بخش سوم: دربارهی مشاجرات برخی صحابهش
مواردی که مخالفان عدالت صحابهش به عنوان دلیل نفی عدالت روی آن انگشت میگذارند، عمدتاً در دو قالب نمود یافتهاند:
موارد انفرادی و شخصی (لغزشهای انسانی) که ریشه در سرشت آدمی دارند و بنی نوع بشر - جز انبیا ‡ - از آن لزوماً معصوم و مصون نیست.
موارد نسبتاً عمومی (مشاجرات) که به صورت اختلاف نظرها آغاز گردید و در اثر توطئهی منافقان به جنگ انجامید. دو جنگ «جمل» و «صفین» صورتهای نهایی این مشاجرات بود.
خوانندهی عزیز با خواندن مبحث اول کتاب، این نکته را دریافت که: درست است که گناه به خودی خود «فسق» است و «عدالت» را از بین میبرد، امام به اطلاق چنین نیست. چون انسان جایز الخطاست و در آیین آسمانی، هر چند گناه از بین برندهی عدالت است، اما اگر نادانسته و به فراموشی صورت گیرد یا بر آن اصرار نشود و توبهی راستین در پی داشته باشد، بدون تردید «عدالت» عود میکند و دوباره برای شخص ثابت میگردد. افزون بر این، عدالت و اعمال صالحه نیز از بین برندهی گناهاناند. بنابراین، به صرف اینکه از کسی گناه ثابت است، نمیتوان برای همیشه به جزم او را فاسق دانست، مگر اینکه ثابت شود بر گناه اصرار دارد و توبهای نکرده است. حضرت علی مرتضیس به این درس چنین تاکید فرموده است: «ای بنده خدا! در عیبگویی هیچکس به سبب گناهی که کرده شتاب مکن که شاید بخشوده شده باشد».
برای ارباب خرد همین نکته اصولی هم جهت حصول یقین بر عدالت اصحاب رسول خداص- آن صادقترین مستغفران و پاکترین و عاملترین افراد امت - کافی است. اما بیشتر بگوییم: