چرا صحابه را عادل می دانیم؟

یاران رسول خداصمحبوب تمام مخلوقات آسمانی و زمینی بودند

یاران رسول خداصمحبوب تمام مخلوقات آسمانی و زمینی بودند

روایت شده که چون بنده‌ای مقبول و محبوب اله العالمین قرار می‌گیرد، این مقبولیت و محبوبیت به تمام فرشتگان و سایر مخلوقات آسمانی و موجودات زمینی حتی ماهیان دریا و حیوانات خشکی و پرندگان و انسان‌ها ابلاغ و در قلوب آنان القاء می‌شود و همه برای صاحب ولایت و محبوبیت دعا می‌کنند و چون خداوند متعال بخواهد هر کدام از کرامت انسانی را رقم می‌زنند.

اصحاب رسول خداصاز این زمره افراد و بلکه پس از پیامبران، بالاترین انسان‌ها در این محبوبیت و ولایت بودند. این فضل صحابه ش با وعده‌ی بزرگ خداوند متعال در آیه‌ی «قتال مرتدین» موکد و برای همه مبرهن گردید. در آن آیه خداوند متعال مجاهدان علیه ارتداد را که صحابه بودند به ﴿بِقَوۡمٖ يُحِبُّهُمۡ وَيُحِبُّونَهُۥ[المائدة: ۵۴]. وصف فرموده است.

در احادیث و تاریخ، شواهد و وقایع اعجاب‌انگیز متعددی از احترام مخلوقات آسمانی و زمینی نسبت به این اولیای خداوند متعال ثبت شده است.

خواندیم که فرشتگان در غزوات به کمک اصحاب رسول خداصمی‌شتافتند. این مخلوقات مقرب بعضی از یاران رسول خداصرا عیادت می‌کردند. حضرت جبرییل÷ بر بسیاری از آنان خود را ظاهر ساخته بود. برخی از آنان در محبوبیت و احترام بر مدارجی قرار داشتند که جبرییل÷ به توسط رسول خداصبر آنان سلام می‌گفت یا سلام خداوند متعال را ابلاغ می‌کرد [۱۲۸].

واقعه‌ی «قیروان» یک جریان مشهور تاریخی است. «قیروان» اسم یک شهر در دیار شمالی آفریقا در کشور «تونس» است. «تونس» در زمان خلافت حضرت عثمانس به دست سردار بزرگ، حضرت عقبة بن نافعس فتح شد. ایشان قبل از آغاز فعالیت‌های جهادی تصمیم گرفت مرکزی برای مسلمانان برپا دارد و برای این کار ایجاد یک شهر جدید را بر زندگی در شهرهای بربر ترجیح داد. وی یک جنگل را در نظر گرفت که از قضا پر از حیوانات وحشی و درنده و خزندگان خطرناک بود. ایشان برای پاکسازی آن، صحابه موجود در لشکر را یک جا فراخواند و با آنان دعا کرد و سپس با صدای بلند خطاب به حیوانات جنگل گفت: «أیتها السباع والحشرات! نحن أصحاب رسول الله ج. ارحلوا عنا فإنا نازلون. فمن وجدناه بعد قتلناه». «با شما هستیم درندگان و حشرات جنگل! ما اصحاب رسول اللهصهستیم. از ما دور شوید و بروید! چون ما قصد داریم همین جا منزل کنیم. از این لحظه به بعد هرکس را ببینیم، خواهیم کشت!» [۱۲۹].

مورخان نوشته‌اند لحظاتی بعد از این اعلام، همه شاهد منظره‌ای بی‌سابقه و عجیب شدند، دیدند درندگان توله‌های‌شان را به دندان گرفته بودند و گرگ‌ها بچه‌های‌شان را در کنار و مارها با بچه‌های ریز و دراز خود خزان خزان، از جنگل خارج شدند! بدین ترتیب جنگل به طور کامل از حیوانات و حشرات موذی خالی و برای سکونت آماده گردید. گفته‌اند که کرامت صحابهش باعث اسلام بسیاری از بربرها گردید. [۱۳۰]اکنون «قیروان» از شهرهای تاریخی و مهم تونس به شمار می‌رود.

«سفینه»س، مولای (غلام آزادکرده) رسول اللهصبود. او در یکی از سفرهای دریایی که در کشتی‌شان غرق شد، بر تخته‌ای شکسته توسط امواج به ساحل افکنده شد. می‌گوید: راه را گم کرده بودم. در این اثنا شیری به من نزدیک شد. به او گفتم: من مولای رسول اللهصهستم. راهم را گم کردهام. شیر چند بار سرش را بالا برد و پایین آورد و سپس در پهلوی من قرار گرفت و با هم حرکت کردیم. جایی که انحراف می‌رفتم با کشیدن بدن بر پهلویم مرا به مسیر صحیح می‌کشاند تا اینکه راه را یافتم. وقتی قدم در راه گذاشتم، چند بار آهسته غرید. من فکر می‌کنم با این کار مرا وداع نمود و بعد از آن راهش را گرفت و رفت [۱۳۱].

یکی از جالب‌ترین وقایع تاریخی مربوط به عهد صحابهش واقعه‌ی حضرت عبدالله بن عمرباست. ایشان در سفر بودند. جایی متوجه ازدحامی گردیدند. پرسیدند: چه خبر است؟ گفتند: شیری از بیشه خارج گشته و در اینجا از جایش تکان نمی‌خورد و موجب ترس مردم شده است. ایشان از حیوان پیاده شده و مستقیم به سوی شیر رفت. چون کاملاً به شیر نزدیک شد، گوشش را گرفت و در حالی که او را سرزنش می‌کرد از آنجا دور ساخت! [۱۳۲].

ما در کتاب‌هایی به وقایعی مربوط به جن‌ها هم بر می‌خوریم که مشحون از شناخت منزلت صحابهش است. مثلاً ثابت است که آنان در رثای سه خلیفه‌ی راشد شهید، حضرت عمر بن الخطاب و حضرت عثمان و حضرت علی بن ابی طالبش شعر گفته‌اند و صدای‌شان را به مردم رساندند. این ثابت می‌کند که این دسته از مخلوقات مکلف خداوند متعال نیز صحابهش را به چشم بزرگواری و محبوبیت می‌نگریسته و به آنان احترام قایل بودند.

[۱۲۸] ر.ک: دلایل النبوة (بیهقی): ۷/۶۵ به بعد. [۱۲۹] الکامل ابن اثیر: ۳/۱۸۴. تاریخ طبری: ۴/۱۷۸ (حوادث سنه ۵۰). [۱۳۰] آثار البلاد (قزوینی): ۲۴۲ (مطلب مربوط به شهر قیروان) البدایة و... ۸/۴۸. [۱۳۱] أسد الغابة: ۲/۳۲۴. سیر أعلام النبلاء: ۳/۱۷۳، معجم طبرانی: ح ۶۴۳۲، مستدرک حاکم: ۳/۶۰۶ مصنف عبدالرزاق: ح ۲۰۵۴۴ ... . [۱۳۲] به روایت ابن سبع سبتی در «شفا, الصدور» (حیاة الحیوان کبرای دمیری: ۱/۶).