روز سقیفه:
مسلمانان بشر هستند، و گاهی در حالت سختی قرار میگیرند که بعضی از آنان در این حالات دچار سردرگمی و حیرت میشوند که در این سر درگمی شورا و آرا و نظرات دیگر مسلمانان به یاری و مدد آنان میشتابد. این بهت و سر درگمی از بین رفته، و از آنان فاصله میگیرد. هنگامی که رسول خداص به نزد پروردگار خود شتافت، گروهی از انصار دوست داشتند که خلیفه و رهبر از بین آنان باشد، و به این منظور به نزد سعد بن عباده جمع شدند، و بعضی از آنان گفتند: ای گروه مهاجران هر وقت رسول خداص از مردی کار میگرفت شخصی از ما انصار را با او همراه میکرد، پس ما مصلحت میبینیم که امر خلافت به دو مرد واگذار شود، یکی از شما باشد و یکی از ما، بعد چند نفر از خطبای انصار پشت سرهم این گفته را تکرار کردند، در آن هنگام زید بن ثابت انصاری بلند شده و گفت: رسول خداص از مهاجران بود، پس امام هم از مهاجران باشد، و ما از نصرت کنندگان او هستیم همانطوری که نصرت کنندگان رسول خداص بودیم. بعد دست ابوبکرس را گرفته و گفت: این شخص خلیفه و آقای شما است با او بیعت کنید.