جواب:
اول: بر هر فرد مسلمانی لازم است که برای شناخت حقیقت، از تعصبات فکری، بپرهیزد و به قول خویش در نماز عمل کند که میگوید:﴿ٱهۡدِنَا ٱلصِّرَٰطَ ٱلۡمُسۡتَقِيمَ ٦﴾و از عقاید باطل هم اگرچه از فردی عالم یا شیخی که از او تقلید میکند صادر میشود دوری جوید، زیرا خداوند افراد مقلد متعصب را نمیپسندد که میگویند:
﴿إِنَّا وَجَدۡنَآ ءَابَآءَنَا عَلَىٰٓ أُمَّةٖ وَإِنَّا عَلَىٰٓ ءَاثَٰرِهِم مُّقۡتَدُونَ﴾[الزخرف: ۲۳].
«ما پدران و نیاکان خود را بر آئینی یافتهایم (که بتپرستی را بر همگان واجب کردهاند) وما هم قطعاً بدنبال آنان میرویم».
دوم: باید بدانیم که اصحاب پیامبر صاز خطا و اشتباه معصوم نبوده و اسلام بود که آنان را از رذایل اخلاقی رایج در دوران جاهلیت نجات داد.
و آنان نیز با شنیدن پیام پیامبر صکه به توحید فرا میخواند و با دیدن افعال و اعمال نیکوی او، ایمان آورده و از مفاسد و رذایل، آگاهانه و با اختیار کامل خویش دست کشیدند و خداوند نیز این صداقت و راستی آنان را پذیرفت و به سوی خیر و نیکی رهنمون ساخت و از محرمات و زشتیها نهی فرمود. و آنان را با عبارت زیبای: ﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ﴾ در قرآن کریم خطاب میکرد.
در واقع خطاها و اشتباهات روی داده توسط بعضی از اصحاب راهی بود در جهت یادگیری دین و تربیت آنها بر منبع اسلام، زیرا عملاً به تجربه واقعیات و دستورات دین میپرداختند و مستقیماً آثار و نتایج التزام و عدم التزام ناشی از ناآگاهی یا تأثیر فرهنگ جاهلی را در مییافتند. همانگونه که از اصحاب اهل بیت مانند عباس، حمزه، جعفر طیار و دیگران نیز، این اشتباهات صادر شده است.
و هرگز طبق حکم عقل و منطق نباید این هشدارها، اوامر و نواهی را فقط مخصوص اصحاب پیامبرصدانسته و دیگران را از آن مبرا بدانیم، بلکه این موارد حجت و دلیل قاطع است بر تمام امتهای پیرو پیامبر صکه اصحاب را نیز به عنوان مخاطبان اولیه، در برگرفته است.
و طبق بیان علمای علم الوصول: «العبرة بعموم اللفظ لا بخصوص السبب» و به عبارتی دیگر، نصوص آیات و احادیث را نمیتوان در شأن نزول آنها حصر کرد و به موارد مشابه آن نسبت نداد. بلکه معنی و مفهوم عمومی آیات و احادیث مبنای عمل قرار میگیرد.
سوم: خداوند متعال خطاب اهل ایمان را با کفار جدا ساخته است، لذا وقتیکه مؤمنان را خطاب میکند میفرماید: ﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ﴾ «ای کسانی که ایمان آوردهاید»: و به کافران یا عموم مردم (چه مؤمن و چه کافر) خطاب ﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلنَّاسُ﴾ (ای مردم) را به کار میگیرد.
چهارم: اگر فرض کنیم ما فهم و درک عمیقی از قرآن و تفسیر نداشته باشیم و با شخصی از مستشرقین کینهتوز روبرو شده که با استدلال به آیه ۱ سوره احزاب:
﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلنَّبِيُّ ٱتَّقِ ٱللَّهَ وَلَا تُطِعِ ٱلۡكَٰفِرِينَ وَٱلۡمُنَٰفِقِينَۚ إِنَّ ٱللَّهَ كَانَ عَلِيمًا حَكِيمٗا ١﴾ [الأحزاب: ۱] [۱۲۶].
ادعا کند که پیامبر صاز کفار و منافقین اطاعت کرده است، چه جوابی خواهیم داشت؟ یا اگر با استدلال به آیه ۱ سوره تحریم:
﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلنَّبِيُّ لِمَ تُحَرِّمُ مَآ أَحَلَّ ٱللَّهُ لَكَۖ تَبۡتَغِي مَرۡضَاتَ أَزۡوَٰجِكَۚ وَٱللَّهُ غَفُورٞ رَّحِيمٞ ١﴾ [التحريم: ۱] [۱۲۷].
ادعا کند، که ایشان برای رضایت همسران خویش حلال خدا را بر خود حرام کرده است. و یا برای دلسوزی و ترحم نسبت به منافقین، قصد نماز خواندن بر جنازههای آنان را داشته و به آیه ۸۴ سوره توبه:
﴿وَلَا تُصَلِّ عَلَىٰٓ أَحَدٖ مِّنۡهُم مَّاتَ أَبَدٗا وَلَا تَقُمۡ عَلَىٰ قَبۡرِهِۦٓۖ إِنَّهُمۡ كَفَرُواْ بِٱللَّهِ وَرَسُولِهِۦ وَمَاتُواْ وَهُمۡ فَٰسِقُونَ ٨٤﴾ [التوبة: ۸۴] [۱۲۸].
استدلال کند، چه جوابی خواهیم داشت.
آیا غیر از اینست که در جواب میگوییم، این آیات عصیان و نافرمانی پیامبر را بیان نمیکنند بلکه به راهنمایی خداوند و تربیت پیامبر صاشاره دارد تا دین خدا کامل و ملموس باشد و پیامبر صنیز با فهم و درک صحیح و واضح آیات، بتواند به تبلیغ آنها بپردازد. زیرا خداوند پیامبر صرا اینگونه میخواهد که
﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلنَّبِيُّ إِنَّآ أَرۡسَلۡنَٰكَ شَٰهِدٗا وَمُبَشِّرٗا وَنَذِيرٗا ٤٥﴾ [الأحزاب: ۴۵].
«ای پیغمبر! ما تو را به عنوان گواه و مژدهرسان و بیمدهنده فرستادیم».
و دستوراتی هم که در آیات مختلف قرآن به پیامبر صداده شده نیز همین مفهوم را دارند، مانند آیات زیر:
﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلنَّبِيُّ جَٰهِدِ ٱلۡكُفَّارَ وَٱلۡمُنَٰفِقِينَ وَٱغۡلُظۡ عَلَيۡهِمۡ﴾ [التحريم: ۹].
«ای پیغمبر! با کافران و منافقان جهاد و پیکار کن (تا ایشان را از کفر و نفاق بدور داری) و بر آنان سخت بگیر».
و ﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلنَّبِيُّ قُل لِّأَزۡوَٰجِكَ وَبَنَاتِكَ وَنِسَآءِ ٱلۡمُؤۡمِنِينَ يُدۡنِينَ عَلَيۡهِنَّ مِن جَلَٰبِيبِهِنَّ﴾ [الأحزاب: ۵۹].
«ای پیغمبر! به همسران و دختران خود و زنان مؤمنان بگو که رداهای خود را جمع و جور بر خویش فرو افکنند».
پنجم: یا اگر یکی از نواصب به قصد طعنه زدن به شخصیت علی بن أبیطالب÷و با استناد به ظاهر آیات قرآن و برخی روایات از جمله آنچه که از پیامبر صروایت شده که میفرماید: (خداوند هر گاه فرموده است: ﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ﴾ علی رأس و امیر مخاطبین آن بوده است) [۱۲۹].
یا به روایت وارده در صحیفه امام رضا ÷استناد کند که فرموده است: (جمله ﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ﴾ در هر جای قرآن آمده باشد فقط ما را مدنظر دارد) [۱۳۰]، چگونه وی را جواب دهیم؟ درحالیکه آیات و روایات را بر حسب آنچه که در سؤال سوم مطرح شد بپذیریم؟ لذا همانگونه که در جواب دشمن اصحاب بیان شد برای دشمنان اهل بیت نیز که قصد دارند اینگونه القا کنند که آنان فقط خویش را مؤمن و مسلمان دانسته و دیگران را خارج از دایره ایمان میدانند، همان جواب داده شود.
[۱۲۶] «ای پیامبر! از خدا بترس، و از کافران و منافقان اطاعت نکن، بیگمان خداوند دانای حکیم است». [۱۲۷] «ای پیامبر! چرا چیزی را که خدا بر تو حلال کرده است به خاطر خشنودی همسرانت (بر خود) حرام میکنی؟! و خدا آمرزندۀ مهربان است». [۱۲۸] «و هرگز بر هیچ یک از آنها که مرده است، نماز نخوان، و بر (کنار) قبرش نایست، بیگمان آنها به الله و رسولش کافر شدند، و در حالیکه فاسق (و نافرمان) بودند؛ مردند». [۱۲۹] نگا: اليقين في إمرة أمير المؤمنين، ص ۱۷۴ و ص ۱۷۷ و بحار الأنوار، ج ۴۰، ص ۲۱. [۱۳۰] المناقب، ج ۳، ص ۵۳ و تفسير البرهان، ذيل سوره بقره، آيه ۱۵۳.