نکته:
برخی از فتنهجویان و هواپرستان تلاش میکنند که این آیه را از تأویل صحیح و صریح و واضح آن خود که همان مدح و ستایش بر اصحاب است خارج نموده و به سوی دیگر سوق دهند، آنها میگویند: این آیات مزیت و اکرام همه صحابه را شامل نمیشود؛ زیرا خداوند متعال در قسمت اخیر آیه اول میفرماید:
﴿وَعَدَ ٱللَّهُ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ ٱلصَّٰلِحَٰتِ مِنۡهُم مَّغۡفِرَةٗ وَأَجۡرًا عَظِيمَۢا﴾
و در آیه دوم هم فرموده است:
﴿وَٱلسَّٰبِقُونَ ٱلۡأَوَّلُونَ مِنَ ٱلۡمُهَٰجِرِينَ وَٱلۡأَنصَارِ﴾ [التوبة: ۱۰۰].
و لفظ: (منهم) و (من) به کار رفته در هر دو آیه به معنی تبعیض است یعنی: از بعضی از اصحاب نه کل آنها، ما نیز در جواب این شبهه مسائلی بیان میکنیم:
اول: باید بدانیم که خداوند متعال در قرآن کریم آیات محکمی را که هم صریحاند و هم غیر قابل تأویل قرار داده است که هر کس خواستار تأویل نادرست آنها و به کارگیری آنها در غیر محل خود باشد، رسوا و مفتضح خواهد شد. و نیز آیاتی را متشابه را قرار داده که بسیاری از مردم در وهله اول و با نگاه سطحی، حقایق آن را با مسایلی دیگر اشتباه میگیرند، که راه حل آنها، ارجاع این گونه آیات به آیات دسته اول یعنی محکمات میباشد، در غیر این صورت دچار انحراف و کژی خواهند شد.
دوم: کلمه (منهم) در آیه ۲۹ سوره فتح و کلمه (من) در آیه ۱۰۰ توبه، از نوع تبعیضیه نیست و این کلمه در قرآن کریم در دو مورد به کار رفته است:
مورد اول: مِنْ یعنی: از جنس اشیاء دیگر. یا مشابه اشیاء و اجناس دیگر.
نمونه این کاربرد در آیه:
﴿ذَٰلِكَۖ وَمَن يُعَظِّمۡ حُرُمَٰتِ ٱللَّهِ فَهُوَ خَيۡرٞ لَّهُۥ عِندَ رَبِّهِۦۗ وَأُحِلَّتۡ لَكُمُ ٱلۡأَنۡعَٰمُ إِلَّا مَا يُتۡلَىٰ عَلَيۡكُمۡۖ فَٱجۡتَنِبُواْ ٱلرِّجۡسَ مِنَ ٱلۡأَوۡثَٰنِ وَٱجۡتَنِبُواْ قَوۡلَ ٱلزُّورِ ٣٠ ﴾ [الحج: ۳۰].
«آن (چیزی که گذشت، برنامه و مناسک حج بود) و هر کس اوامر و نواهی خدا را بزرگ و محترم دارد. از نظر خدا چنین کاری برای او بهتر است. (خوردن گوشت) چهارپایان برای شما حلال گشته است. مگر آن چهارپایانی که برایتان بیان میشود. و از (پرستش) پلیدیها، یعنی بتها دوری کنید، و از گفتن افتراء بپرهیزید».
پس در این آیه نمیتوان: ﴿مِنَ ٱلۡأَوۡثَٰنِ﴾را به معنی برخی بتها معنی کرد بلکه «مِنْ» به معنی جنس بتهاست و ما از طرف خداوند متعال مأمور به دوری از همه بتها هستیم، نه برخی از آنها و معنی درست آیه اینست که از هر چه پلیدی است و هر آنچه که از جنس و مشابه این بتها باشد دوری کنید.
مورد دوم: لفظ «مِنّْ» برای تأکید به کار رفته است.
و نمونه این مورد هم در آیه:
﴿وَنُنَزِّلُ مِنَ ٱلۡقُرۡءَانِ مَا هُوَ شِفَآءٞ وَرَحۡمَةٞ لِّلۡمُؤۡمِنِينَ وَلَا يَزِيدُ ٱلظَّٰلِمِينَ إِلَّا خَسَارٗا ٨٢﴾ [الإسراء: ۸۲].
«ما آیاتی از قرآن را فرو میفرستیم که مایهی بهبودی و رحمت مؤمنان است، ولی بر ستمگران جز زیان نمیافزاید».
حال اگر در این آیه «مِنْ» را به معنی تبعیض بگیریم، آیا هیچ مسلمان عاقلی میپذیرد که معنی آیه اینست که بعضی از قرآن شفاء و رحمت است و برخی دیگر اینگونه نیست؟
طبیعتاً هر مسلمان صاحب فکر میداند که همه آیات قرآن مایه شفاء و رحمت است و خداوند متعال با بکار گیری کلمه «مِنْ» قصد تأکید این مسئله را داشته است.
مورد سوم: سیاق آیه اولی فقط شامل مدح و ثناء بر تمامی صحابه است و هیچ بحثی از مذمت برخی از اصحاب نیست، خداوند میفرماید:
﴿أَشِدَّآءُ عَلَى ٱلۡكُفَّارِ رُحَمَآءُ بَيۡنَهُمۡۖ تَرَىٰهُمۡ رُكَّعٗا سُجَّدٗا يَبۡتَغُونَ فَضۡلٗا مِّنَ ٱللَّهِ وَرِضۡوَٰنٗا﴾ [الفتح: ۲۹].
خداوند با این بیان، اعمال ظاهری اصحاب مانند سجود و رکوع و اظهار خشوع آنها را ستوده، سپس با بیان ﴿يَبۡتَغُونَ فَضۡلٗا مِّنَ ٱللَّهِ وَرِضۡوَٰنٗا﴾[الفتح: ۲۹]. حالت پاک درونی آنان را ستایش کرده است.
روش خداوند در مذمت اقوام نیز اینگونه است که هم ظاهر و هم باطن را مدنظر قرار میدهد همانگونه که در مورد منافقین میبینیم:
﴿إِنَّ ٱلۡمُنَٰفِقِينَ يُخَٰدِعُونَ ٱللَّهَ وَهُوَ خَٰدِعُهُمۡ وَإِذَا قَامُوٓاْ إِلَى ٱلصَّلَوٰةِ قَامُواْ كُسَالَىٰ يُرَآءُونَ ٱلنَّاسَ وَلَا يَذۡكُرُونَ ٱللَّهَ إِلَّا قَلِيلٗا ١٤٢﴾ [النساء: ۱۴۲].
«بیگمان منافقان (دارای نشانههای نفاق هستند امّا به خیال خود با پنهان کردن نفاق خویش) خدا را گول میزنند درحالی که خداوند است که (با جهت دادن به آنها در دنیا و آماده کردن عذاب اخروی) ایشان را گول میزند. منافقان هنگامی که برای نماز برمیخیزند، سست و بیحال به نماز میایستند و با مردم ریا میکنند (و نمازشان به خاطر مردم است) و خدای را کمتر یاد میکنند و جز اندکی به عبادت او نمیپردازند».
با این توضیحات در مییابیم که منظور از آیه ۲۹ فتح و ۱۰۰ سوره توبه، بیان جنس یا برای تأکید صفت اطاعت و کمال همکاری و همیاری با پیامبر صمیباشد.