پناهگاه مسلمان - حصن المسلم

فهرست کتاب

دعاهای بعد از تکبیر تحریمه و قبل از فاتحه (دعاهای استفتاح)

دعاهای بعد از تکبیر تحریمه و قبل از فاتحه (دعاهای استفتاح)

۲۷- «اللَّهُمَّ بَاعِدْ بَيْنِيْ وَبَيْنَ خَطَايَايَ كَمَا بَاعَدْتَ بَيْنَ الْمَشْرِقِ وَالْمَغْرِبِ، اللَّهُمَّ نَقِّنِيْ مِنْ خَطَايَايَ كَمَا يُنَقَّى الثَّوْبُ الأَبْيَضُ مِنَ الدَّنَسِ، اللَّهُمَّ اغْسِلْنِيْ مِنْ خَطَايَايَ بِالثَّلْجِ وَالْمَاِء وَالْبَرَدِ» [۴۳].

«بار الها! بین من و خطاهاى من، همانند فاصله‌اى که بین مشرق و مغرب انداخته‌اى، فاصله بیانداز، و مرا از خطاهایم پاک ساز، همانند لباس سفیدى که از آلودگى پاک می‌شود. بار الها! خطاهاى مرا با برف و آب و تگرگ بشوى».

۲۸- «سُبْحَانَكَ اللَّهُمَّ وَبِحَمْدِكَ، وَتَبَارَكَ اسْمُكَ، وَتَعَالَى جَدُّكَ، وَلاَ إِلَهَ غَيْرُكَ» [۴۴].

«بار الها! پاک و منزهى، و حمد از آنِ توست، و نامت با برکت است و قدرت و شکوه تو بسیار بالاست و هیچ معبودى بجز تو «به حق» وجود ندارد».

۲۹- «وَجَّهْتُ وَجْهِيَ لِلَّذِيْ فَطَرَ السَّمَوَاتِ وَالأَرْضَ حَنِيْفاً وَمَا أَنَا مِنَ الْمُشْرِكِيْنَ، إِنَّ صَلاَتِيْ، وَنُسْكِيْ، وَمَحْيَايَ، وَمَمَاتِيْ، ِللهِ رَبِّ الْعَالَمِيْنَ، لاَ شَرِيْكَ لَهُ وَبِذَلِكَ أُمِرْتُ وَأَنَا مِنَ الْمُسْلِمِيْنَ. اللَّهُمَّ أَنْتَ الْمَلِكُ لاَ إِلَهَ إِلاَّ أَنْتَ، أَنْتَ رَبِّيْ وَأَنَا عَبْدُكَ، ظَلَمْتُ نَفْسِيْ وَاعْتَرَفْتُ بِذَنْبِيْ فَاغْفِرْ لِيْ ذُنُوْبِيْ جَمِيْعاً إِنَّهُ لاَ يَغْفِرُ الذُّنُوْبَ إِلاَّ أَنْتَ. وَاهْدِنِيْ ِلأَحْسَنِ الأَخْلاَقِ لاَ يَهْدِيْ ِلأَحْسَنِهَا إِلاَّ أَنْتَ، وَاصْرِفْ عَنِّيْ سَيِّئَهَا، لاَ يَصْرِفُ عَنِّيْ سَيِّئَهَا إِلاَّ أَنْتَ، لَبَّيْكَ وَسَعْدَيْكَ، وَالْخَيْرُ كُلُّهُ بِيَدَيْكَ، وَالشَّرُّ لَيْسَ إِلَيْكَ، أَنَا بِكَ وَإِلَيْكَ، تَبَارَكْتَ وَتَعَالَيْتَ، أَسْتَغْفِرُكَ وَأَتُوْبُ إِلَيْكَ» [۴۵].

«من چهره‌ام را به سوى ذاتى متوجه کرده‌ام که آسمان‌ها و زمین را آفرید، در حالى که من از باطل روى گردان شده و به سوى حق آمده‌ام، و از مشرکان نیستم. نماز، عبادت، زندگى و مرگم از آنِ پروردگار جهانیان است که شریکى ندارد، دستور یافته‌ام که چنین کنم، و من از فرمانبرداران می‌باشم. پروردگارا! توئى پادشاه، بجز تو، معبودى «بر حقّ» وجود ندارد. تو پروردگار من هستى و من بندۀ توأم، بر خود ظلم کردم، و به گناهم اعتراف نمودم، همۀ گناهانم را ببخشاى، همانا بجز تو کسى گناهنم را نمى‌آمرزد.

الهى! مرا به نیکوترین اخلاق و خصلت ها، رهنمون فرما، همانا بجز تو کسى نیست که مرا بسوى آنها هدایت کند. الهى! خصلت هاى بد را از من دور بگردان، زیرا بجز تو کسى نیست که آن‌ها را از من دور بگرداند. من در بارگاهت حاضرم، و براى اطاعتت آماده‌ام، هرگونه خیر و نیکى در اختیار توست، بدى را به سوى تو راهى نیست. الهى! من به لطف تو موجودم، و به سوى تو متوجه‌ام، تو بسیار بابرکت و برتر هستـى، از تو آمـرزش مى‌خواهم، و در بارگاهـت توبه مى‌کنم».

۳۰- «اللَّهُمَّ رَبَّ جِبْرَائِيْلَ، وَمِيْكَائِيْلَ، وَإِسْرَافِيْلَ فَاطِرَ السَّمَوَاتِ وَالأَرْضِ، عَالِمَ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ، أَنْتَ تَحْكُمُ بَيْنَ عِبَادَكَ فَيْمَا كَانُوْا فِيْهِ يَخْتَلِفُوْنَ، اهْدِنِيْ لِمَا اخْتُلِفَ فِيْهِ مِنَ الْحَقِّ بِإِذْنِكَ، إِنَّكَ تَهْدِيْ مَنْ تَشَاءُ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيْمٍ» [۴۶].

«الهى! پروردگار جبرائیل و میکائیل و اسرافیل، اى مبدع آسمان ها و زمین، و آگاه از دنیاى پنهان از دیدگان، و مطلّع از جهان عیان، تـو در بین بندگانت در آن چـه که در آن اختـلاف مى‌ورزند، حاکمى، مرا به آنچه که از حقّ در آن اختلاف شده است، با اراده‌ات هدایت کن، چرا که تو هرکس را که بخواهى به راه راست هدایت می‌کنى».

۳۱- «اللهُ أَكْبَرُ كَبِيْراً، اللهُ أَكْبَرُ كَبِيْراً، اللهُ أَكْبَرُ كَبِيْراً، وَالْحَمْدُ ِللهِ كَثِيْراً، وَالْحَمْدُ ِللهِ كَثِيْراً، وَالْحَمْدُ ِللهِ كَثِيْراً، وَسُبْحَانَ اللهِ بُكْرَةً وَأَصِيْلاً» ثلاثاُ «وَأَعُوْذُ بِاللهِ مِنَ الشَّيْطَانِ: مِنْ نَفْخِهِ، وَنَفْثِهِ، وَهَمْزِهِ» [۴۷].

«الله، برترین و بزرگترین است، همۀ ستایش‌ها به کثرت مخصوص اوست، من صبح و شام او را تسبیح مى‌گویم) [سه بار خوانده شود.] (به الله پناه مى‌برم از غرور، سحر و وسوسۀ‌ شیطان».

۳۲- «اللَّهُمَّ لَكَ الْحَمْدُ أَنْتَ نُوْرُ السَّمَوَاتِ وَالأَرْضِ وَمَنْ فِيْهِنَّ، وَلَكَ الْحَمْدُ أَنْتَ قَيِّمُ السَّمَوَاتِ وَالأَرْضِ وَمَنْ فِيْهِنَّ، [وَلَكَ الْحَمْدُ أَنْتَ رَبُّ السَّمَوَاتِ وَالأَرْضِ وَمَنْ فِيْهِنَّ] [وَلَكَ الْحَمْدُ لَكَ مُلْكُ السَّمَوَاتِ وَالأَرْضِ وَمَنْ فِيْهِنَّ] [وَلَكَ الْحَمْدُ أَنْتَ مُلِكُ السَّمَوَاتِ وَالأَرْضِ] [وَلَكَ الْحَمْدُ أَنْتَ الْحَقُّ وَوَعْدُكَ الْحَقُّ، وَقَوْلُكَ الْحَقُّ وَلِقَاؤُكَ الْحَقُّ، وَالْجَنَّةُ حَقٌّ وَالنَّارُ حَقٌّ، وَالنَّبِيُّوْنَ حَقٌّ، وَمحمّد جحَقٌّ وَالسَّاعَةُ حَقٌّ] [اللَّهُمَّ لَكَ أَسْلَمْتُ، وَعَلَيْكَ تَوَكَّلْتُ وَبِكَ آمَنْتُ، وَإِلَيْكَ أَنَبْتُ، وَبِكَ خَاصَمْتُ، وَإِلَيْكَ حَاكَمْتُ، فَاغْفِرْ لِيْ مَا قَدَّمْتُ، وَمَا أَخَّرْتُ، وَمَا أَسْرَرْتُ، وَمَا أَعْلَنْتُ] [أَنْتَ الْمُقَدِّمُ، وَأَنْتَ الْمُؤَخِّرُ لاَ إِلَهَ إِلاَّ أَنْتَ] [ أَنْتَ إِلَهِيْ لاَ إِلَهَ إِلاَّ أَنْتَ]» [۴۸].

«بار الها! حمد از آنِ تو است، تو نور آسمان‌ها و زمین، و آنچه که در ما بین آنهاست، هستى. حمد از آنِ تو است، تو سرپرست آسمان‌ها و زمینى، و آنچه که در بین آنهاست. [و حمد از آنِ تو است، تو پروردگار آسمان‌ها و زمین و آنچه که در بین آنهاست، هستى]. [و حمد از آنِ تو است، تو پادشاه آسمان‌ها و زمین هستى]. [و حمد از آنِ توست] [تو حقّى، وعده، گفتار، لقاء، بهشت، آتش، پیامبران، محمّدج، و روز قیامت حقّ هستند] [پروردگارا! من تسلیم توأم، و بر تو توکل نمودم، و به تو ایمان آوردم، و به سوى تو برگشتم، و بخاطر تو دشمنى ورزیدم، و حاکمیت از آنِ تو است، و گناهانى را که پیش از مرگ فرستاده‌ام و آنچه را که بعد از مرگ، خواهند آمد، و آنچه را که پنهان نموده‌ام، و آنچه را که آشکار ساخته‌ام، ببخشاى، تقدیم و تأخیر بدست تو است، و هیچ معبودى بجز تو «به حق» وجود ندارد]».

[۴۳] - البخاری ۱/۱۸۱، و مسلم ۱/۴۱۹. [۴۴] - أصحاب السنن الأربعه، و نگا: صحیح الترمذی ۱/۷۷، و صحیح ابن ماجه ۱/۱۳۵. [۴۵] - مسلم۱/۵۳۴. [۴۶] - مسلم۱/۵۳۴. [۴۷] - أبو داود ۱/۲۰۳، و ابن ماجه ۱/۲۶۵، و أحمد ۴/۸۵، و مسلم از ابن عمر (رضی الله عنهما) به این صورت و در ضمن قصه‌اى روایت کرده است ۱/۴۲۰. [۴۸] - البخاری مع الفتح ۳/۳ و ۱۱/۱۱۶ و ۱۳/ ۳۷۱ ، ۴۲۳، ۴۶۵ و مسلم همانند آن را به صورت اختصار روایت کرده است ۱/۵۳۲.