تجلیل حضرت عمرس از اسامه:
حضرت عمرس با لشکر اسامهسکه پیامبرص میخواست او را به شام اعزام دارند مخالف بود. پیامبرص قبل از این که لشکر اسامه را روانه کنند وفات کردند پس از وفات رسول اکرمص ابوبکر لشکر اسامهسرا به جایی که پیامبرص میخواست فرستاد ولی حضرت عمر همچنان مخالف بود. امّا ایشان بعدها همیشه امارت و فرماندهی اسامهسرا یاد میکرد و به او میگفت: آفرین و مرحبا به امیرم، حضرت عمرسبه هنگام خلافتش برای همه مردم هدایایی در نظر گرفته بود و به هنگام تقسیم درجات، اوضاع هر کس را رعایت میکرد زمانی که نوبت پسرش عبدالله بن عمر رسید سهمش را داد سپس نوبت به اسامه بن زید رسید و سهم او را دو برابر سهم پسرش عبدالله داد. عبداللهسمیدانست که پدرش به مردم به حسب خدمتشان و سابقه کاری، در اسلام عطا و هدایا میدهد به همین علت نسبت به منزلت خودش ناراحت شد و از پدرش سؤال کرد، چرا اسامهسرا بر من فضیلت دادی، در حالی که من همراه پیامبرص حاضر بودم جایی که او حاضر نبود؟ حضرت عمرسجواب داد: اسامه نزد رسول خداص از تو محبوبتر بود و پدرش نزد رسول خداص از پدر تو محبوب تر بود.