تعریف خلافت و امامت
بزرگان امت اسلامی از خلافت و امامت تعریفهایی کردهاند که از نظر لفظی بهم نزدیک بوده و از نظر مضمون و معنی همآهنگ است.
ابن خلدون در مقدمهاش آن را چنین تعریف نموده است که «خلافت، جانشینی از صاحب شریعتجدر حفظ دین و سیاست دنیاست» [٩].
ماوردی در تعریف آن میگوید: «امامت برای جانشینی مقام نبوت، در پاسداری دین و سیاست دنیا وضع گردیده است» [۱۰].
علامه محلی در تعریف آن میگوید: «امامت سرپرستی عامۀ مردم است در امور دین و دنیا برای فردی از افراد، به نیابت از پیامبرج» [۱۱].
شمس الدین اصفهانی میگوید: «خلافت عبارت است از جانشینی فردی از افراد از رسول اللهجدر بپاداشتن قوانین شریعت و حفظ حقوق ملت، بنحوی که پیروی او بر همۀ امت واجب است» [۱۲].
قوشچی آن را چنین تعریف میکند که «خلافت، سرپرستی عموم است در امور دین و دنیا، به نیابت از پیامبرج» [۱۳].
در این مورد تعریفهای دیگری برای خلافت یا امامت یا امارت مسلمین وجود دارد که الفاظشان بهم نزدیک است و تقریباً دارای یک معنی و مفهوم میباشد، و نیازی به ذکر بسیاری از آنها نیست.
[٩] مقدمه ص ۱٩۱. [۱۰] الأحکام السلطانیة ص ۳. [۱۱] توضیح الـمراد في شرح تجرید الاعتقاد ص ۶٧۳. [۱۲] توضیح الـمراد في شرح تجرید الاعتقاد ص ۶٧۳. [۱۳] شرح التجوید ص ۳۸۴ طبعة حجریة.