عاشورای دین عاشورای مذهب

فهرست کتاب

۶- نتیجه‌گیری غلط از آیه قرآن

۶- نتیجه‌گیری غلط از آیه قرآن

در تفاسیر شیعه معمولاً به آیه ۳۳ سورۀ احزاب برای اثبات عصمت اهل بیتاستناد می‌شود. بنابراین لازم است در اینجا نظری به آیۀ مذکور بیافکنیم.

﴿إِنَّمَا يُرِيدُ ٱللَّهُ لِيُذۡهِبَ عَنكُمُ ٱلرِّجۡسَ أَهۡلَ ٱلۡبَيۡتِ وَيُطَهِّرَكُمۡ تَطۡهِيرٗا ٣٣[الأحزاب:۳۳].

یعنی: «به راستی خدا می‌خواهد ناپاکی را از شما اهل این خانه ببرد و کاملاً پاکیزه‌تان گرداند».

قرینه «يَٰنِسَآءَ ٱلنَّبِيِّ» در صدر مطلب (ابتدای آیه تطهیر) نشان می‌دهد که مقصود، زنان پیامبر بوده‌اند (و لذا ضمیر مذکر بنابر قاعده تغلیب در این آیه بکار رفته است، چنانکه در آیۀ ۷۳ سورۀ هود دیده می‌شود. از این رو، متعاقباً آیه می‌فرماید:

﴿يَٰنِسَآءَ ٱلنَّبِيِّ لَسۡتُنَّ كَأَحَدٖ مِّنَ ٱلنِّسَآءِ إِنِ ٱتَّقَيۡتُنَّۚ فَلَا تَخۡضَعۡنَ بِٱلۡقَوۡلِ فَيَطۡمَعَ ٱلَّذِي فِي قَلۡبِهِۦ مَرَضٞ وَقُلۡنَ قَوۡلٗا مَّعۡرُوفٗا ٣٢وَقَرۡنَ فِي بُيُوتِكُنَّ وَلَا تَبَرَّجۡنَ تَبَرُّجَ ٱلۡجَٰهِلِيَّةِ ٱلۡأُولَىٰۖ وَأَقِمۡنَ ٱلصَّلَوٰةَ وَءَاتِينَ ٱلزَّكَوٰةَ وَأَطِعۡنَ ٱللَّهَ وَرَسُولَهُۥٓ[الأحزاب : ٣٢- ۳۳]

«شما مانند هیچیک از زنان دیگر نیستید، اگر پرهیزکاری کنید، پس در گفتار نرمی نکنید تا آنکس که مرضی در دل دارد، طمع ورزد، سخن پسندیده گویید، در خانه‌های خود آرام گیرید و جلوه‌گری‌های دوران جاهلیت را پیش نگیرید، نماز را به پا دارید و زکات دهید و خدا و پیامبر او را اطاعت کنید».

ملاحظه می‌شود که در این آیه، طهارت «تکوینی» مطرح نیست، بلکه سخن از طهارت «تشریعی» است. یعنی اینکه انسان خود را از طریق عبادات و رعایت اوامر الهی، از گناهان پاک کرده متقی شود.

اما می‌گویند این آیه خود دلیل بر عصمت خانواده پیامبر است. در حالی که اولاً: واژه «أهل» در قرآن به مصادیق مختلف بکار رفته است. هم همسران پیامبر، هم خانواده او و هم کسانی که اشتراک عقیدتی با رسول خداصدارند، جزء «اهل» او محسوب می‌شوند. از اینرو ملاحظه می‌شود که پسر نافرمان نوح هرچند زاده آن پیامبر بود، جزء اهل او خوانده نمی‌شود، چنانکه در سوره هود آیۀ ۴۶ می‌فرماید:

﴿قَالَ يَٰنُوحُ إِنَّهُۥ لَيۡسَ مِنۡ أَهۡلِكَ.

«ای نوح! آن پسر از اهل تو نیست. (یعنی هم عقیده تو نیست)».

بنابراین، منظور از واژۀ «اهل» در آیه تطهیر (احزاب / ۳۳) می‌تواند هریک از موارد همسران پیامبر، خانواده او و یا همفکران آن حضرت باشد و بنا به قرینه «یا نساء النبی» در صدر آیه، منظور همسران پیامبر است.

ثانیاً: آیه تطهیر به وضوح بیانگر طهارت «تشریعی» است (نه عصمت ذاتی) زیرا می‌فرماید:

اگر پرهیزگار باشید، اگر عفت پیش گیرید، اگر نماز به پا دارید و اگر زکات دهید و اگر از خدا و رسول اطاعت کنید، پاک می‌شوید. و این موضوع اختصاص به پیامبرصو خانواده او هم ندارد، چنانکه آیه ۶ سوره مائده درباره مؤمنان دیگر می‌فرماید:

﴿مَا يُرِيدُ ٱللَّهُ لِيَجۡعَلَ عَلَيۡكُم مِّنۡ حَرَجٖ وَلَٰكِن يُرِيدُ لِيُطَهِّرَكُمۡ وَلِيُتِمَّ نِعۡمَتَهُۥ عَلَيۡكُمۡ لَعَلَّكُمۡ تَشۡكُرُونَ ٦.

یعنی: «خدا نمی‌خواهد (با فرمان عبادات و احکام) بر شما سخت گیرد، بلکه می‌خواهد (به وسیله این احکام) پاک‌تان سازد و نعمتش را بر شما تمام کند، باشد که سپاسگزار باشید».

و باز در سوره توبه آیه ۱۰۳ می‌فرماید:

﴿خُذۡ مِنۡ أَمۡوَٰلِهِمۡ صَدَقَةٗ تُطَهِّرُهُمۡ وَتُزَكِّيهِم بِهَا وَصَلِّ عَلَيۡهِمۡ.

یعنی: «از اموالشان صدقه‌ای بگیر تا بدان، پاکشان سازی و تزکیه‌شان کنی و در حق آن‌ها دعای خیر کن».

روشن است که در آیه شریفه منظور آن نیست که پیامبرصمردم را به مقام «عصمت» می‌رساند، بلکه باعث می‌شود ایشان از راه عمل (پرداختن صدقه یا زکات) پاک شوند.

مسلماً اگر خاندان پیامبر و شخص وی ذاتاً معصوم بودند، مسئله جبر پیش می‌آمد. یعنی اگر قرار بود بی‌اختیار از آن‌ها خیر صادر شود (که لازمه عصمت ذات است) این امر فضیلتی نبود و چگونه می‌توانستند برای انسان‌های عادی اسوه باشند؟!

پیامبران را به این معنی می‌توان معصوم شمرد که قوانینی را که از طرف خدا آورده بودند، بهتر و دقیق‌تر از دیگران انجام می‌دادند و این مقام نیز اختصاصی نبوده و نیست، زیرا همه افراد بشر موظف هستند که واجبات الهی را به نحو احسن انجام دهند و از محرمات دوری کنند. در نتیجه،هر انسانی که بخواهد، می‌تواند به چنین مقامی برسد.

اگر بگویند عصمت نیرویی است که خداوند در وجود انبیاءو اولیاء خود خلق کرده و آن نیرو آن‌ها را از ارتکاب گناه دور می‌کند، هر انسانی می‌تواند با پیروی از احکام خدا و عبادات، به چنین نیرویی دست یابد و این امر، خاص انبیاء و ائمه نیست. به عبارت دیگر، اگر معصوم‌بودن انبیاء و ائمه را به این صورت بدانیم که کسانی بودند که با مجاهدت و کوشش به علم و معرفتی رسیده بودند که در نهایت قوانین الهی را به طور کامل انجام می‌دادند و از این جهت معصوم شده بودند، سخن دلنشینی است و مقبول همه کسانی است که به دنبال ﴿ٱهۡدِنَا ٱلصِّرَٰطَ ٱلۡمُسۡتَقِيمَ ٦هستند. ولی آن وقت نمی‌توان مدعی بود که معصومین فقط ۱۴ نفر بودند و دیگران نمی‌توانند با عمل به تکالیف الهی به چنین مقامی برسند، زیرا قرآن کریم می‌فرماید:

﴿لَا يُكَلِّفُ ٱللَّهُ نَفۡسًا إِلَّا وُسۡعَهَاۚ[البقرة: ۲۸۶].

یعنی: «خدا هیچکس را بیش از توانش مکلف نمی‌سازد». بنابراین، عمل به تکالیف الهی و معصوم‌شدن بدان معنا، در امکان همه هست.