یک حادثه بزرگ بر خلافت اسلامی
بعد از شهادت حضرت عثمان غنیس، سلسله فتنه های غیر منقطع، آغاز گردید. بعلت سازش منافقین، شمشیرهای مسلمانانی که خیر الخلائق بعد الانبیاء بودند، بر علیه یکدیگر بکار رفتند. چون سلسله خلافت به امیر معاویهسمیرسد، حالت حکومت اسلامی تغییر کرده و روش خلافت راشده باقی نمی ماند، بدین خاطر به امیر معاویهسمشوره داده می شود که اکنون زمان فتنه است لذا شما چنان رویه ای اختیار نمایید که بعد از شما، شمشیرهای مسلمانان علیه یکدیگر کشیده نشود، و حکومت اسلامی تکه پاره نشود و این مشوره با پیش بینی و در نظر گرفتن حالات، حرفی نامعقول و غیر شرعی نبود.
با وجود آن باز هم اسم ((یزید)) جهت خلافت برده می شود، حتی چهل نفر از اهالی کوفه خدمت امیرمعاویهسآمده (یا فرستاده می شوند) و به ایشان پیشنهاد می دهند که شایسته است شما یزید را بعد از خود به عنوان خلیفه انتخاب نمایید. زیرا به نظر ما، شخصی پسندیده تر و نسبت به سیاست و امور مملکتی ماهرتر از او، وجود ندارد، لذا هم اکنون از مردم برای او، بیعت خلافت گرفته شود. حضرت امیر معاویهسکمی تأمل نموده و در این مورد از افراد بخصوصی مشورت می نمآید. بعضی از آنها رای توافق می دهند، و فسق و فجور یزید هم تا آنوقت ظاهر و آشکار نبود، بهر حال سرانجام، جهت بیعت خلافت یزید تصمیم گیری می شود.