معاویه را بهتر بشناسیم

فهرست کتاب

بیدار کردن ابلیس، معاویهسرا که خیز وقت نماز است

بیدار کردن ابلیس، معاویهسرا که خیز وقت نماز است

در خبر آمد که خال مؤمنان
خفته بُد در قصر بر بسترستان
قصر را از اندرون، در بسته بود
کز زیارت های مردم خسته بود
ناگهان مردی، ویرا بیدار کرد
چشم چون بگشاد، پنهان گشت مرد
گفت اندر قصر کس را راه نبود
کیست کین گستاخی و جرات نمود
کرد برگشت و طلب کرد آن زمان
تا بیابد زآن نهان گشته نشان
از پس در، مْدبری را دیدکو
دردر و پرده نهان می کرد رو
گفت: هی تو کیستی؟ نام تو چیست
گفت: نامم فاش ابلیس شقیست
گفت: بیدارم کردی چرا بجد
راست گو با من مگو بر عکس و ضد

×××××××××××

گفت: هنگام نماز آخر رسید
سوی مسجد زود می بآید دوید
عجلو الطاعات قبل الفوت گفت
مصطفی چون در معنی می بیفت
گفت: نی نی، این غرض نبود ترا
که بخیری ره نما باشی مرا
دزد آید از نهان در مسکنم
گویدم که پاسبانی می کنم
من کجا باور کنم آن دزد را
دزدکی داند ثواب و مزد را

××××××××××××

گفت امیر: ای راه زن حجت مگو
مر ترا ره نیست در من ره مجو
ره زنی و من غریب و تاجرم
هر لباساتی که آری کّی خّرّم
گرد درخت من مگرد از کافری
تونۀ رخت کسی را مشتری
مشتری نبود کسی را راه زن
ور نمآید مشتری مکرست و فن
تا چه دارد این حسود اندر کدو
ای خدا فریاد ما را زین عدو