ویژگی های کلی اسلام

فهرست کتاب

جایگاه پیامبر در این برنامۀ ربانی:

جایگاه پیامبر در این برنامۀ ربانی:

خداوند بزرگ مالک این برنامه است، بنابراین مضاف الیه واقع می‌شود و گفته می‌شود: منهج الله، برنامه خداوند یا صراط الله» به تعبیر قرآن عزتبخش و اضافه‌شدن این برنامه به خداوند به این معناست که الله أ بنیانگذار و تعیین‌کنندۀ حد و مرز آن است همچنانکه آرمان نهایی و فرجام آن نیز خداوند می‌باشد.

اما پیامبر  ج فقط فردی است که به سوی این برنامه یا این راه و روش فرا می‌خواند و موارد مبهم و پوشیده و گمان برانگیز آن را برای مردم روشن و تفسیر می‌کند. خداوند خطاب به پیامبرش می‌فرماید:

﴿وَكَذَٰلِكَ أَوۡحَيۡنَآ إِلَيۡكَ رُوحٗا مِّنۡ أَمۡرِنَاۚ مَا كُنتَ تَدۡرِي مَا ٱلۡكِتَٰبُ وَلَا ٱلۡإِيمَٰنُ وَلَٰكِن جَعَلۡنَٰهُ نُورٗا نَّهۡدِي بِهِۦ مَن نَّشَآءُ مِنۡ عِبَادِنَاۚ وَإِنَّكَ لَتَهۡدِيٓ إِلَىٰ صِرَٰطٖ مُّسۡتَقِيمٖ ٥٢ صِرَٰطِ ٱللَّهِ ٱلَّذِي لَهُۥ مَا فِي ٱلسَّمَٰوَٰتِ وَمَا فِي ٱلۡأَرۡضِۗ أَلَآ إِلَى ٱللَّهِ تَصِيرُ ٱلۡأُمُورُ ٥٣ [الشوری:٥٢–٥٣].

«همانگونه که به پیغمبران پیشین وحی کرده‌ایم به تو نیز فرمان خود، جان را وحی کرده‌ایم (که قرآن نام دارد و مایۀ حیات دل‌هاست. پیش از وحی) تو که نمی‌دانستی کتاب چیست و ایمان کدام است، و لیکن ما قرآن را نور عظیمی نموده‌ایم که در پرتو آن هرکس از بندگان خویش را بخواهیم هدایت می‌بخشیم. تو قطعاً (مردمان را با این قرآن) به راه راست رهنمود می‌سازی راه پروردگاری که آنچه در آسمان‌ها و زمین است، از آنِ اوست. آگاه باشید که همه‌ی امور به‌سوی الله بازمی‌گردد».

و باز خداوند می‌فرماید:

﴿وَإِذَا تُتۡلَىٰ عَلَيۡهِمۡ ءَايَاتُنَا بَيِّنَٰتٖ قَالَ ٱلَّذِينَ لَا يَرۡجُونَ لِقَآءَنَا ٱئۡتِ بِقُرۡءَانٍ غَيۡرِ هَٰذَآ أَوۡ بَدِّلۡهُۚ قُلۡ مَا يَكُونُ لِيٓ أَنۡ أُبَدِّلَهُۥ مِن تِلۡقَآيِٕ نَفۡسِيٓۖ إِنۡ أَتَّبِعُ إِلَّا مَا يُوحَىٰٓ إِلَيَّۖ إِنِّيٓ أَخَافُ إِنۡ عَصَيۡتُ رَبِّي عَذَابَ يَوۡمٍ عَظِيمٖ ١٥ قُل لَّوۡ شَآءَ ٱللَّهُ مَا تَلَوۡتُهُۥ عَلَيۡكُمۡ وَلَآ أَدۡرَىٰكُم بِهِۦۖ فَقَدۡ لَبِثۡتُ فِيكُمۡ عُمُرٗا مِّن قَبۡلِهِۦٓۚ أَفَلَا تَعۡقِلُونَ ١٦ [یونس: ١٥ – ١٦].

«هنگامی که آیه‌های روشن ما بر آنان خوانده می‌شود، کسانی که به ملاقات ما (در روز رستاخیز) ایمان ندارند، می‌گویند: قرآنی جز این را برای ما بیاور (و کتابی جز قرآن را ارائه بده) یا اینکه آن را تغییر بده (و آیات مربوط به قیامت و بتان ما را حذف یا دگرگون کن) بگو: من توانایی تغییر خوسرانه و دلخواه آن را ندارم. من فقط پیرو چیزی هستم که بر من وحی می‌گردد. اگر از فرمان پروردگارم تخطی کنم از غذاب روز بزرگ می‌ترسم (که دامنگیرم شود و تغیر و تبدیل قرآن مایۀ عقاب و عذابم گردد) بگو: «اگر الله می‌خواست، آن را بر شما نمی‌خواندم و او نیز شما را به آن آگاه نمی‌کرد. من، پیشتر عمری در میان شما بوده‌ام. آیا نمی‌اندیشید؟».

و باز می‌فرماید:

﴿وَٱلنَّجۡمِ إِذَا هَوَىٰ ١ مَا ضَلَّ صَاحِبُكُمۡ وَمَا غَوَىٰ ٢ وَمَا يَنطِقُ عَنِ ٱلۡهَوَىٰٓ ٣ إِنۡ هُوَ إِلَّا وَحۡيٞ يُوحَىٰ ٤ [النجم: ١ – ٤].

«سوگند به ستاره! در آن زمان که غروب می‌کند. یار شما محمد) گمراه و منحرف نشده است، و از روی هوی و هوس سخن نمی‌گوید. آن (چیزی که با وجود آورده با شما در میان نهاده است) آنچه مى‏گوید چیزى جز وحى که (از جانب الله) بر او نازل شده نیست! ».

و هرکس در قرآن بنگرد و در آن بیندشد، پیامبر  ج را تنها یک بندۀ مأمور و فرمانبر می‌یابد که قدرتی برتر از او که وی را کاملاً در بر می‌گیرد و بر او توانایی تام دارد، با وی سخن می‌گوید و برایش فرمان صادر می‌کند، قدرتی که وی را به هنگام خطای اجتهادی در برخی زمینه‌ها از جمله در داستان ابن ام مکتوم، جریان اسیران بدر، منافقین متخلف در غزوۀ تبوک و زینب دختر جحش و.. مورد عتاب و ملامت قرار می‌دهد. پس می‌توان نتیجه گرفت که قرآن به حقیقت سخن خداوند یگانه و فروفرستادۀ صاحب اختیارِ جهانیان می‌باشد.

محمد  ج در مورد قرآن نقشی ندارد جز: دریافت و به خاطرسپردن:

﴿سَنُقۡرِئُكَ فَلَا تَنسَىٰٓ ٦ [الأعلی: ٦].

«ما قرآن را بر تو خواهیم خواند و به تو خواهیم آموخت، و تو دیگر آن را فراموش نخواهی کرد».

سپس تبلیغ و فراخوانی:

﴿۞يَٰٓأَيُّهَا ٱلرَّسُولُ بَلِّغۡ مَآ أُنزِلَ إِلَيۡكَ مِن رَّبِّكَۖ وَإِن لَّمۡ تَفۡعَلۡ فَمَا بَلَّغۡتَ رِسَالَتَهُۥۚ [المائدة:٦٧].

«ای فرستاده (خدا! محمد مصطفی!) هرآنچه از سوی پروردگارت بر تو نازل شده است (به تمام و کمال و بدون هیچگونه خوف و هراسی به مردم) برسان (و آنان را بدان دعوت کن) و اگر چنین نکنی، رسالت خدا را (به مردم) نرسانده‌ای».

و در مرحله سوم تفسیر و روشنگری:

﴿وَأَنزَلۡنَآ إِلَيۡكَ ٱلذِّكۡرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَيۡهِمۡ وَلَعَلَّهُمۡ يَتَفَكَّرُونَ [النحل:٤٤].

«و قرآن را بر تو نازل کرده‌ایم تا اینکه آنچه را برای مردم روشن سازی که برای‌شان فرستاده شده است (که احکام و تعلیمات اسلامی است) و تا اینکه آنان (قرآن را مطالعه کند و در بارۀ مطالب آن) بیندیشند».

و سنت که قرآن را تفسیر و روشن می‌کند، خود وحی و پیام الهی است، اما وحی و پیامی که به مانند قرآن تلاوت نمی‌گردد و معجزه هم نیست. آنچه را هم که از طریق اجتهاد شخصی پیامبر وارد سنت گردد، خداوند به صورت کلی و با وجود موارد خطا و اشتباه آن را گواهی و تأیید نمی‌کند، بلکه برحسب مورد با فروفرستادن وحی اقدام به تصحیح و تصویب یا اثبات و نهادینه‌کردن می‌نماید.