۱۰- قرآن رهنماست
قرآن در مورد پیامبر میفرماید:
﴿إِنَّا فَتَحۡنَا لَكَ فَتۡحٗا مُّبِينٗا ١ لِّيَغۡفِرَ لَكَ ٱللَّهُ مَا تَقَدَّمَ مِن ذَنۢبِكَ وَمَا تَأَخَّرَ وَيُتِمَّ نِعۡمَتَهُۥ عَلَيۡكَ وَيَهۡدِيَكَ صِرَٰطٗا مُّسۡتَقِيمٗا ٢﴾[الفتح: ۱-۲].
یعنی: «ای پیامبر! ما این فتح بزرگ را برای تو آوردیم تا گناهان گذشته و آینده تو محو شوند و نعمت خود را بر تو کامل نماییم و تو را به راه مستقیم هدایت کنیم».
گناهان گذشته رسول خداصچه بوده است؟ مسلماً چیزی جز همان بیصبریها نبود و قرآن او را آرام میساخت که:
﴿فَٱصۡبِرۡ إِنَّ وَعۡدَ ٱللَّهِ حَقّٞ وَٱسۡتَغۡفِرۡ لِذَنۢبِكَ وَسَبِّحۡ بِحَمۡدِ رَبِّكَ بِٱلۡعَشِيِّ وَٱلۡإِبۡكَٰرِ ٥٥﴾[المؤمن: ۵۵].
یعنی: «صبر کن که وعده خدا حق است و از گناه (بیصبری) استغفار کن و شبانگاه و سحرگاهان به تسبیح پروردگارت بپرداز».
بنابراین، ذکر خطاها و لغزشهای انبیای خدا در قرآن به خوبی میرساند که تصور «عصمت» ذاتی برای آنها، به دور از حقیقت و مغایر با پیام الهی است.
در این ارتباط، حتی شیخ انصاری و محقق اردبیلی و شهید ثانی، که از علمای بزرگ شیعه میباشند، گفتهاند: «شک در عصمت رسول خداصبلکه انکار آن از روی اجتهاد و همچنین انکار عصمت امام، به ایمان شخص مسلمان لطمه نمیزند[۱۴]».
اینک باید به سخن مخالفان گردن نهاد و یا تسلیم وحی مقدس الهی شد؟!
[۱۴]- صفحه ۶۶ كتاب عصاي موسي÷از آقاي نعمت الله صالحي نجف آبادي.