چرا صحابه را عادل می دانیم؟

همه‌ی اصحاب عادل هستند

همه‌ی اصحاب عادل هستند

عدالت بر همه‌ی صحابهش صدق می‌کند، چون خداوند متعال در قرآن کریم آنان را به اطلاق و بدون استثنا تزکیه و تعدیل نموده است. به عنوان نمونه:

خطاب به همه‌ی آنان فرموده: ﴿وَلَٰكِنَّ ٱللَّهَ حَبَّبَ إِلَيۡكُمُ ٱلۡإِيمَٰنَ وَزَيَّنَهُۥ فِي قُلُوبِكُمۡ وَكَرَّهَ إِلَيۡكُمُ ٱلۡكُفۡرَ وَٱلۡفُسُوقَ وَٱلۡعِصۡيَانَۚ أُوْلَٰٓئِكَ هُمُ ٱلرَّٰشِدُونَ[الحجرات: ۷].

«لیکن خدا محبوب ساخت به نزدتان ایمان را و مزین کرد آن را در قلوبتان و زشت نمود در نظرتان کفر و گناه و نافرمانی را. آنانند هدایت یافتگان».

و فرموده: ﴿لَقَدۡ مَنَّ ٱللَّهُ عَلَى ٱلۡمُؤۡمِنِينَ إِذۡ بَعَثَ فِيهِمۡ رَسُولٗا مِّنۡ أَنفُسِهِمۡ يَتۡلُواْ عَلَيۡهِمۡ ءَايَٰتِهِۦ وَيُزَكِّيهِمۡ وَيُعَلِّمُهُمُ ٱلۡكِتَٰبَ وَٱلۡحِكۡمَةَ...[آل‌عمران: ۱۶۴].

«محققاً خداوند بر مؤمنان احسان فرمود که پیامبری از خودشان در میان‌شان مبعوث کرد که آیات او را بر آنان تلاوت می‌کند و تزکیه‌شان می‌نماید و کتاب و حکمت می‌آموزد».

و فرموده: ﴿وَٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَهَاجَرُواْ وَجَٰهَدُواْ فِي سَبِيلِ ٱللَّهِ وَٱلَّذِينَ ءَاوَواْ وَّنَصَرُوٓاْ أُوْلَٰٓئِكَ هُمُ ٱلۡمُؤۡمِنُونَ حَقّٗاۚ لَّهُم مَّغۡفِرَةٞ وَرِزۡقٞ كَرِيمٞ ٧٤ وَٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ مِنۢ بَعۡدُ وَهَاجَرُواْ وَجَٰهَدُواْ مَعَكُمۡ فَأُوْلَٰٓئِكَ مِنكُمۡ...[الأنفال: ۷۴-۷۵].

«و کسانی که ایمان آوردند و هجرت نمودند و در راه خدا جهاد کردند [مهاجران] و کسانی که جای دادند و نصرت نمودند [انصار]، آنان حقیقتاً مؤمن هستند. برای آنان مغفرت و رزق کریم نزد پروردگار هست. و کسانی که بعداً هجرت کردند و همراه شما جهاد نمودند از شما هستند....».

و فرموده: ﴿لَا يَسۡتَوِي مِنكُم مَّنۡ أَنفَقَ مِن قَبۡلِ ٱلۡفَتۡحِ وَقَٰتَلَۚ أُوْلَٰٓئِكَ أَعۡظَمُ دَرَجَةٗ مِّنَ ٱلَّذِينَ أَنفَقُواْ مِنۢ بَعۡدُ وَقَٰتَلُواْۚ وَكُلّٗا وَعَدَ ٱللَّهُ ٱلۡحُسۡنَىٰۚ وَٱللَّهُ بِمَا تَعۡمَلُونَ خَبِيرٞ[الحدید: ۱۰].

«از شما مؤمنان کسانی که قبل از فتح - [فتح مکه] -انفاق و کارزار نموده‌اند با دیگران مساوی نیستند، آنان از کسانی که بعد از فتح مکه انفاق و کارزار کردند، درجه‌ی بزرگتری دارند و خداوند به همه وعده‌ی حسنی داده است و به آن چه که می‌کنید وانجام می‌دهید، خبر دارد».

منظور از وعده‌ی حسنای الهی، وعده‌ی بهشت است و تخصیص انفاق و مقاتله بر سبیل ذکر اهم و شاخص‌تر است که قبل از فتح مکه، نیاز به آن شدیدتر بود.

رسول خداصنیز به اطلاق و تعمیم این اسلوب الهی را پیروی کرده‌اند. مثلاً فرموده‌اند: «أصحابي كالنجومِ، بأيِّهِم اقتديتم اهتديتم». «اصحاب من مانند ستارگانند، به هر کدامشان اقتدا کنید، هدایت می‌یابید». ونیز فرموده: «...مَا أَنَا عَلَيْهِ، وَأَصْحَابِي». «تنها مسیر رستگاری، راه من و اصحاب من است...». و سایر احادیثی که در آنها امر به اقتدا از صحابهش و ذکر فضایل مربوط به آنان، مطلقاً و بدون تبعیض آمده است.

از اقوال خود صحابهش بالاخص بزرگان آنان مانند حضرت علی مرتضی و ابن مسعود و ابن عباس و... و همچنین از اقوال اهل بیتش - که نمونه‌های متعددی از هر دسته را در بخش دوم نقل خواهیم کرد - نیز همین عمومیت ثابت می‌شود. اصولاً در نزد بزرگان صدر اسلام از خود صحابهش گرفته تا تابعین و اتباع تابعین (افراد قرونی که رسول خداصبه خیریت آن شهادت داده‌اند)، تبعیض میان صحابهش در موضوع عدالت و صداقت، معنا و جای طرح نداشت و نگرش به صحابهش بر مبنای فضل قرآنی و حدیثی آنان بود.

از طرف دیگر، دلیل و قرینه‌ای هم وجود ندارد که موجب شود بعضی از اصحاب را فاقد عدالت بدانیم.

استدلال از لغزش‌های طبیعی برخی صحابهش بر عدم عدالت آنان، ناموجه است. چون از اکثر قریب به اتفاق صحابهش ، لغزش قادح (از بین برنده‌ی عدالت) ثابت نیست و آنچه هم که از لغزش‌های برخی روایت شده، به شهادت قرآن و حدیث و تاریخ و به اقتضای برکت صحبت رسول خداصتوبه و عمل نیک و به دنبال آن مغفرت در پی داشته است یا اصلاً از نوع خطای اجتهادی بوده که نه گناه بود و نه خدشه‌ای بر عدالت آنان وارد می‌کرد. در این مورد در مبحث پایانی رساله شافی‌تر از این موضوع سخن گفته خواهد شد. فعلاً به نقل قول جامع امام ابو زرعه رازی (۲۶۰ هجری) در بیان منزلت صحابه وشئامت بد گویی آنان اکتفا می‌کنیم:

«وقتی دیدی کسی یکی از اصحاب رسولصرا تنقیص می‌کند، بدان که او زندیق است. چون رسولصحق و قرآن هم حق است و قرآن و حدیث را اصحاب رسول اللهصبه ما رسانده‌اند. بدون تردید آنان می‌خواهند شهود ما را جرح کنند تا کتاب وسنت را باطل نمایند در حالی که آنان خود شایسته‌ی جرح هستند زیرا که زندیق هستند» [۱۲].

[۱۲] خطیب، الکفایة في علم الروایة: ۹۷.