۲- یقین بر عظمت الله (قلوبشان مملو از عظمت باری تعالی بود):
بطوریکه عظمت و بزرگی الله ﻷتمام وجود آنها را به خشوع و خضوع در آورده بود. و هر لحظه از این کبریا متاثر بودند ﴿ٱلَّذِينَ إِذَا ذُكِرَ ٱللَّهُ وَجِلَتۡ قُلُوبُهُمۡ﴾[الأنفال: ۲] تا جائی که کوچک ترین خطا بر آنان مثل کوهی بزرگ فرود می آمد. و بر اثر این صفت برتر و تاثر از عظمت حق تعالی، دیگر نه پادشاهان و جباران عالم جلوی چشمانشان حیثیتی داشتند و نه زورگویان و متکبران زمان.
سمبل این صفت در برخورد حضرت ((ربعی بن عامر))سسفیر حضرت((عمر بن خطاب))س، با رستم، حاکم ایران به خوبی ظاهر است.
آنجا که بی ترس و واهمه، داخل قصر می شود، با کفشهای کهنه و لباسهای پینهدار و اسب کوتاه قد و شمشیر کوتاهش، بر فرشهای زرین و سیمین پای مینهد و خطاب به رستم اینگونه میگوید:
(الله ابتعثنا لنخرج العباد من عبادة العباد إلى عبادة الله وحده. . . . )
((الله ما را فرستاد تا بندگان را از بندگی خدای بی شریک فراخوانیم و آنان را از تنگی دنیا به سوی گشادگی آن خارج کرده و از سلطۀ ادیان پوچ و جائز به سوی عدل اسلام زیبا رهنمون سازیم)).
مرد حق از کس نگیرد رنگ و بو
مرد حق از حق پذیرد رنگ وبو