود که این مطلب ایمانی در مورد احادیث رسول خداصهم صدق می‌کند. زیرا پیامبر خداص مطالب مربوط به دین و شریعت را از طرف خداوند متعال اخذ و عنوان می‌کرد و به همین سبب به سنت ایشان در اصطلاح «وحی غیر متلو» (قرانی که تلاوت نمی‌شود) گفته می‌شود.

خلاصه کلام اینکه ضرورتاً باید عقیده داشت که موصوفان و ممدوحان او تعالی - در قالب قرآن باشد یا حدیث - در هر زمان ممدوح و دارای شرف و قطعاً بهشتی هستند و بر همین مبنای محکم عقیده داریم که تمجید و توصیف و رضایت خداوند متعال از صحابهش به بقای جاوید و ابدی قرآن باقی است.

روی همین قطعیت قول خداوندی است که از میان صحابهش آنان که درباره‌شان به طور خصوص آیه وجود داشت، نزد بقیه با احترام مخصوص‌تر مواجه بودند. رسول اللهص، مهاجران و انصار و همچنین بدریان و اصحاب حدیبیه و گروه‌های دیگر را به دلیل همین نوع تخصیص‌های قرآنی بر دیگران برتری می‌داد.

و باز روی همین قطعیت و بلاریبی کلام خداوند متعال است که صحابهش در عین خوف شدید از خداوند متعال، به دلیل آیه‌ها و بشارت‌های نبوی مربوط به خویش امید به بهشتی بودن خود داشتند. حضرت ابن عباسس پس از خواندن آیه‌ی: ﴿وَكُنتُمۡ عَلَىٰ شَفَا حُفۡرَةٖ مِّنَ ٱلنَّارِ فَأَنقَذَكُم مِّنۡهَا[آل‌عمران: ۱۰۳]. گفت: «خداوند ما را از آتش جهنم نجات داده و امیدوارم که دیگر هرگز مارا در آن داخل نمی‌کند» [۲۴].

عطا بن ابی رباح/گوید: ابن عباسس به من گفت: آیا به تو زنی از اهل بهشت نشان ندهم؟ گفتم: بله.گفت: این زن سیاه را می‌بینی؟ او نزد رسول الله آمد و گفت من دچار عارضه‌ی صرع می‌شوم، برای من دعا کنید. آن حضرت فرمودند: «یا صبر می‌کنی و در عوض به جنت خواهی رفت یا دعا می‌کنم که خداوند تورا شفا دهد». گفت: پس صبر می‌کنم، فقط دعا کنید چون عارضه پیش آید بی‌حجاب نشوم. آن حضرتصبرایش دعا کردند [۲۵]. همین سخن رسول اللهصکافی بود که صحابهش یقینا بدانند که آن زن به بهشت می‌رود.

ابن حاطب/می گوید: روزی با حضرت علیس در خانه‌ی نافع بودم. عمار و مالک و صعصعه هم با ایشان بودند. در اثنای سخن ذکر حضرت عثمانسبه میان آمد. فرمودند: «از رسول اللهصدرباره‌ی عثمان مطالب نیک و بشارت‌هایی صادر شده که بعد از آن هیچ گاه خداوند او را عذاب نخواهد داد» [۲۶].

پس از جنگ جمل که میان امیرالمؤمنین حضرت علیس از یک طرف، و طلحه و زبیرباز طرف دیگر اتفاق افتاد، امیرالمؤمنین همیشه می‌فرمود: «امید دارم که من و طلحه و زبیراز کسانی باشیم که خداوند متعال درباره‌شان فرموده: ﴿وَنَزَعۡنَا مَا فِي صُدُورِهِم مِّنۡ غِلٍّ إِخۡوَٰنًا عَلَىٰ سُرُرٖ مُّتَقَٰبِلِينَ ٤٧[الحجر: ۴۷]. «و بیرون آوردیم [در بهشت] آنچه از بغض و کدورت که در سینه داشتند در حالی که چون برادرانی بر تخت‌هایی رو به روی یکدگر نشسته‌اند» [۲۷].

یک مرتبه، پس از اینکه حضرت علیس این سخن را به فرزند حضرت طلحهس گفت، دو نفر منافق که حضور داشتند، به اعتراض گفتند: خداوند عادل‌تر از این حرف‌هاست! آن حضرتس شدیداً ناراحت شد وفرمود: بروید گورتان را گم کنید! اگر این افراد ما نباشیم، چه کسانی باشند؟ [۲۸].

شما نیز با همین عقیده‌ی محکم ترجمه‌ی آیه‌ها و احادیث مربوط به شأن و منزلت صحابهشرا بخوانید و بعد با اطمینان خاطر «عدالت صحابهش» را به قضاوت بنشینید.

آیه‌های مربوط به فضایل صحابهش را می‌توان در این دو مضمون کلی جای داد:

۱- فضیلت صحابهش

۲- امر به اقتدای صحابهش

چون بحث از دلایل قطعی و بلاریب قرآن است، گزیده گویی و اجمال این دلایل هم برای اثبات مطلب کافی خواهد بود.

الف) آیه‌های فضیلت

۱- رسول خداصو اصحاب ایشان ثمره‌ی دعای حضرت ابراهیم خلیل الله÷ و فرزندش حضرت اسماعیل÷بودند: حضرت ابراهیم خلیل و حضرت اسماعیل علیهما السلام وقتی بنای کعبه را تمام نمودند، دعا کردند: ﴿رَبَّنَا وَٱبۡعَثۡ فِيهِمۡ رَسُولٗا مِّنۡهُمۡ يَتۡلُواْ عَلَيۡهِمۡ ءَايَٰتِكَ وَيُعَلِّمُهُمُ ٱلۡكِتَٰبَ وَٱلۡحِكۡمَةَ وَيُزَكِّيهِمۡ[البقرة: ۱۲۹]. «پروردگارا، مبعوث فرما در نسل ما رسولی از خودشان تا تلاوت کند بر آنان آیات تو را و بیاموزد آنان را کتاب و حکمت و تزکیه‌شان نماید».

این دعا به طور کامل مستجاب شد. خداوند عزیز و حکیم خطاب به اصحاب آخرین پیامبرش می‌فرماید: ﴿أَرۡسَلۡنَا فِيكُمۡ رَسُولٗا مِّنكُمۡ يَتۡلُواْ عَلَيۡكُمۡ ءَايَٰتِنَا وَيُزَكِّيكُمۡ وَيُعَلِّمُكُمُ ٱلۡكِتَٰبَ وَٱلۡحِكۡمَةَ[البقرة: ۱۵۱]. «فرستادیم در میان شما رسولی از خودتان که تلاوت می‌کند بر شما آیات ما را و تزکیه می‌کند شما را و آموزش می‌دهد شما را کتاب و حکمت و آنچه که قبلاً نمی‌دانستید».

پس وجود صحابهش در اسلام مانند خود رسول اسلام، از آثار دعای حضرت خلیل÷ است. بنابراین، چنان که او از خداوند متعال خواسته بود، آنان افرادی مزکی و عادل شدند.

در آیه‌ای دیگر آنان را در اثر این دعا مؤمن گفته و چنین متذکر شده است: ﴿لَقَدۡ مَنَّ ٱللَّهُ عَلَى ٱلۡمُؤۡمِنِينَ إِذۡ بَعَثَ فِيهِمۡ رَسُولٗا مِّنۡ أَنفُسِهِمۡ يَتۡلُواْ عَلَيۡهِمۡ ءَايَٰتِهِۦ وَيُزَكِّيهِمۡ وَيُعَلِّمُهُمُ ٱلۡكِتَٰبَ وَٱلۡحِكۡمَةَ[آل‌عمران: ۱۶۴]. «و محققاً خداوند بر مؤمنان منت نهاد که در میان‌شان رسولی از خودشان مبعوث کرد که بر آنان آیات او را تلاوت می‌کند و تزکیه‌شان می‌نماید و کتاب و حکمت می‌آموزد».

۲- صحابهش نهالانی از ریشه و جوانه‌هایی از تنه‌ی درخت نبوت و وصف شده در تورات و انجیل بودند، خداوند متعال آنان را برای کوری چشم کافران پرورانده بود، ﴿مُّحَمَّدٞ رَّسُولُ ٱللَّهِۚ وَٱلَّذِينَ مَعَهُۥٓ أَشِدَّآءُ عَلَى ٱلۡكُفَّارِ رُحَمَآءُ بَيۡنَهُمۡۖ تَرَىٰهُمۡ رُكَّعٗا سُجَّدٗا يَبۡتَغُونَ فَضۡلٗا مِّنَ ٱللَّهِ وَرِضۡوَٰنٗاۖ سِيمَاهُمۡ فِي وُجُوهِهِم مِّنۡ أَثَرِ ٱلسُّجُودِۚ ذَٰلِكَ مَثَلُهُمۡ فِي ٱلتَّوۡرَىٰةِۚ وَمَثَلُهُمۡ فِي ٱلۡإِنجِيلِ كَزَرۡعٍ أَخۡرَجَ شَطۡ‍َٔهُۥ فَ‍َٔازَرَهُۥ فَٱسۡتَغۡلَظَ فَٱسۡتَوَىٰ عَلَىٰ سُوقِهِۦ يُعۡجِبُ ٱلزُّرَّاعَ لِيَغِيظَ بِهِمُ ٱلۡكُفَّارَۗ وَعَدَ ٱللَّهُ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ مِنۡهُم مَّغۡفِرَةٗ وَأَجۡرًا عَظِيمَۢا ٢٩[الفتح: ۲۹]. «محمد رسول خداست و کسانی که با اویند، سخت‌اند بر کافران و مهربان‌اند بین یکدیگر. می‌بینی آنان را در حال رکوع و سجده، خواهان فضل و رضای الهی هستند. علامت عبادت‌شان بر اثر سجده‌ها در چهره‌های‌شان هویداست. این مثال آنان در تورات است و مثل‌شان در انجیل مانند کاشته شده‌ای است که بیرون آورد نهال و جوانه‌اش را سپس قوی گردانید آن را و آن نو روییده ستبر گشت و بر ساقه‌اش استوار و راست گردید و دهقانان را شاد می‌کند تا [خداوند بدین طریق] همراهان رسول را مایه‌ی خشم کافران گرداند. خداوند به این دسته از انسان‌ها که ایمان آوردند و عمل نیک انجام دادند، وعده‌ی مغفرت و پاداش بزرگ داده است».

تشبیه صحابهش به نهال یا جوانه (که ترجمه‌ی «شطأ» در آیه است) جالب توجه است. زیرا نهال وجوانه‌ی درخت، تمام خواص و ویژگی‌های درخت را از لحاظ کیفیت و مرغوبیت کسب می‌کند، بر عکس تخم درخت که اغلب چنین نیست و دهقانان این مطلب را به خوبی می‌دانند. آیه با این تمثیل می‌فهماند که اولاً، اصحاب نبی اسلامصپروردگان کامل وتمام عیار نبوت بودند و ثانیاً، خداوند متعال برای به خشم آوردن کفار آنان را به کمال رسانده بود. پس، به دلالت صریح این آیه، اساساً یکی از حکمت‌های به وجود آوردن صحابهش در اطراف رسول اللهصهمین مطلب است: مؤمنان از آنان خوش‌شان بیاید و دوست‌شان بدارند و کافران بدشان بیاید و....

در آیه‌های دیگر این غیظ و غضب کفار و منافقان را چنین برای صحابهش توضیح داده است: ﴿...وَإِذَا لَقُوكُمۡ قَالُوٓاْ ءَامَنَّا وَإِذَا خَلَوۡاْ عَضُّواْ عَلَيۡكُمُ ٱلۡأَنَامِلَ مِنَ ٱلۡغَيۡظِۚ قُلۡ مُوتُواْ بِغَيۡظِكُمۡۗ إِنَّ ٱللَّهَ عَلِيمُۢ بِذَاتِ ٱلصُّدُورِ ١١٩ إِن تَمۡسَسۡكُمۡ حَسَنَةٞ تَسُؤۡهُمۡ وَإِن تُصِبۡكُمۡ سَيِّئَةٞ يَفۡرَحُواْ بِهَاۖ وَإِن تَصۡبِرُواْ وَتَتَّقُواْ لَا يَضُرُّكُمۡ كَيۡدُهُمۡ شَيۡ‍ًٔاۗ إِنَّ ٱللَّهَ بِمَا يَعۡمَلُونَ مُحِيطٞ ١٢٠[آل‌عمران: ۱۱۹-۱۲۰]. «... و آنان [کفار و منافقان و اهل کتاب] هر گاه به شما می‌رسند می‌گویند: ما ایمان آورده‌ایم و چون تنها می‌شوند از شدت غیض بر شما، انگشت‌ها را زیر دندان می‌گیرند! بگو [تو ای محمدص]: به سبب این غیظ خود بمیرید! یقیناً خداوند به آن چه در سینه‌هاست، داناست. هر گاه به شما خیری برسد آنان را ناراحت می‌کند و چون به شما بدی برسد به آن خوشحال می‌گردند و شما اگر صبر و تقوا پیشه نمایید، مگر آنان ضرری به شما نمی‌رسانند. محققاً خداوند به آن چه که آنان می‌کنند، احاطه دارد».

۳- خداوند متعال از همه‌ی صحابهش راضی است و به همه وعده‌ی بهشت داده و این برترین خاصه‌ی اصحاب کرامش می‌باشد که در کلام ازلی و ابدی اله العالمین ثبت شده است: ¬﴿جَزَآؤُهُمۡ عِندَ رَبِّهِمۡ جَنَّٰتُ عَدۡنٖ تَجۡرِي مِن تَحۡتِهَا ٱلۡأَنۡهَٰرُ خَٰلِدِينَ فِيهَآ أَبَدٗاۖ رَّضِيَ ٱللَّهُ عَنۡهُمۡ وَرَضُواْ عَنۡهُ[البینة: ۸]. «جزای آنان [کسانی که به رسولص ایمان آوردند] نزد پروردگارشان باغ‌هایی است که از زیر درختان آن نهرها جاری است، تا ابد در آن می‌مانند. خداوند از آنان راضی شد و آنان از خداوند راضی شدند».

چنان که ابویعلی/گفته و عقیده‌ی اسلامی است، «رضا» از اوصاف قدیمه‌ی (لایتغیر) خداوند متعال است، و او تعالی فقط برای کسی رضایتش را اعلام می‌فرماید که به علم ازلی و ابدی و محیط خویش می‌داند او تا دم مرگ متمسک به موجبات رضای او تعالی می‌شود و به همان اعمال می‌میرد [۲۹].

درباره‌ی کسانی که در پیمان حدیبیه زیر درخت با رسول خداصبر انتقام خون حضرت عثمانس بیعت نمودند، به رسولش فرمود: ﴿إِنَّ ٱلَّذِينَ يُبَايِعُونَكَ إِنَّمَا يُبَايِعُونَ ٱللَّهَ[الفتح: ۱۰]. «بی‌شک آنان که با تو بیعت می‌کنند، در حقیقت با خدا بیعت می‌کنند». (و اعلام فرمود: ﴿لَّقَدۡ رَضِيَ ٱللَّهُ عَنِ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ إِذۡ يُبَايِعُونَكَ تَحۡتَ ٱلشَّجَرَةِ فَعَلِمَ مَا فِي قُلُوبِهِمۡ فَأَنزَلَ ٱلسَّكِينَةَ عَلَيۡهِمۡ[الفتح: ۱۸]. «محققاً خدا راضی شد از مؤمنان آنگاه که بیعت کردند با تو در زیردرخت. او دانست آن چه در دلها داشتند، پس نازل کرد سکینه بر آنان». این اصحاب ۱۵۰۰ نفر بودند.

در جایی دیگر می‌فرماید: ﴿وَٱلسَّٰبِقُونَ ٱلۡأَوَّلُونَ مِنَ ٱلۡمُهَٰجِرِينَ وَٱلۡأَنصَارِ وَٱلَّذِينَ ٱتَّبَعُوهُم بِإِحۡسَٰنٖ رَّضِيَ ٱللَّهُ عَنۡهُمۡ وَرَضُواْ عَنۡهُ وَأَعَدَّ لَهُمۡ جَنَّٰتٖ تَجۡرِي تَحۡتَهَا ٱلۡأَنۡهَٰرُ خَٰلِدِينَ فِيهَآ أَبَدٗاۚ ذَٰلِكَ ٱلۡفَوۡزُ ٱلۡعَظِيمُ ١٠٠[التوبة: ۱۰۰]. «و سبقت کنندگان نخستین - مهاجران و انصار - و کسانی که به خوبی پیروی کردند از آنان، خدا از آنان راضی شد و آنان از خدا راضی شدند و مهیا کرده خدا برای آنان باغ‌هایی که جاری است در زیر درختانش نهرها، تا ابد در آنجا می‌مانند و این کامیابی بزرگی است». این آیه در دوران غزوه‌ی تبوک نازل شد که تعداد مسلمانان در آن غزوه به سی هزار و به روایتی هفتاد هزار نفر می‌رسید. و برای همه اصحاب - اصحاب قبل از فتح مکه و اصحاب بعد از فتح - می‌فرماید: ﴿لَا يَسۡتَوِي مِنكُم مَّنۡ أَنفَقَ مِن قَبۡلِ ٱلۡفَتۡحِ وَقَٰتَلَۚ أُوْلَٰٓئِكَ أَعۡظَمُ دَرَجَةٗ مِّنَ ٱلَّذِينَ أَنفَقُواْ مِنۢ بَعۡدُ وَقَٰتَلُواْۚ وَكُلّٗا وَعَدَ ٱللَّهُ ٱلۡحُسۡنَىٰۚ وَٱللَّهُ بِمَا تَعۡمَلُونَ خَبِيرٞ[الحدید: ۱۰]. «از میان شما آنان که قبل از فتح انفاق نمودند و جهاد کردند با کسانی که بعد از فتح انفاق نمودند و جهاد کردند، مساوی نیستند. آنان از اینان دارای درجات برتری هستند و خدا به همه وعده‌ی حسنی [بهشت] داده و خدا به آن چه که می‌کنید با خبر است». و در آیه‌ای دیگر ثمره‌ی این وعده را چنین متذکر شده است:

﴿إِنَّ ٱلَّذِينَ سَبَقَتۡ لَهُم مِّنَّا ٱلۡحُسۡنَىٰٓ أُوْلَٰٓئِكَ عَنۡهَا مُبۡعَدُونَ ١٠١[الأنبیاء: ۱۰۱]. «بی‌شک کسانی که برای‌شان از طرف ما وعده‌ی حسنی مقدر و مشخص شده است، از دوزخ دور کرده شدگانند».

۴- صحابهش همه پیرو واقعی خدا و رسول اوصو مؤمنان و متقیان حقیقی بودند:

خداوند خطاب به همه‌ی آنان فرمود: ﴿وَلَوۡلَا فَضۡلُ ٱللَّهِ عَلَيۡكُمۡ وَرَحۡمَتُهُۥ لَٱتَّبَعۡتُمُ ٱلشَّيۡطَٰنَ إِلَّا قَلِيلٗا[النساء: ۸۳]. «اگر فضل خدا و رحمت او شامل حالتان نمی‌شد، جز اندکی همه‌ی شما شیطان را پیروی می‌کردید». یعنی فضل و رحمت خدا شامل حالتان شده و برای همین همه‌تان پیرو واقعی خداوند متعال و رسول اوصهستید.

در جایی دیگر می‌فرماید: ﴿إِذۡ جَعَلَ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ فِي قُلُوبِهِمُ ٱلۡحَمِيَّةَ حَمِيَّةَ ٱلۡجَٰهِلِيَّةِ فَأَنزَلَ ٱللَّهُ سَكِينَتَهُۥ عَلَىٰ رَسُولِهِۦ وَعَلَى ٱلۡمُؤۡمِنِينَ وَأَلۡزَمَهُمۡ كَلِمَةَ ٱلتَّقۡوَىٰ وَكَانُوٓاْ أَحَقَّ بِهَا وَأَهۡلَهَا[الفتح: ۲۶]. «آنگاه که کافران در قلوب‌شان حمیت جاهلی را جای می‌دادند خداوند سکینه‌اش را بر رسول خود و بر مؤمنان نازل کرد و کلمه‌ی تقوا [کلمه‌ی «لا إله إلا الله» که اساس ایمان وتقوا وطهارت است] را بر آنان ثابت کرد وآنان به کلمه‌ی تقوا شایسته‌تر ازهرکس دیگر و اهل آن بودند».

و می‌فرماید: ﴿وَٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ وَءَامَنُواْ بِمَا نُزِّلَ عَلَىٰ مُحَمَّدٖ وَهُوَ ٱلۡحَقُّ مِن رَّبِّهِمۡ كَفَّرَ عَنۡهُمۡ سَيِّ‍َٔاتِهِمۡ وَأَصۡلَحَ بَالَهُمۡ ٢[محمد: ۲]. «و کسانی که ایمان آوردند و اعمال نیک انجام دادند و به آنچه که بر محمد نازل شده - و آن حق است از جانب پروردگارشان - گناهان‌شان را بخشید و احوال‌شان را اصلاح نمود».

۵- خداوند متعال صحابهش را انتخاب کرده بود:

به آنان فرمود: ﴿كُنتُمۡ خَيۡرَ أُمَّةٍ أُخۡرِجَتۡ لِلنَّاسِ تَأۡمُرُونَ بِٱلۡمَعۡرُوفِ وَتَنۡهَوۡنَ عَنِ ٱلۡمُنكَرِ وَتُؤۡمِنُونَ بِٱللَّهِ[آل‌عمران: ۱۱۰]. «شما بهترین امت هستید. برای مردم بیرون آورده شدید، به نیکی امر و از بدی منع می‌نمائید و به خدا ایمان دارید». رسول خداصدر تفسیر این آیه فرمودند: «با شما هفتاد امت کامل شده است و شما نزد پروردگار، عزیزترین و گرامی‌ترین هستید».

و فرمود: ﴿هُوَ ٱجۡتَبَىٰكُمۡ[الحج: ۷۸]. «او [خدا] شما را انتخاب کرده است».

و فرمود: ﴿ثُمَّ أَوۡرَثۡنَا ٱلۡكِتَٰبَ ٱلَّذِينَ ٱصۡطَفَيۡنَا مِنۡ عِبَادِنَا[فاطر: ۳۲]. «و سپس سپردیم کتاب را به گروهی از بندگان خویش که آنان را برگزیدیم». که منظور از آن، دادن قرآن کریم که جامع تمام کتاب‌های پیشین و حاوی آخرین دین و شریعت می‌باشد، به امت محمدصو در رأس آنان، اصحاب رسول اللهصاست.

۶- وجود صحابهش نعمت بزرگ خداوند متعال بر رسول و عامل موفقیت او در ادای رسالت آسمانی‌اش بود: پیشرفت دعوت و شوکت اسلام مولود دو قدرت بود: یکی، قدرت معنوی و غیبی و دیگر، قدرت ظاهری. قدرت غیبی، نصرت خداوند متعال به صورت‌های مختلف بود. و قدرت ظاهری، همراهی مخلصانه‌ی صحابهش در تمام مراحل دعوت. خداوند متعال اهمیت این دو نعمت بزرگ را چنین به پیامبرش یادآوری می‌فرماید: ﴿هُوَ ٱلَّذِيٓ أَيَّدَكَ بِنَصۡرِهِۦ وَبِٱلۡمُؤۡمِنِينَ[الأنفال: ۶۲]. «اوست آن کسی که تو را به نصرت خویش و به وسیله‌ی مومنان کمک نمود». و: ﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلنَّبِيُّ حَسۡبُكَ ٱللَّهُ وَمَنِ ٱتَّبَعَكَ مِنَ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ ٦٤[الأنفال: ۶۴]. «ای نبی، تو را خدا کافی است و مؤمنانی که از تو پیروی می‌کنند».

۷- خداوند متعال از صحابهش دفاع کرده است:

کافران صحابه‌ی رسول خداصرا به دلیل ایمان آوردن به او، سفیه و بی‌خرد گفتند:

﴿وَإِذَا قِيلَ لَهُمۡ ءَامِنُواْ كَمَآ ءَامَنَ ٱلنَّاسُ قَالُوٓاْ أَنُؤۡمِنُ كَمَآ ءَامَنَ ٱلسُّفَهَآءُ[البقرة: ۱۳]. «و چون گفته شود به آنان که ایمان بیاورید، می‌گویند آیا همچنان که بی‌خردان ایمان آوردند، ما هم ایمان بیاوریم؟!». خداوند متعال در دفاع از صحابهش فرمود: «آگاه باشید و بدانید که آنان خود بی‌خرد هستند، اما نمی‌دانند».

هنگام برگشت از غزوی بنی مصطلق، منافقان گفتند: «چون به مدینه باز گشتیم عزیزترین مردمان ذلیل‌ترین‌ها را از آنجا بیرون خواهند کرد!»که منظورشان از عزیزترین مردم، خودشان و از ذلیل‌ترین، یاران مخلص رسول خداصبودند. خداوند متعال از یاران پیامبرش چنین دفاع فرمود: ﴿وَلِلَّهِ ٱلۡعِزَّةُ وَلِرَسُولِهِۦ وَلِلۡمُؤۡمِنِينَ وَلَٰكِنَّ ٱلۡمُنَٰفِقِينَ لَا يَعۡلَمُونَ[المنافقون: ۸]. «و عزت برای خداست و برای رسولش و برای مومنان و لیکن منافقان نمی‌دانند»..

بعضی از کفار با دو رنگی مسلمانان را فریب می‌دادند. در کلام سرمدی این موضوع چنین بیان شده است: ﴿وَإِذَا لَقُواْ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ قَالُوٓاْ ءَامَنَّا وَإِذَا خَلَوۡاْ إِلَىٰ شَيَٰطِينِهِمۡ قَالُوٓاْ إِنَّا مَعَكُمۡ إِنَّمَا نَحۡنُ مُسۡتَهۡزِءُونَ ١٤[البقرة: ۱۴]. «وقتی با مسلمانان ملاقات می‌کنند می‌گویند: ما ایمان آورده ایم وچون با سرکردگان شیطان خود تنها می‌شوند می‌گویند: ما با شماییم، ما فقط آنان را استهزا می‌کردیم». خداوند متعال جواب این فریب و استهزا را خود داد و فرمود: ﴿ٱللَّهُ يَسۡتَهۡزِئُ بِهِمۡ وَيَمُدُّهُمۡ فِي طُغۡيَٰنِهِمۡ يَعۡمَهُونَ ١٥[البقرة: ۱۵]. «خدا در مقابل، آنان را استهزا می‌کند و فرصت‌های طولانی می‌دهد تا روزگار را در سرکشی‌هایشان حیران و سرگردان بسر برند».

در آیه‌ای دیگر این مسخره کنندگان را غیر قابل مغفرت نامیده است، ولو اینکه پیامبر برای آنان مغفرت جوید: ﴿ٱسۡتَغۡفِرۡ لَهُمۡ أَوۡ لَا تَسۡتَغۡفِرۡ لَهُمۡ إِن تَسۡتَغۡفِرۡ لَهُمۡ سَبۡعِينَ مَرَّةٗ فَلَن يَغۡفِرَ ٱللَّهُ لَهُمۡۚ ذَٰلِكَ بِأَنَّهُمۡ كَفَرُواْ بِٱللَّهِ وَرَسُولِهِۦۗ وَٱللَّهُ لَا يَهۡدِي ٱلۡقَوۡمَ ٱلۡفَٰسِقِينَ ٨٠[التوبة: ۸۰]. «[برای آنان عذاب دردناکی وجود دارد] مساویست که آمرزشی طلب کنی [تو ای پیامبر] برای آنان یا آمرزش طلب نکنی. اگر هفتاد بار برای آنان مغفرت بخواهی هرگز خدا آنان را مغفرت نمی‌کند. چون آنان به خدا و رسول او کافر شدند و خدا فاسقان را راهنمایی نمی‌کند». وقتی منافقان بر ام المؤمنین عایشهلتهمت بستند، خداوند متعال هفده آیه (درسوره‌ی نور) در برائت آن بانوی پاک اسلام نازل فرمود.

این سری دفاعیات را رسول خداصنیز در دو جنبه‌ی قولی و فعلی برای اصحاب ظاهر ساخته است که ان شاء الله در فصل سوم نمونه‌هایی از آن را خواهیم آورد.

۸- خداوند متعال در باره‌ی شرایط محبوبانه‌ی صحابهش پس از رسولصپیش‌گویی فرمود وآنان را مجری وعده‌های خود قرار داد: ﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ مَن يَرۡتَدَّ مِنكُمۡ عَن دِينِهِۦ فَسَوۡفَ يَأۡتِي ٱللَّهُ بِقَوۡمٖ يُحِبُّهُمۡ وَيُحِبُّونَهُۥٓ أَذِلَّةٍ عَلَى ٱلۡمُؤۡمِنِينَ أَعِزَّةٍ عَلَى ٱلۡكَٰفِرِينَ يُجَٰهِدُونَ فِي سَبِيلِ ٱللَّهِ وَلَا يَخَافُونَ لَوۡمَةَ لَآئِمٖۚ ذَٰلِكَ فَضۡلُ ٱللَّهِ يُؤۡتِيهِ مَن يَشَآءُۚ وَٱللَّهُ وَٰسِعٌ عَلِيمٌ ٥٤[المائدة: ۵۴]. «ای مؤمنان! هر که از شما از دین خود مرتد شود بزودی خدا قومی را می‌آورد [و بر شما مرتدان مسلط می‌کند] که آنان را دوست دارد و آنان نیز دوستدار او هستند، بر مؤمنان نرم و شفیق‌اند و بر کافران سخت و شدید. پیکار می‌کنند در راه خدا و از ملامت هیچ ملامت کننده‌ای نمی‌هراسند. این فضل خداست که هر کس را می‌خواهد می‌دهد و خدا وسیع الفضل و داناست».

این ارتداد متصلاً پس از رحلت رسول خداصدر میان نو مسلمانان قبایل بنی مدلج (با سرکردگی اسود عنسی) و بنو حنیفه (با سرکردگی مسیلمه کذاب) و بنو اسد (قوم طلیحه بن خویلد متنبی) صورت بست و آن که با عزم راسخ و اراده‌ی فولادین با این فتنه به مبارزه بر خاست، خلیفه‌ی بلافصل رسول خداصحضرت ابوبکر صدیقش و لشکر پیکار گر همراه او، اصحاب رسول خداصبودند، محبان و محبوبان خدا که از هیچ ملامتی نترسیدند!.

«خداوند وعده داده به کسانی از شما که ایمان آوردند و کارهای نیک کردند که حتما آنان را در زمین خلافت می‌دهد، همانطور که خلافت بخشید به کسانی که قبل از آنان بودند».

همه‌ی این وعده‌های الهی در زمان خلافت خلفای راشد و به توسط صحابهش تحقق یافت.

۹- خداوند متعال، روز قیامت صحابهش را با احترام و اعزاز استقبال می‌کند:

﴿يَوۡمَ لَا يُخۡزِي ٱللَّهُ ٱلنَّبِيَّ وَٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ مَعَهُۥۖ نُورُهُمۡ يَسۡعَىٰ بَيۡنَ أَيۡدِيهِمۡ[التحریم: ۸]. «آن روز که خدا سرافکنده نمی‌کند نبی و کسانی را که ایمان آوردند با او. نورشان در جلو و در قسمت راستشان می‌شتابد [و برای‌شان روشنایی پخش می‌کند]».

۱۰- خداوند متعال در قلب اصحاب رسول خویش صایمان را محبوب گردانید و هر لحظه بیشتر می‌فرمود: ﴿...وَلَٰكِنَّ ٱللَّهَ حَبَّبَ إِلَيۡكُمُ ٱلۡإِيمَٰنَ وَزَيَّنَهُۥ فِي قُلُوبِكُمۡ وَكَرَّهَ إِلَيۡكُمُ ٱلۡكُفۡرَ وَٱلۡفُسُوقَ وَٱلۡعِصۡيَانَۚ أُوْلَٰٓئِكَ هُمُ ٱلرَّٰشِدُونَ ٧ فَضۡلٗا مِّنَ ٱللَّهِ وَنِعۡمَةٗۚ وَٱللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٞ ٨[الحجرات: ۷-۸]. «و لیکن خدا ایمان را در نزدتان محبوب کرد و زینت داد آن را در قلوبتان و زشت و ناپسند نمود به نزدتان کفر و بدکاری و سرکشی را. اینانند راشدان و این نتیجه‌ی فضل و نعمت خداست و خدا دانا و با حکمت است».

﴿هُوَ ٱلَّذِيٓ أَنزَلَ ٱلسَّكِينَةَ فِي قُلُوبِ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ لِيَزۡدَادُوٓاْ إِيمَٰنٗا مَّعَ إِيمَٰنِهِمۡ[الفتح: ۴]. «او آن ذاتی است که نازل کرد سکینه را در قلب مؤمنان تا بیفزایند ایمانی دیگر بر ایمان خویش».

این آیه راجع به مسلمانانی است که در زمان فتح و ماجرای حدیبیه با رسول خداصبودند.

﴿وَإِذَا مَآ أُنزِلَتۡ سُورَةٞ فَمِنۡهُم مَّن يَقُولُ أَيُّكُمۡ زَادَتۡهُ هَٰذِهِۦٓ إِيمَٰنٗاۚ فَأَمَّا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ فَزَادَتۡهُمۡ إِيمَٰنٗا وَهُمۡ يَسۡتَبۡشِرُونَ ١٢٤[التوبة: ۱۲۴]. «و چون سوره‌ای نازل می‌گردد بعضی از منافقان [به استهزا] می‌گویند این سوره ایمان چه کسی را زیاد کرد؟! بدانند آنان که ایمان آوردند سوره به ایمان‌شان می‌افزاید و آنان مسرور می‌گردند».

۱۱- صحابهش در دنیا و آخرت مشمول فضل و رحمت خدا بودند، و لو اینکه از بعضی از آنان به مقتضای سرشت بشری خطایی سرزده می‌شد: ﴿وَلَوۡلَا فَضۡلُ ٱللَّهِ عَلَيۡكُمۡ وَرَحۡمَتُهُۥ فِي ٱلدُّنۡيَا وَٱلۡأٓخِرَةِ لَمَسَّكُمۡ فِي مَآ أَفَضۡتُمۡ فِيهِ عَذَابٌ عَظِيمٌ ١٤[النور: ۱۴]. «اگر فضل و رحمت خدا در دنیا و آخرت بر شما نبود، بی‌تردید در ازای موضوعی که در آن داخل شدید، عذاب بزرگی به شما می‌رسید».

این آیه درباره سه تن از مومنان که در موضوع تهمت بر ام المؤمنین حضرت عایشهلدر دام تبلیغات منافقان افتادند، نازل شد. بر آنان حد جاری گردید و توبه‌شان پذیرفته شد، بر خلاف منافقان که حساب‌شان جدا بود و به همین دلیل - بنا به روایتی - بر آنان حد هم جاری نشد.

آیه به روشن‌ترین اسلوب بیان می‌دارد که صحابه‌ی رسول خداصدر دنیا و آخرت مشمول رحمت و مغفرت او تعالی بودند و به همین دلیل آن چند نفر نیز بخشیده اعلام شدند.

۱۲- اصحاب رسول خداصدو نعمت بزرگ خداوند متعال را هیچ گاه نمی‌بایست فراموش کنند: ۱- به برکت اسلام کینه‌های دیرینه میان‌شان ختم گردید و جای خود را به الفت قلبی و برادری داد، ۲- قبلا بر لبه‌ی پرتگاهی از آتش (جهنم) قرار داشتند و خداوند آنان را نجات داد (بهشتی گردانید):

﴿وَٱذۡكُرُواْ نِعۡمَتَ ٱللَّهِ عَلَيۡكُمۡ إِذۡ كُنتُمۡ أَعۡدَآءٗ فَأَلَّفَ بَيۡنَ قُلُوبِكُمۡ فَأَصۡبَحۡتُم بِنِعۡمَتِهِۦٓ إِخۡوَٰنٗا وَكُنتُمۡ عَلَىٰ شَفَا حُفۡرَةٖ مِّنَ ٱلنَّارِ فَأَنقَذَكُم مِّنۡهَا[آل‌عمران: ۱۰۳]. «و یاد کنید نعمت خداوند بر خویش را که دشمن یکدیگر بودید، ولی او در قلوبتان الفت ایجاد کرد و بدان سبب با هم برادر شدید و در لبه‌ی گودالی از آتش قرار داشتید، ولی او شما را از آن نجات داد».

۱۳- صحابهش، جامع و حامل تمام صفات نیک اسلامی بودند: کسی که قرآن را مطالعه می‌کند به وضوح درباره مومنان نخستین (صحابهش) که مخاطبان مستقیم قرآن بودند این صفات عالی را می‌بیند: ایمان کامل و حقیقی، خلوص، قداست، طهارت، رفعت، تقوی، راشدیت، صداقت، فلاح، صاحبان اعمال نیک، گفتار شایسته، نیت پاک و بی‌شائبه، هدایت یافتگی، راضی بودن خدا از آنان و رضامندی خدا از آنان، مهربانی در میان هم، شدت بر کافران، عبادت گذاران مخلص، مجاهدان نستوح، یاوران رسول دردعوت اسلام، انتخاب شده از جانب خدا، بهشتی، صاحبان کامیابی بزرگ و غیره....

به طور مثال فقط به یک آیه که بیانگر نه صفت بزرگ آنان است توجه کنید: ﴿ٱلتَّٰٓئِبُونَ ٱلۡعَٰبِدُونَ ٱلۡحَٰمِدُونَ ٱلسَّٰٓئِحُونَ ٱلرَّٰكِعُونَ ٱلسَّٰجِدُونَ ٱلۡأٓمِرُونَ بِٱلۡمَعۡرُوفِ وَٱلنَّاهُونَ عَنِ ٱلۡمُنكَرِ وَٱلۡحَٰفِظُونَ لِحُدُودِ ٱللَّهِۗ وَبَشِّرِ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ ١١٢[التوبة: ۱۱۲]. «[آنان] توبه کنندگان‌اند، پرستندگان خدای حقیقی، ثناگویان او، قطع تعلق کنندگان برای او، رکوع کنندگان، سجده کنندگان، امر کننده به معروف، نهی کننده از منکر و پاس دارنده‌ی حدودی که خدا تعیین کرده و بشارت ده [تو ای رسول] مؤمنان را».

۱۴- و آنان به سبب این همه فضایل و صفات و خصایل ممتاز، «عادل» هستند، چون برای این انتخاب شده‌اند که شاهدانی بر امم گذشته باشند و چنانکه مسلم است برای شهادت، عدالت شرط است:

خداوند برای اثبات وصف عدالت در صحابهش در یک سخن فرمود: ﴿وَكَذَٰلِكَ جَعَلۡنَٰكُمۡ أُمَّةٗ وَسَطٗا لِّتَكُونُواْ شُهَدَآءَ عَلَى ٱلنَّاسِ وَيَكُونَ ٱلرَّسُولُ عَلَيۡكُمۡ شَهِيدٗا[البقرة: ۱۴۳]. «و همچنین قرار دادیم شما را امتی وسط تا شاهدانی بر مردم باشید و رسول بر شما گواه باشد».

حضرت ابو سعید خدریس «وسط» را در این آیه به معنی «عدل» گفته و نظر اکثر مفسران نیز همین است.

و فرمود: ﴿هُوَ سَمَّىٰكُمُ ٱلۡمُسۡلِمِينَ مِن قَبۡلُ وَفِي هَٰذَا لِيَكُونَ ٱلرَّسُولُ شَهِيدًا عَلَيۡكُمۡ وَتَكُونُواْ شُهَدَآءَ عَلَى ٱلنَّاسِ ... فَنِعۡمَ ٱلۡمَوۡلَىٰ وَنِعۡمَ ٱلنَّصِيرُ[الحج: ۷۸]. «خداوند از قبل بر شما مسلمان نام نهاد و در این کتاب نیز، تا رسول بر شما گواه باشد و شما گواهانی بر مردم... خداوند بهترین یار و بهترین مدد کار شماست».

قبل از این هم به مناسبت‌هایی، چند آیه آوردیم که در آن‌ها از فضل و شرف و بهشتی بودن عموم صحابهش سخن به میان آمده بود.

ب) آیه‌های اقتدا

خداوند متعال در آیه‌های متعدد گاه به صراحت و گاه به اشاره مسلمانان را دستور می‌دهد که از اولین مؤمنان پیروی کنند. مثلاً این آیه‌ها:

﴿فَإِنۡ ءَامَنُواْ بِمِثۡلِ مَآ ءَامَنتُم بِهِۦ فَقَدِ ٱهۡتَدَواْۖ وَّإِن تَوَلَّوۡاْ فَإِنَّمَا هُمۡ فِي شِقَاقٖ[البقرة: ۱۳۷].

«اگر دیگران به مثل آن چه که شما [رسول و اصحاب او] ایمان آوردید ایمان بیاورند، محققاً هدایت یافته‌اند و اگر روی گردانند، بی‌تردید در بدبختی و گمراهی بزرگی هستند».

خطاب آیه متوجه صحابهش است و از آن به صریح‌ترین وجه ثابت می‌شود که ایمان صحابهش دقیق‌ترین و تنها معیار تشخیص صحت و سقم ایمان دیگران است.

¬﴿وَمَن يُشَاقِقِ ٱلرَّسُولَ مِنۢ بَعۡدِ مَا تَبَيَّنَ لَهُ ٱلۡهُدَىٰ وَيَتَّبِعۡ غَيۡرَ سَبِيلِ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ نُوَلِّهِۦ مَا تَوَلَّىٰ وَنُصۡلِهِۦ جَهَنَّمَۖ وَسَآءَتۡ مَصِيرًا ١١٥[النساء: ۱۱۵].

«و هر کس مخالفت ورزد با رسول بعد از اینکه راه هدایت برای او روشن شده و راهی غیر از راه مؤمنان در پیش گیرد، ما او را به همان مسیر که در پیش گرفته رها ساخته و در آتش جهنم می‌سوزانیم و بد جایی است آن جا که او می‌رود».

ثابت می‌شود که راه پیروان رسول خداصراه هدایت و اتباع آن، موجب فلاح و عدم اتباع آن، موجب ورود به جهنم می‌باشد.

﴿رَّضِيَ ٱللَّهُ عَنۡهُمۡ وَرَضُواْ عَنۡهُ وَأَعَدَّ لَهُمۡ جَنَّٰتٖ تَجۡرِي تَحۡتَهَا ٱلۡأَنۡهَٰرُ خَٰلِدِينَ فِيهَآ أَبَدٗاۚ ذَٰلِكَ ٱلۡفَوۡزُ ٱلۡعَظِيمُ[التوبة: ۱۰۰].

«و راضی شد خدا از مهاجران و انصار سابق و کسانی که به خوبی از آنان پیروی کردند و آنان هم راضی شدند از خدا، و خدا مهیا کرد برای آنان باغ‌هایی که جاری است در زیر درختان آن نهرها و آنان تا ابد در آن جا می‌مانند. این است کامیابی بزرگ».

ثابت می‌شود که خداوند متعال از مهاجران و انصار راضی است و پیروی شایسته از آنان موجب جلب رضای الهی است و او تعالی پیروی کنندگان‌شان را هم در زمره‌ی آنان داخل می‌کند، در دایره‌ی رضای متقابل الهی، در جناتی که زیرشان نهرها جاری است و در کامیابی بزرگ!.

۴- ﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ ٱتَّقُواْ ٱللَّهَ وَكُونُواْ مَعَ ٱلصَّٰدِقِينَ ١١٩[التوبة: ۱۱۹]. «ای ایمان داران! از خدا بترسید و با صادقان شوید».

این صادقان چه کسانی‌اند؟

مسلماً در هر زمان باید وجود داشته باشند. گروه صادقان زمان رسول خداصرا خداوند متعال خود در قرآن معرفی فرموده است. می‌فرماید: ﴿إِنَّمَا ٱلۡمُؤۡمِنُونَ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ بِٱللَّهِ وَرَسُولِهِۦ ثُمَّ لَمۡ يَرۡتَابُواْ وَجَٰهَدُواْ بِأَمۡوَٰلِهِمۡ وَأَنفُسِهِمۡ فِي سَبِيلِ ٱللَّهِۚ أُوْلَٰٓئِكَ هُمُ ٱلصَّٰدِقُونَ ١٥[الحجرات: ۱۵]. «مؤمنان واقعی کسانی هستند که به خدا و رسول او ایمان آوردند و پس از آن شک نورزیدند و با اموال و ابدان خود در راه خدا جهاد نمودند. آنانند صادقان».

و در بیان مصرف صدقات، فقرای مهاجر را معرفی می‌فرماید که البته اوصاف بیان شده مربوط به تمام مهاجران است. می‌فرماید: ﴿لِلۡفُقَرَآءِ ٱلۡمُهَٰجِرِينَ ٱلَّذِينَ أُخۡرِجُواْ مِن دِيَٰرِهِمۡ وَأَمۡوَٰلِهِمۡ يَبۡتَغُونَ فَضۡلٗا مِّنَ ٱللَّهِ وَرِضۡوَٰنٗا وَيَنصُرُونَ ٱللَّهَ وَرَسُولَهُۥٓۚ أُوْلَٰٓئِكَ هُمُ ٱلصَّٰدِقُونَ ٨[الحشر: ۸]. «[مال غنیمت که خدا به شما داده همچنین] برای فقرای هجرت کننده است، آنان که بیرون رانده شدند از دیار و اموال خود. خواهان فضل و رضای پروردگار هستند و مدد می‌کنند خدا و رسول او را. اینانند صادقان».

همراهی با صادقان و به عبارت واضح‌تر: اصحاب رسول خداصفقط با پیروی از آنان تحقق می‌یابد.

۵- خداوند به پیامبرش دستور می‌دهد: ﴿وَٱصۡبِرۡ نَفۡسَكَ مَعَ ٱلَّذِينَ يَدۡعُونَ رَبَّهُم بِٱلۡغَدَوٰةِ وَٱلۡعَشِيِّ يُرِيدُونَ وَجۡهَهُۥ[الکهف: ۲۸]. «و خویشتن را با کسانی نگاه دار که روز و شب پروردگارشان را می‌خوانند و هدف‌شان فقط رضای اوست».

قتاده/گفته است: این آیه درباره‌ی اصحاب صفه که هفتاد تن بودند نازل گردید. وقتی آیه نازل شد، رسول اللهصفرمودند: «سپاس خدایی را که در امتم کسانی را پیدا فرموده که من به بودن با آنان مأمور گردیدم» [۳۰].

وقتی رسول خداصمأمور است با یاران برگزیده و مخلص و خدا جوی خویش بسر برد، درجه‌ی این حکم در حق دیگران کاملاً روشن است. به سر بردن دیگران با صحابهش فقط با اتباع و تقلید از آنان متحقق می‌گردد.

[۲۴] تاریخ کبیر دمشق (ابن عساکر): ۴۱/۳۱۰ با اسانید متعدد و الفاظ مختلف و معنای مشترک. [۲۵] نگاه کنید: مراجع پا نوشت‌های شماره‌ی ۱۸۹ و ۱۹۰ و ۱۹۱. [۲۶] الصارم الـمسلول. [۲۷] معالم التنزیل (دره الناصحین: ۱۵۳). [۲۸] سنن ابن ماجه: فتن/ باب ۸، ح ۳۹۵۰، معجم کبیر طبرانی: ۱۲/۳۴۲، ح ۱۳۶۲۳ و ۱۳۶۲۴. [۲۹] جامع ترمذی: فتن/ باب ۷، ح ۲۱۶۷، مستدرک حاکم: ۱/۱۱۵. [۳۰] نهج البلاغة: جزء ۳/ خطبه‌ی ۱۵۱.