الف- مسئولیتهای خلیفه:
درگذشته یادآور شدیم که هدف از تشکیل حکومت در اسلام تثبیت دو هدف و مقصد بزرگ و ارزشمند است:
۱- نگهبانی و حراست دین.
۲- سیاست دنیا.
بیان کردیم که حراست دین به معنای حفظ آن از تحریف، بیان آن برای مردم اجرای احکام، پایداری در برابر حدود و مرزها و کوشش برای ایجاد راه حلهای شرعی در زمینۀ تمام مشکلات و گرفتاریهایی است که مسلمین با آن روبرو میشوند. مشروط بر این که این راه حلها و فتواها با نصی قطعی از نصوص کتاب و سنت برخورد ننماید.
این که هدف از سیاست دنیا، تحقق هرچیزی که در آن خیر و مصلحت امت باشد، مانند حفظ مرزها، آمادهسازی لشکرها، تضمین آزادیها، تأمین وسائل زندگی، تهیۀ زمینۀ کار برای افراد توانمند، همکاری و امداد با ناتوان و متسضعفین، یاریخواستن از افراد کاردان، پذیرش نظر نصیحتگران، اعتماد بر افراد امین در ادارۀ امور کشور، استفاده از سرمایههای ملت و ایجاد مؤسسات عام المنفعه مانند مدارس، بیمارستانها (شفاخانهها)، دارالایتامها و مساکنی برای بینوایان و ناتوانان میباشد.
همچنین صنعتی ساختن کشور، تقویت زراعت و کشاورزی، راهسازی، بهبود وسائل راه و ترابری (ترانسپورتی)، ارتباطات، انتشارات و رسانههای گروهی.
به طور خلافه وظایفی که خلیفه با رئیس دولت ملزم به اجرای آن بوده و وظیفۀ تطبیق آن را به دوش دارد به یک فریضه برمیگردد که آن تطبیق و اقامۀ شریعت خدا و نگهبانی اهداف ضروری آن مانند حفظ دین، جان، نسل، عقل، مال و امور ضروریی میباشد که هدف از آن رفع مشقت از مردم است.
مانند احکام معاملات و عقد پیمانها و معاهدات....
و کارهای شایستهای که غرض کلی از آن عمل به اخلاق و عادات نیک و دوری از هر عملی است که ذوق سلیم و عقل کامل آن را ناپسند میدارد، مانند دوری از اسراف.
استاد محمد اسد میگوید: «اهدافی که به اندیشۀ دولت اسلامی مفهوم و معنی میدهد به پاداشتن آن را تائید میکند، در این امر منحصر میشود که شریعت اسلامی را قانونی حاکم بر امور زندگی قرار دهد، تا حق و خیر و عدالت حاکم شود، با این که روابط اجتماعی و اقتصادی را به شکلی تنظیم نماید که به تمام افراد جامعه فرصت دهد که از آزادی و امن و کرامت برخوردار شوند، و این که در تحول شخصیتهایشان با کمترین مانع برخورد نکنند و از بیشترین تشجیع و تشویق برخوردار باشند.
همچنین به مسلمانان – مردان و زنان – فرصت داده شود تا آن اهداف اخلاقیای را که اسلام بدان فراخوانده نه تنها در میدان عقیده، بلکه در میدان عملی زندگی نیز پیاده نمایند» [۸۵].
[۸۵] مصدر سابق ص ٧۳.