منزلت اصحاب شاز دیدگاه اهل بیت علیهم السلام
بخاطر این ستایش پر برکت قرآن از اصحاب پیامبر اکرم ص، مژدهی بسیار بزرگی دادهاند به کسی که با اصحاب هم عصر شده و یا یکی از آنها را دیده باشد. پیامبر صمیفرماید: «خوشا به حال کسی که مرا دیده است و یا بینندگان مرا دیده است و یا بینندگان بینندگان مرا دیده است» [۱۰].
خداوند حضرت امیرالمؤمنین علی÷را پاداش نیکو دهد که برادران صحابی خویش را بسیار خوب میشناخت، بعد از اینکه اهل کوفه را آزمود و دید که چگونه ایشان را تنها گذاشتند و به وعدههای خود عمل نکردند «در حالیکه آنها را به وعدههایشان یادآور میشد و اصحاب پیامبر را میستود و میفرمود: من اصحاب محمد صرا دیدهام در میان شما نمیبینم کسی را که همانند ایشان باشد. آنان روزها را ژولیدهموی و غبارآلود بودند (در اثر حضور معرکه جهاد و قتال فیسبیلالله) و شبها را یا در سجده بودند و یا در قیام، گاه چهره بر زمین می ستودند و گاه پیشانی، چون سخن معادشان به گوش میرسید گویی پای در اخگر دارند، ودر اثر سجدههای طولانی پیشانیهایشان چون زانوان بز پینه بسته بود و بههنگام شنیدن یادی از خدا اشک چشمانشان گریبانهایشان را تر میکرد، از بیم عذاب و امید ثواب برخود میلرزیدند آنسان که درخت در روز طوفانی و بادناک میلرزد) [۱۱].
حضرت علی ÷حال خویش و اصحاب پیامبر - عليه الصلاة والسلام- را و رشادت و جوانمردیشان را در برابر دشمن در وقت کارزار چنین وصف میکنند:
(ما در میدان کارزار با رسول خدا بودیم. پدران، پسران، برادران و عموهای خویش را به خاطر دین میکشتیم و این کار جز بر ایمان ما نمیافزود، در راه راست پابرجا بودیم، در سختیها شکیبا و در جهاد با دشمن کوشا. گاه فردی از ما و از دشمن، چون دو گاو نر، سر و تن هم را میگرفتند و هر یک میکوشید جام مرگ را به دیگری بنوشاند. گاه پیروزی از آنِ ما بود و گاه از آنِ دشمن. چون خداوند صدق را در ما دید، دشمن ما را خوار ساخت و پرچم پیروزی را به ما عطا کرد. به گونهای که پرچم اسلام در هر شهر و دیار برافراشته شد و حکم اسلام جاری گردید. به جانم سوگند، اگر رفتار ما همانند شما بود، نه ستون دین برجا بود و نه درخت ایمان شاداب. سوگند به خدا که از این پس خون خواهید خورد و پشیمانی خواهید برد) [۱۲].
و همین شیوه نیکو و منهج مستقیم را سلسله مبارک اهل بیت (علیهم السلام) در مدح و ثنای نیکو از دوستان ورفقای علی÷از اصحاب پیامبر صپیش گرفتند.
به نیایش زیبای امام علی بن الحسین زین العابدین ÷که در نماز خویش برای اصحاب جَدَّش دعا میکند گوش فرا میدهیم که میفرماید: (بارالها! و اصحاب محمد را به طور خاص مورد عنایت و توجهات قرار بده، همان کسانی که بهترین شیوه را در همنشینی با پیامبر صداشته و بالاترین آزمایشات را در راه یاری او به موفقیت گذراندهاند، وی را حمایت کرده و با شتاب به حضور او مشرف شدند و در پذیرش دعوت او از همدیگر پیشی گرفته و با شنیدن دلایل رسالتش مطیع و متقاعد شدند. زنان و فرزندانشان را در راه اظهار دینشان رها کردند، با پدران و پسران بیایمان خود و در جهت تثبیت و نصرت امر نبوت، به مبارزه برخاستند، کسانی که به خاطر محبت او گردهم آمده و تجارت پر سودی را در محبت او خواهان بودند. خداوندا، اصحاب پیامبر کسانی بودند که قبیلههای عرب آنها را از کاشانه خویش بیرون کردند، به جرم اینکه به ریسمان نبوت آویزان شده بودند و به همین خاطر روابط خویشاوندی را از هم گسستند و در زیر سایه خویشاوندی محمدصدرآمدند، پس بار الها! آنچه را که برای تو و در راه تو رها کردند فراموش مکن و با عطا از رضوان خویش خشنودشان ساز، چرا که همراه پیامبر تو و برای تو و به سوی تو دعوت میکردند. آنها را به خاطر ترک کردن سرزمین اجدادیشان و پذیرفتن زندگی سخت به جای زندگی آسوده و خروج از جمع کثیر و زیاد به سوی جمع مظلوم و قلیل پاداش نیکو عطا بفرما. خداوندا، به پیروان نیک روش آنها نیز که میگویند:
﴿رَبَّنَا ٱغۡفِرۡ لَنَا وَلِإِخۡوَٰنِنَا ٱلَّذِينَ سَبَقُونَا بِٱلۡإِيمَٰنِ﴾[الحشر: ۱۰].
«پروردگارا! ما را و برادران ما را که در ایمان آوردن بر ما پیشی گرفتهاند بیامرز».
بهترین پاداشها را عنایت کن، به کسانی که قصدشان رسیدن به مقام آنهاست و در مسیر آنها و با شمایل آنها در حرکتند، هیچ شکی در بینش آنان وجود نداشته و در پیمودن مسیر تبعیت آنها و پیشوا قرار دادنشان مانعی ایجاد نکرده است، حامی و پشتیبان اصحاباند و به آیین آنها تدین میکنند، از هدایت آنها پیروی کرده و در مورد آنها همنظر و متفقالقول هستند و اتهامی در کردار آنها نمیزنند. و بار خدایا! بر تابعین از امروز تا قیامت و بر ازواج و اولاد آنها و هر کس از آنها که در اطاعت و پیروی تو هستند، درودی چنان فرست که آنها را از خطر معصیت محافظت کرده و جای وسیعی را برای آنها در بهشت مقرر نموده و از مکر و حیله شیطان در امان نگه دارد) [۱۳].
امام صادق از طریق اجدادش از حضرت علی ÷روایت کرده است که فرمود: «شما را به احترام و اکرام اصحاب پیامبر صسفارش میکنم، مبادا دشنامشان دهید، آنها کسانی بودند که پس از پیامبر صبدعتی در دین پدید نیاوردند و از هیچ بدعتی حمایت نکردند و پیامبر صبه رفتار نیکو در قبال آنها سفارش نموده است» [۱۴].
واضح است که وجود نبی مکرم صبرای اهل این کره خاکی خیر و برکت است، پس شاگردان و دستپروردههای ایشان نیز همینگونهاند؛ زیرا در تبعیت و پیروی از دستورات ایشان کاملاً ملتزم بودند و این نشانه عظمت شأن و مقام آنهاست. و به همین خاطر دعای خیر آنها برای امت نزد خداوند پذیرفته شده است.
موسی بن جعفر ÷از پیامبر صروایت کرده است: «من مورد اعتماد و تکیهگاه اصحاب خویش هستم و پس از وفات من، آنچه که به آنها وعده داده شده است تحقق مییابد، سپس اصحاب من تکیهگاه امت من خواهند بود و با سپری شدن دوران آنها وعدههای موعود به امت تحقق مییابد و تا زمانی که در میان امت من یکی از صحابه من وجود داشته باشد، این دین بر تمام ادیان دیگر ظاهر و مسلط خواهد بود» [۱۵].
در روایت دیگری از موسی بن جعفر و ایشان از اجدادش روایت کردهاند و آنان نیز از پیامبر صکه فرمودند: «قرنهایی که امت من در آنها خواهند زیست چهار قرن خواهد بود، بهترین آنها قرنی است که من در آن به سر میبرم، سپس قرن دوم و آنگاه سوم و به هنگام قرن چهارم مردان با مردان و زنان با زنان روبرو شده و رابطه برقرار میکنند (منظور اینست که روابط درست خویشاوندی و زوجیت از میان میرود) و در اثر این حالت خداوند نور هدایت کتاب خویش را از سینه بنیآدم میگیرد و باد سیاه عذاب را میفرستد و تمام انسانها را قبض روح کرده و جز خود وی کسی باقی نمیماند» [۱۶].
پیامبر صبرای جانشین آینده خویش دعای خیر و رحمت کرده است. هر چند شخص خاصی را صراحتاً برای پیشوایی امت تعیین نفرموده و فقط این را بیان نموده که آن شخص روش زندگی خویش را بر اساس تعالیم اسلام و روش پیامبر صتنظیم میکند. و این عدم صراحت در تعیین شخص خاص، رهنمودی است برای اعتبار شخصی که اصحاب در مورد او اتفاق نظر خواهند داشت.
در این مورد حضرت رضا ÷از اجدادش روایت کرده است که پیامبر صفرمود: «خداوندا! جانشینان مرا مورد رحمت خویش قرار بده». و سه بار این دعا را تکرار فرمود، پرسیدند: ای پیامبر خدا، جانشینان شما چه کسانی هستند؟ فرمود: «کسانی که پس از من میآیند و احادیث و سنت مرا برای مردمان روایت میکنند و به مردمان بعد از من تحویل میدهند» [۱۷].
بخاطر این مقام رفیع و منزلت والا است که حضرت موسی÷آرزو میکند آنان را ببیند.
امام رضا ÷در این باره فرموده است که: «آنگاه که خداوند
- عزوجل- موسی بن عمران را برگزید و ناجی قومش قرار داد و بحر نیل را برایش شکافت و بنیاسرائیل را رها ساخت و تورات و الواح دیگر را به او عطا کرد، مقام و مرتبه خویش را نزد خداوند مشاهده کرد (و به عظمت مقام اهل بیت (علیهم السلام) نیز پی برد)، به خداوند گفت: ای خدای من، اگر آل محمد آنگونهاند (که بر آل تمام انبیاء برترند) آیا در میان اصحاب سایر پیامبران کسی هست که مانند اصحاب من باشد؟ خداوند - عزوجل - فرمود: ای موسی، آیا نمیدانی که فضل اصحاب محمد بر یاران سایر پیامبران همانند فضل و برتری آل محمد بر آل پیامبران دیگر و مانند فضل و برتری خود محمد بر سایر انبیاء است. موسی گفت: خداوندا، کاش آنها را میدیدم! خداند وحی فرستاد که: ای موسی، آنها را هرگز در این دنیا نخواهی دید زیرا دوران ظهور آنها فرا نرسیده است، اما در باغهای بهشت - و در جنات عدن و فردوس - و در حضور محمد و در حالیکه غرق در نعمت و لذات و خیرات بهشتند، آنها را خواهی دید»
[۱۸].
[۱۰] امالي صدوق، ص ۴۰۰ و امالي طوسي، ص ۴۴۰ و الخصال، ج ۲، ص ۳۴۲ و بحار الأنوار، ج ۲۲، ص ۳۰۵. [۱۱] نهج البلاغه، ص ۱۴۳ و: کافي، ج ۲، ص ۲۳۶ و بحار الأنوار، ج ۶۶، ص ۳۰۷. [۱۲] نهج البلاغه، ص ۹۱ و بحار الأنوار، ج ۳۲، ص ۵۴۹. [۱۳] صحيفه سجاديه، ص ۴۲. [۱۴] بحار الأنوار، ج ۲۲، ص ۳۰۵. [۱۵] بحار الأنوار، ج ۲۲، ص ۳۰۹ و نيز: نوادر راوندي، ص ۲۳. [۱۶] بحار الأنوار، ج ۲۲، ص ۳۰۹. [۱۷] بحار الأنوار، ج ۲، ص ۱۴۴. [۱۸] بحار الأنوار، ج ۱۳، ص ۳۴۰ و تفسير امام حسن عسکري، ص ۳۱ و تأويل الآيات، ص ۴۱۱.