چهارم: واضحبودن شیوهها و راهکارها
از دیگر موارد برجستگی و امتیاز اسلام، شفافیت شیوهها و راهکارهایی است که این دین برای دستیابی به آرماننهایی و اهداف والای خود، طرحریزی و ارائه نموده است؛ از این شیوهها میتوان به موارد ذیل اشاره نمود:
(الف) عبادتها و مراسمی دینی که روح را قوی، روان را پاکسازی، اراده را توانمند، و سمت و سوی حرکت فرد را مشخص و یگانه میسازند، و انسان را بر کمال عبودیت و بندگی پروردگار والامقامش، تربیت میکنند، پروردگاری که وی را آفریده و سر و سامان داده است و خداوندی که پس از برنامهریزی و اندازهگیری [قابلیتها و وظایف،] آفریدههایش را رهنمود و راهاندازی کرده است.
این عبادتها، عباداتی هستند مرزبندی شده و دارای چهارچوب مشخص و بدعتناپذیر، سهل و آسان و مخالف با سختگیری، میانهرو و معتدل و ناسازگار با زیادهروی، ژرف و عمیق که قبل از نماد و برون و مظهر به نهاد و درون و گوهر اهتمام میورزند. و در رأس این عبادات، شعایر بزرگ اسلامی، یعنی: نماز، زکات، روزه و حج قرار دارند. اسلام اصل تنوع و گوناگونی را در عبادت رعایت نموده است، مثلاً برخی بدنی هستند، مانند: نماز و روزه، و برخی مالی مانند زکات، و برخی مالی – بدنی هستند همانند حج و عمره.
برخی از این عبادات هر روز تکرار میشوند، مانند نماز، و برخی سالانه تکرار میشوند، مانند: روزه و زکات و برخی در طول مدت عمر فقط یک بار واجب هستند، مانند: حج.
برخی از آنها اعمالی هستند ایجابی، مانند نماز، زکات و حج، و برخی فقط با خودداری و دوریگزینی، محقق میگردند، مانند روزه که عبارت است از: خودداری و عدم پاسخ مثبت به خواستههای شهوت شکمپرستی و شهوت جنسی، به منظور گردننهادن به فرمان خداوند بزرگ و والامقام.
تمامی این عبادت ناگزیر باید با نیت و قصد قلبی خالص همراه باشند، چرا که نیت جان اعمال و سر و راز آنها میباشد:
﴿وَمَآ أُمِرُوٓاْ إِلَّا لِيَعۡبُدُواْ ٱللَّهَ مُخۡلِصِينَ لَهُ ٱلدِّينَ حُنَفَآءَ﴾ [البینة: ٥].
«جز این بدیشان دستور داده نشده است که مخلصانه و حقگرایانه خدای را بپرستند و تنها شریعت او را آیین (خود) بدانند».
و پیامبر ج هم میفرمایند: «ملاک سنجش اعمال فقط نیت است و به هر کسی بر مبنای نیت وی پاداش داده میشود»[١٣٠].
برخی از این عبادات فرایضی هستند که به جایآوردن آنها بر تمامی زنان و مردان مسلمان واجب و لازم است و کوتاهی در انجام آنها در هیچ حال، مگر با عذر شرعپسند، روا نیست.
برخی نوافل هستند که به منزلۀ سود نسبت به سرمایۀ اصلی میباشند که هرکس مقدار بیشتری از آن به چنگ آورد، برایش بهتر است و کسی که در این افزونطلبی، سستی ورزد گناهی مرتکب نشده است، این نوافل عرصۀ رقابت در زمینۀ خیرات و میدان مسابقهای برای باقیات صالحات میباشد.
این عبادات هرچند ذاتاً مطلوبند، اما با این وجود میتوان از آنها به عنوان ابزارهایی بینظیر برای پرورش روانی، اخلاقی و اجتماعی، و شیوههایی آسمانی و ربانی برای آموزش مسلمانان در زمینۀ رفتار و زندگی برتر، نیز نام برد.
(ب) اخلاق و فضایلی که با خودپرستی مبارزه میکنند، روح دیگر خواهی و احساس دیگردوستی را تقویت مینمایند، به اصلاح فرد و وفاق جامعه اهتمام میورزند، فضیلتخواهیها و گرایشهای خیرمدار را پیراسته و پاکیزه میسازند، و چنگالها و ناخنهای پلیدی و زشتی را کوتاه مینمایند. این مجموعه اخلاق اسلامی، اخلاقی هستند فطری، واقعگرایانه، قابل فهم، عقلانی و خردپسند، فراگیر و متوازن که عقل و نقل و اندیشه و وحی، در تأیید مواردی که آنها را تحسین یا تقبیح نموده است، همرأی و متفق میباشند.
(ج) آداب و سنتهایی که روحپرور، اخلاقی، و زندگیآرا و زینتبخش حیات میباشند، و با استفاده از ارزشها و نیکیها، نوعی همگونی برونی و جلوۀ ظاهریِ واحد، به جامعۀ مسلمانان میبخشند، و آن را از بیبندوباری و یاوهکاری افراد هرج و مرج طلب و لاابالی، و از سختگیری بیمورد جزماندیشان و خشکهمقدسان، مصون نگه میدارد.
این آداب، آدابی هستند که در تمامی احوال زندگی فرد مسلمان، با وی همراه میباشند: به هنگام خوردن و آشامیدن، لباسپوشیدن، بر مرکب سوارشدن، بیداری و خواب، سفر و حضر و خلوت و جلوت.
و آدابی هستند که به صورت جدی در تلاشند که مسلمان را در تمامی احوال و اوقاتش، با خداوند والامرتبه مرتبط سازند. بدینگونه که وی با نام خداوند میخوابد و با نام خداوند برمیخیزد. خوردن را با نام خدا آغاز میکند و با سپاس خداوند پایان میدهد و به همین ترتیب در مورد لباسپوشیدن، سوارشدن بر مرکب، مسافرت و بازگشت عمل میکند. و او چه به هنگام مبارکباد گفتن یا تسلیت، چه به هنگام عطسه و یا پاسخ گفتن به شخصی که عطسه میزند، و چه به هنگام مسافرت و یا بدرقۀ مسافر و دیگر موارد، خداوند را هیچگاه فراموش نمیکند، بلکه با گفتن ستایش، دعا، نامبردن از خداوند، یا ثنای او با کلمات و جملات شایسته و مناسب با مقام وی، همواره به زبانش طراوت و به دهانش شیرینی میبخشد.
بر همین اساس و از روی همین آداب و برخوردهای اجتماعی، میتوانیم در همان وهلۀ اول، از طریق دقت در رفتار مسلمانان، مثلاً: سلام و احوالپرسی به هنگام ملاقات، استفاده از دست راست برای غذاخوردن و آغاز آن با نام خداوند و پایاندادن آن با سپاس و تشکر از خداوند، و به همین ترتیب در دیگر زمینهها، آنان را از غیر مسلمانان تشخیص دهیم.
(د) سیستم و قوانین ارایهشده از سوی اسلام برای فرد، خانواده و جامعه.
این قوانین سیر حرکت فرد را ترسیم مینمایند، چهارچوب رفتاری وی را مشخص میسازند و حلال و حرام و باید و نباید را برای وی معلوم میکنند.
برای خانواده، این سیستم و قوانین مقرر، حقوق و وظایف طرفین را به صورت شفاف بیان میکنند، و بر بقای این مؤسسۀ پرارج برای ادای رسالتش، پای میفشارند، البته مادام که زیان و آفتسازی بقای آن، از نفع و آفتسوزی آن بیشتر نگردد که در این صورت باید گفت: با عقیمماندن تلاشهای اصلاحی، خیر و مصلحت در جدایی است و «داغکردن، آخرین دواست».
برای جامعه، این نظام قانونی، ساز و کار و ضوابط و معیارهایی است که هدف از آنها برپاداشتن عدالت، ممانعت از پلیدی و شر، حمایت از همدلی و برادری، جلوگیری از کشمکش و درگیری، پاسداری از حقوق، و محافظت از دین، خون، مال، حیثیت، عقل و نسل شهروندان میباشد که اینها ضروریات و لوازمی هستند که پایداری زندگی جز به کمک آنها ممکن نیست. همچنین این قوانین، نیازمندیهای درجه دوم زندگی (حاجیات) و نیز امور غیر ضروری و تشریفاتی و تجملاتی زندگی (کمالیات) را پاس میدارند. البته با رعایت اولویت و هرکدام بنابه منزلت و ارزش آن.
از خوشاقبالی و نیکبختی مسلمانان این است که علوم و دانشهای گوناگونی در قلمرو گستردۀ فرهنگ اسلامی، همچون تفسیر، حدیث، فقه، اصول، اخلاق، آداب و تصوف در خدمت این شیوهها و راهکارها درآمده و به روشنگری در بارۀ آنها پرداخته و احکام و حکمتهایشان را به صورتی واضح و آفتابی عرضه داشتهاند.
هرچند که میان «دانایان و فرهیختگان» در فروع و جزئیات مربوط به اینها، اختلاف و ناهمگونی دیده میشود، اما با این حال بنیانهای کلی و قواعد زیربنای این شیوههای و راهکارها همانند صبح، روشن و همچون آفتاب آشکار میباشند و همگان بر آنها توافق کامل دارند.
[١٣٠]- متفق علیه.