شرکت کردن اسامهس در معرکه و غزوات:
اولین بار که اسامهسمبادرت به شرکت در جنگها کرد جنگ احد بود، او همراه تعدادی از بچهها که اراده جهاد داشتند خدمت پیامبرص حاضر شدند و خواستار اجازه شرکت در جنگ را شدند، پیامبرص آنها را بخاطر کوچکی و کم سنی اجازه ندادند، اسامه برگشت در حالی که اشک از چشمانش سرازیر بود. اما وقتی جنگ خندق فرا رسید دوباره برای اجازه شرکت در جنگ خدمت پیامبرص رسید در حالی که خودش را بلند میکرد. سر پا ایستاده بود چنان وانمود میکرد که قدش بلند و سنش زیاد است. رسول خداص به حالش ترحم نموده و او را اجازه دادند تا در غزوه شرکت کند، و اسامهسهنگام دخول پیامبرص در مکه همراه او بودند و به هنگام جنگ احد که مسلمانان با شکست مواجه شدند در کنار پیامبرص بود و آن موقع بجز تعداد کمی از صحابه کسی دیگر در کنار پیامبرص نبود. هنگام جنگ موته زیر پرچم پدرش زید بن حارثهس در حالی که هیجده سال سن داشت با دشمنان اسلام جنگید و شهادت پدرش را با چشمهای خود مشاهده کرد و بعد از او تحت فرماندهی جعفر و ابن رواحه و خالد، یکی بعد از دیگری میجنگید، اسامه و بلال ببه هنگام حجة الوداع همراه پیامبرص بودند و یکی از آنان مهار شتر پیامبرص را گرفته بود و دیگری آن حضرتص را با لباسش سایه میکرد. تا آنکه آنحضرت جمره عقبه را زدند.