یاران جوان پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم

فهرست کتاب

محبت پیامبرص با اسامه س:

محبت پیامبرص با اسامه س:

رسول اکرمص از کوچکی و ابتدای زندگی پاک و اسلامی، اسامه را بسیار دوست می‌داشت او را بر می‌داشت و روی زانویش می‌نشاند و حسن بن علی برا روی زانوی دیگر، سپس هر دو را به سینه‌اش می‌چسپاند و می‌گفت: بار خدایا هر دو نفرشان را دوست دارم تو هم آنان را دوست بدار. یک مرتبه اسامهس کنار در لغزش خورد و افتاد و پیشانیش زخمی شد و خون از آن بیرون آمد، پیامبرص با دیدن او ناراحت شد و به عایشهل اشاره کرد تا خون را از زخمش پاک کند، اما او به این کار راضی نشد پیامبرص شخصاً بلند شده، زخمش را دمی بست در حالی که خون فواره می‌زد و با سخنان خوش او را تسلی یا نوازش می‌کرد.

پیامبرص همواره اسامه را دوست داشتند و زمانی که او به جوانی رسید و جوانی قوی و نیرومند بود زندگانی‌اش را در خدمت رسول خداص و دعوت به اسلام سپری می‌کرد.

باری حکیم ابن حزام که یکی از افراد محبوب و ثروتمند قریش بود یک پیراهن گرانقیمت و با ارزش به رسول خداص هدیه داد. رسول خداص آنرا نپذیرفت، چون تا آن زمان حکیم مشرک بود و هنوز مسلمان نشده بود. لذا رسول اللهص در ازای قیمت آن را خرید، رسول خدا فقط یکبار روز جمعه آنرا پوشید بعد آنرا به اسامه بن زید دادند.

حضرت اسامه بن زید می‌فرمایند: روزی نزد رسول خداص نشسته بودم که حضرت علی و عباس بآمدند و اجازه ورود می‌خواستند، به رسول خداص گفتم که: علی و عباس اجازه می‌خواهند. گفت: آیا می‌دانی چرا به اینجا آمده اند؟ گفتم: نه پیامبرص فرمود: من می‌دانم. به آن‌ها اجازه بده بیایند، بعد از داخل شدن گفتند: ای رسول خداص نزد تو آمده ایم تا از تو سؤال کنیم که کدام شخص از خانواده‌ات نزد تو محبوبتر است؟ فرمود: فاطمه بنت محمّد. گفتند: ما نیامده‌ایم که از خانواده‌ات سؤال کنیم فرمود: محبوبترین مردم نزد من آن کسی است که خدا بر او انعام کرد و من هم بر او انعام کرده ام یعنی اسامه بن زید..