صحابه از دیدگاه قرآن و اهل بیت

فهرست کتاب

ج - غلو ... و دروغ بستن به اهل بيت علیهم السلام

ج - غلو ... و دروغ بستن به اهل بيت علیهم السلام

دروغ و بهتان بستن به اهل بیت علیهم السلام در ابتدای ظهورش با برخورد شدید ائمه مواجه شده و اطرافیان خویش را از ورود در این وادی ضلالت نهی کرده‌اند، و خطورت آن را گوشزد می‌کردند.

از ابوبصیر روایت شده که می‌گوید: از ابوعبدالله ÷شنیدم که می‌فرمود: (خداوند پاداش دهد کسی را که ما را محبوب مردم قرار می‌دهد، نه مبغوض، به خدا سوگند اگر مردم گفته‌های نیک ما را روایت کنند موجب عزت خویش می‌شوند و کسی نمی‌تواند دروغی به آنها نسبت دهد، اما کسانی از آنها هستند که از ما کلمه‌ای می‌شنوند و ده کلمه را به آن می‌افزایند) [۸۲].

ابوعبدالله در روایتی دیگر می‌فرماید: (برخی از افراد که ادعای پیروی از اهل بیت را دارند به حدی بر ما دروغ می‌بندند که شیطان برای دروغ گفتن به آنها نیاز پیدا می‌کند) [۸۳].

باز می‌فرماید: (مردم چنان اشتیاق زیادی به دروغ‌پردازی بر ما دارند، که گویی خداوند همان را بر آنها فرض کرده‌ است و چیزی غیر از آن نمی‌خواهد، گاهی برای یکی از آنها حدیثی بیان می‌کنم، هنوز مرا ترک نکرده، دست به تأویل و تحریف معنی آن می‌زند، دلیل آن هم اینست که هدف آنها از روایت احادیث، محبوبیت ما نیست، بلکه دنیا را مقصد قرار داده‌اند) [۸۴].

صداقت و راستی چندان اهمیت دارد که اهل بیت( علیهم السلام ) پیروان خویش را به آراسته شدن به این رفتار نیکو توصیه کرده‌اند. ابوعبدالله ÷می‌فرماید: ما اهل بیت افرادی بسیار راستگو هستیم، لذا همیشه افرادی هستند که قصد خدشه‌دار کردن ما را با دروغ بستن بر ما دارند. پیامبر صهم از لحاظ لهجه و هم از لحاظ سخن، صادق‌ترین و نیکوترین خلائق بود، لذا در مقابلش مسیلمه کذاب پیدا شد و بر وی دروغ می‌بست. امیرمؤمنان ÷نیز راستگوترین مردم و پاکترین آنها بعد از پیامبر صبود که در راه ایشان نیز شخصی مانند عبدالله بن سبأ یافت شد و بر وی دروغ بست) [۸۵].

از ابان بن عثمان نیز روایت است که از ابوعبدالله ÷شنیدم که می‌فرمود: (خداوند عبدالله بن سبأ را لعنت کند که نسبت خدایی به امیر مؤمنان÷داد، در حالیکه ایشان جز بنده‌ای مطیع نبود، وای به حال کسی که بر ما دروغ بندد، افرادی هستند که بر ما دروغ می‌بندند و در مورد ما مطالبی روایت می‌کنند که ما در حق خویش آن را نگفته‌ایم. ما از آنها به خدا پناه می‌بریم، ما از آنها به خدا پناه می‌بریم) [۸۶].

امیر مؤمنان ÷می‌فرماید: (روزی پیامبر صمرا فراخواند و فرمود: «ای علی، تو از جنبه‌ای با عیسی پیامبر صمشابهت داری، یهودیان خیبر با وی کینه داشتند و بالاخره به مادر وی تهمت زدند و مسیحیان نیز وی را به طور افراط دوست داشتند به طوری که چنان مقامی برای وی قایل شدند که شایسته وی نبود». امام سپس فرمود: پس ای مردم، بدانید که در مورد من دو گروه به گمراهی می‌روند، گروهی که از شدت محبت در مقام من افراط می‌کنند و کینه‌توزی که در نهایت به من بهتان می‌زند، ای مردم، بدانید که من پیامبر نیستم و به من وحی نمی‌شود، من فقط بنده‌ای فرمانبردار و عامل به کتاب خدا و سنت پیامبر صهستم و حق من بر شما فقط در چارچوب فرمانبرداری خداست، چه دوست داشته باشید و چه بد بدانید) [۸۷].

غلو و زیاده‌روی بیماری ویرانگری است خواه در فعل باشد یا در قول، و خطر آن دوچندان خواهد بود اگر در امر دین باشد، و اگر حب و بغض انسان را غلو و افراط رهبری کند یقناً اثر تخریبی عظیمی خواهد داشت.

بدین خاطر ائمه به شدت از غلو در حق آنها نهی کرده‌اند، امام علی ÷می‌فرماید: (خداوندا، من از غلو کنندگان بیزاری می‌جویم همانند عیسی پسر مریم که از نصاری بیزاری جست، خداوندا، آنان را برای همیشه خوار و ناکام ساز و هرگز آنها را موفق نگردان) [۸۸].

امام صادق می‌فرماید: (غالیان بدترین مخلوقات خدایند، بزرگی خدا را کوچک شمارده و برای بندگان خدا حق ربوبیت و خدایی قایل هستند، قسم به خدا که آنان از یهود، نصاری، مجوس و مشرکان نیز بدتر و پست‌ترند) [۸۹].

و در پایان باز متذکر می‌شویم که تمام روش‌های مذکور، اسبابی در جهت ناسزاگویی به اصحاب ش، خرده‌گیری و عیب‌جوئی از آنان و ... بوده و هنوز هم می‌باشد.

[۸۲] کافي کليني ج ۸، ص ۲۲۹. [۸۳] کافي کليني، ج ۸، ص ۲۵۴ و بحار الأنوار، ج ۲۵، ص ۲۹۶ و رجال کشي، ص ۲۹۷. [۸۴] بحار الأنوار، ج ۲، ص ۲۴۶. [۸۵] رجال کشي، ص ۱۰۸ و بحار الأنوار، ج ۲۵، ص ۲۸۷. [۸۶] رجال کشي، ص ۱۰۷ و بحار الأنوار، ج ۲۵، ص ۲۸۶. [۸۷] بحار الأنوار، صص ۳۵ و ۳۱۷ و العمده، ص ۲۱۱. [۸۸] بحار الأنوار، ج ۲۵، ص ۲۸۴. [۸۹] بحار الأنوار، ج ۲۵، ص ۲۸۴.