معاویه از دیدگاه اصحاب
معاویهسنزد اصحاب رسول اکرم جدارای جایگاه و منزلتی خاص بودند، همگی از ایشان به خوبی نام می بردند و او را فردی شجاع، حلیم و عالم می دانستند. حضرت عمرسهمواره سفارش می کرد که جز به نیکی از معاویهسنام نبرید. همچنین می فرمود: شما از قیصر و کسری و سیاست و تدبیرشان تعجب می کنید در حالی که معاویهسمیان شماست و همیشه می فرمود: معاویه کسری عرب است. قال ابوالحسن المدائنی: كان عمر إذا نظر إلی معاويه قال: ((هذا كسری العرب)) [۲۶]
قال عمر بن يحيی بن سعيد الاموی عن جده قال: دخل معاويه علی عمر و عليه حله الخضراء.فنظر اليها الصحابه، فلما رای ذلك عمر. وثب اليه بالدره، فجعل يضربه بها، و جعل معاويه يقول: يا امير المؤمنين! الله الله فی. فرجع عمر الی مجلسه فقال له القوم: لم ضربته يا اميرالمؤمنين؟ وما فی قومك مثله؟ فقال: والله ما رايت الا خيراً. و ما بلغنی الا خيراً ولو بلغنی غير ذلك لكان منی اليه غير ما رايتم. ولكن رايته و اشار بيده. فاحبت ان أضع منه ما شمخ [۲۷].
روزی معاویهسنزد حضرت عمرسآمده در حالیکه پیراهن سبز رنگی به تن داشت. در آن هنگام عده ای از اصحاب نزد حضرت عمرسنشسته بودند، همگی به معاویهسنگاه کردند. حضرت عمر وقتی این را دید شلاقی برداشت و به سوی معاویهسرفت و او را چندین ضربه زد.
معاویهسدر این هنگام می گفت: ای امیر المؤمنین بترس از خدا در مورد من، (من گناهی نکرده ام) پس از آن عمر سرجایش برگشت و نشست. اطرافیان از او سوال کردند، چرا او را زدی ای امیرالمؤمنین؟ در حالی که در قوم تو افرادی مثل او پیدا نمی شوند.
حضرت عمرسفرمود: قسم به خدا جز خیر و خوبی در او چیز دیگری ندیدم. به من هیچ خبری جز خیر و خوبی اش نرسیده است. اگر خلاف این می بود، یعنی اگر بجز خوبی او خبری به من می رسید. بلایی سرش می آوردم، غیر از این چیزی که مشاهده نمودید.
ولی او را زدم چون این را دیدم (به طرف پیراهنش اشاره کرد) و می خواستم آن را از تنش بیرون بیاورم.
همچنین حضرت ابن عباس بمیفرماید:
((ما رايت احداً اخلق للملك من معاويه))
هیچ کسی را از معاویه شایسته تر برای حکومت ندیدهام.
این حدیث را طبری این گونه نقل میکند.
حدثنی عبدالله بن احمد، قال: حدثنی ابی، قال: حدثنی سليمان، حدثنی عبدالله عن معمر بن همام بن منبه قال: سمعت ابن عباسبيقول: ((ما رايت احداً اخلق للملك من معاويه [۲۸]
قال ابن عمر: ما رأيت احداً بعد رسول الله جاسود من معاويه؟ فقيل له: ابوبكر، عمر، عثمان، و علی؟ فقال: كانوا- والله- خيراً من معاويه وافضل، ومعاويه اسود [۲۹]
همچنین صاحب ((اسدالغابه)) از ابن عمرسروایت میکند که: هیچ کس را بعد از رسول الله جشریف تر و بزرگوارتر از معاویه ندیدم. به او گفته شد: پس ابوبکر، عمر، عثمان، و علی چه؟
جواب داد: به خدا قسم آن ها همگی از معاویه بهتر هستند و فضیلت شان بیشتر است اما معاویه بزرگوار تر است.
دکتر ابراهیم البناء در توضیح کلمه ((اسود)) که ابن عمر آن را برای معاویه بکار برد میگوید: اسود یعنی سخیتر، بخشنده تر از نظر مال و حلیم تر.
[۲۶] تاریخ الاسلام / ج ۲ / ص ۳۰۸ . [۲۷] البدایه و النهایه / ابن کثیر / ج ۸ / ص ۱۲۸. [۲۸] طبری / ج ۵ / ۳۳۱. [۲۹] اسد الغابه / ابن الاثیر / ج ۵ / ص ۲۱۰.